رضا یزدانی ملقب به پلنگ جویبار
این لقب فقط مخصوص ما ایرانیها نیست بلکه در جهان هم رضا یزدانی را با این لقب می شِناسند.
کاپیتانی که همیشه وجودش مایه افتخار و سر بلندی بوده است.
رضا یزدانی دارنده ٢ طلا و ٢ برنز جهان، ۳ طلای المپیک آسیایی و ٢ طلای قهرمانی آسیا می باشد ولی در بازی های المپیک لقبِ بد شانسِ بزرگ را به یدک می کشد.
او در دو وزنِ ٨۴ کیلو و ٩٧ کیلو نماینده تیمِ ما در مسابقات جهانی و المپیک و آسیایی بوده است.
به کمی عقب تر برمیگردیم و دلاوری های این یلِ کشتی ایران را مروری کلی می کنیم. اینکه چطور به این افتخارات رسید و چه رکورد هایی را ثبت کرد.
او بدون اینکه در مسابقات جوانان جهان شرکت کند و قهرمانی بدست بیاورد خودش را در کشتی ایران مطرح کرد.
او ٢٠ ساله بود که در جوانان آسیا شرکت کرد و مدال برنز را کسب کرد. خیلی سریع خودش را به تیم ملی بزرگسالان رساند و در سال ٢٠٠۶ جهانی چین عضو تیم ملی شد در وزن ٨۴ کیلو گرم.
او تمام رقبایش را یکی پس از دیگری شکست داد تا به ساجید ساجیدوف کشتی گیر نامدار روسیه رسید که قهرمان جهان و نفرِ سوم المپیک بود.
یزدانی خیلی میلیمتری به این کشتی گیر باخت،در مبارزه ای که داوریش حرف و حدیث هایی داشت.
این کشتی گیر روس فینالیست شد و دومین طلای جهانِ خود را به سینه زد و رضا یزدانی به رده بندی رفت و توانست در ٢٢ سالگی در اولین جهانیش مدال برنز جهان را با شایستگی کسب کند.
او در رده بندی تاراس دانکو را براحتی مغلوب کرد که دو سال بعد همین کشتی گیر در المپیــک پکن موفق شد مدال برنز را به گردن بیاویزد.
در همین سال در المپیـــک آسیایی دوحه شرکت کرد و موفق شد مدال طلا را کسب کند. او در فینال کشتی گیر روسی الاصلِ ازبکستان، زائوربک سوخیف را شکست داد که صاحبِ ۴ مدال طلا و نقره و برنز جهان است!
//
جهانی ٢٠٠٧ باکو از راه رسید و رضا یزدانی با امید های زیاد راهی مسابقات شد. او توانست کشتی گیر قدرتمند میزبان را در مبارزه ای بسیار زیبا مغلوب کند تا سالن حیدر علیف غرقِ در سکوت شود.
رضا یزدانی که مانند سال قبل قرعه ای سخت به او خورده بود، رقبا را پشت سر هم شکست داد تا مجددا مقابل حریف روسی قرار بگیرد اما این بار نه ساجیدوف بلکه گئِــورگـــی کـــتايــــــف ملقب به گرگِ پشمالوی قفقاز!
در مبارزه ای که باید یزدانی برنده می شد بخاطر کم تجربگی خود و خوب بودن حریف در مبارزه ای نزدیک مغلوب این حریف شد. کتایف به فینال رفت قهرمان جهان شد و رضا مانند سال قبل توانست دومین مدال برنز جهان خود را کسب کند.
آن سال تیم روسیه بسیار آماده بود و توانست رکوردی تاریخی در مسابقات ثبت کند، آنها در ٧ وزن موفق شدند ۶ طلا و ١ برنز بگیرند!!!
رضا در کشتی رده بندی، کاپیتانِ مغرورِ اِمریکایی ها،جو ویلیامز را ٩۵ ثانیه بر روی پل نگه داشت و سالن را که غرق تماشاچی بود منفجر کرد!
این حرکت رضا یزدانی، عکسش فردای آن روز بر روی تمامی مجلات و روزنامه های ورزشی اِمریکایی نقش بست!
///
رضا با ٢ برنز جهان پا به مسابقات المپیک پکن گذاشت المپیکی که نه تنها کشتی ایران بلکه کلا ورزش ایران عملکرد افتضاحی داشت که این ریشه در مسائل سیاسی آن زمان و رسیدگی ضعیف و بی برنامگی داشت!
رضا یزدانی مقابل کشتی گیر آذربایجانی که سال قبل شکستش داده بود، باخت و حذف شد.
کشتی ایران در این مسابقات شامل ٧ آزاد کار و ۵ فرنگی کار بود که همگی باختند و حذف شدند و فقط مراد محمدی توانست یک مدال برنز کسب کند.
این مدال برنز در کنار طلای هادی ساعی کل دستاورد کاروان ایران در این المپیــــــــک بود!!!
///
بعد از المپیک پکن خبری از یزدانی در مسابقات نبود تا المپیـــــک آسیایی ٢٠١٠ که او در یک وزن بالاتر در مسابقات شرکت کرد که تا فینال هم بالا آمد و در مبارزه نهایی قربان قربانف کشتی گیر روسی الاصل ازبکستان که دارنده برنز جهان بود را در مبارزه ای نفس گیر و حساس شکست داد تا صاحب دومین طلای خود در این مسابقات شود.
بعد از این طلا، رضا خودش را آماده کرد تا در قهرمانی جهان این مدال را تکرار کند. جهانی ترکیه فرا رسید و یزدانی با قدرت هر چه تمام در این مسابقات حاضر شد.
در سالی که تمامی نامدارانِ ٩٧ کیلو گرم جهان حضور داشتند.
رضا یزدانی تمامی رقبای خود را از جمله سوسلان شیخوف را شکست داد و سر از فینال در آورد.
شیخوف خود توانسته بود در دورِ قبل ختاک گازیموف مدافع عنوان قهرمانی را شکست دهد و در جهانی چین ٢٠٠۶ هم توانسته بود علیرضا حیدری را شکست دهد اما مقابل یزدانی حرفی برای گفتن نداشت.
یزدانی در فینال سخت ترین کار ممکن را داشت چرا که کشتی گیر میزبان یعنی سرهات بالچی فینالیست شده بود.
گوینده سالن مردم را تحریک میکرد و از آنها می خواست که داد و فریاد کنند تا تمرکز یزدانی بهم بریزد و خود گوینده مدام سرهات بالچی سرهات بالچی گویان نمی گذاشت جو آرام شود که اصلا اینکار گوینده از نظر مقررات جرم بود و او حق چنین کاری را نداشت.
خلاصه در مبارزه ای که داور و هزاران تماشاگر ترُک علیه رضا بودند کاری کرد کارستان و سرهات بالچی ترُک را چنان نقره داغ کرد که بعد از مبارزه رویش نمی شد سرش را بالا بگیرد و مدام گریه میکرد!!
رضا با اقتدار هر چه تمام قهرمان شد بالاتر از نامدارانی همچون گاتسالوف، گازیموف، گوگشلیدزه، تگیف.
این وزن ٧ سال پیاپی در اختیار کشتی گیران روسی بود که بعد از ٧ سال رضا نوار این قهرمانی های روس هارا پاره کرد و طلای با ارزش این وزن را به ایران آورد.
آخرین ایرانی و آخرین آسیایی که توانسته بود طلای این وزن را بگیرد سال ١٩٩٨ عباس جدیدی بود که بعد از ١٣ سال این اتفاق مجددا افتاد.
در ترکیه تیم ما عالی بود و توانست نایب قهرمان جهان شود تنها با دو امتیاز اختلاف نسبت به روسها.
.
بعد از این مسابقات همگی ما به رضا یزدانی دل بستیم که همین طلا را در المپیــــــــک تکرار کند و طلسم ١٢ ساله طلا نگرفتن کشتی مارا در هم بکشند.
المپیک لندن از راه رسید جایی که رضا یزدانی شانس اول و آخر قهرمانی محسوب می شد. در فینالی زود رس مقابل عبدالسلام گادیسوفِ روس قرار گرفت که روس ها برایش طلا کنار گذاشته بودند اما در مبارزه ای تماشایی و به یاد ماندنی رضا توانست مغلوبش کند بطوریکه در پایان کشتی نای بلند شدن از روی تشک را نداشت!
روس ها ٣ المپیک پیاپی سیدنی و آتن و پکن طلای این وزنِ خاص را به کشورشان برده بودند، در لندن به دنبال چهارمین طلای متوالی بودند که رضا مانند سال قبل نوار این طلا گیری را هم پاره کرد!
رضا تا نیمه نهایی بالا آمد و فاصله ای با طلا نداشت که در عین ناباوری رُباط صلیبی اش پاره شد و همه ما ایرانی ها را در شوک فرو برد. هضم این مسئله برای ما و مخصوصا خود او بسیار سخت بود. بعد از این اتفاق گادیسوف هم حذف شد و رضا و گادیسوف هر دو دست خالی برگشتند.
و کشتی گیران نا لایق همگی بر روی سکو رفتند. اینجا ورزش کشتی آن روی خودش را به همه جهان نشان داد.
کسانی که بر روی سکو رفتند همگی به یزدانی باخته بودند. جک وارنر که قهرمان شد، چند ماه قبل المپیک در جام جهانی توسط رضا انواع و اقسام فن ها را خورده بود و با اختلاف فاحش مقابلش زانو زده بود. اما در المپیــــــــک بخت همه فُرمه با او یار بود!
.
پس از المپیک، جهانی ٢٠١٣ بوداپست از راه رسید، رضا برگشت تا بدشانسی و ناکامی سال قبل را جبران کرده باشد.
تمامی رقبا را در هم کوبید و به فینال مسابقات رسید تا مقابل حریف پر قدرتش ختاک گازیموف قرار بگیرد. گازیموف را هم مغلوب کرد تا دومین طلای خود را از مسابقات جهانی صید کرده باشد.
رضا بعد از رسول خادم و مهدی تقوی تبدیل به سومین کشتی گیر تاریخ ایران شد که بعد از انقلاب دو طلایه می شود. ٩ نفر در تاریخ کشتی آزاد ایران بیش یکبار قهرمان جهان شده اند که یزدانی یکی از آنهاست.
تیم ما با ٢ طلا ١ نقره ٢ برنز بعد از نیم قرن در خارج از خانه قهرمان جهان شد که طلای یزدانی هم کمک زیادی کرد تا این امر محقق شود.
کسب مدال طلا در این وزن بسیار سخت است وزنی که همواره با روسها گره خورده است. یزدانی کاری کرد که حتی علیرضا حیدری هم با آن اسم و رسمش هرگز نتوانست انجامش دهد، حیدری در این وزن ٣ نقره و ١ برنز گرفت و هرگز طلایی نشد.
.
مسابقات جهانی تاشکند ٢٠١۴ فرا رسید.
رضا که در تمرینات از ناحیه زانو آسیب دیده بود اما باز هم در مسابقات با عنوانِ مدافع عنوان قهرمانی شرکت کرد که مبارزات خوبی را هم به نمایش گذاشت اما مقابل حریف روسی الاصلِ ترکیه شامیل احمدوف یا همان شامیل اردوغان کاری از پیش نبرد و شکست خورد که بعد از این مسابقات دوپینگ همین کشتی گیر مثبت اعلام شد و مدال برنزش را پس گرفتند و خودش نیز ۴ سال محروم شد. او رضا را به نا حق و قدرتی حاصل از دوپینگ شکست داده بود.
.
رضا یکماه بعد در المپیــــــک آسیایی اینچئون حاضر شد تا هم ناکامی جهانی را جبران کرده باشد هم به سومین طلای خود در این مسابقات مهم دست پیدا کند.
رقبا را با کلکسیونی از فنون شکست داد و به فینال راه پیدا کرد، در فینال مقابل موسایف روسی الاصل تیم قرقیزستان قرار گرفت و به او چنان فتِ پایِ تاریخی ای زد که جز خود رضا هیچ کسی توانایی اجرای این فن را ندارد. فت پایی که در رسانه های جهان بازتاب گسترده ای داشت.
یزدانی توانست به سومین طلای خود در این مسابقات بوسه بزند و نگاهش به المپیک ریو باشد تا تنها عنوانِ کسب نکرده خود را کسب کند.
.
مثل اینکه بد شانسی هایش برای المپیــــــــک ها تمامی نداشت. چند ماه قبل مسابقات المپیک او آشیل پایش در تمرینات پاره شد به نظر می رسید آرزو ها و رویاهایش بر باد رفته باشد چرا که با این مصدومیت حتی نمی شد درست راه بروی چه برسد که بخواهی تمرین کنی و در مسابقات چنین سطح بالایی شرکت کنی. اما غیرت کرد و درد ها را، مشقت ها را، ناله ها را، شب تا صبح از درد نخوابیدن ها را، تمرینات سخت و وحشتناک را به جان خرید تا مردمش را در المپیــــــــک شاد کند، مردمی که آرزو داشتند او را بر سکو های بلند المپیــــــــک ببینند.
.
از این وضعیت رضا و تمرین کردنش با این مصدومیت نیز مستندی توسطه اِمریکایی ها و فرانسوی ها ساخته شد، آنها از کشورشان آمده بودند تا این وضعیت رضا را از نزدیک ببینند و منعکسش کنند، مستندی که در جهان خوب دیده شد.
.
المپیــــــــک از راه رسید و آقا رضا با رویا هایش به مسابقات رفت و از شانس بدش با این وضعیت سخت ترین قرعه المپیک هم به او خورد.
حریف ها را شکست داد تا مقابل حریف دیرینه اش ختاک گازیموف قرار بگیرد. مبارزه ای که به ثانیه ها بند بود به کوچک ترین اشتباهات حریف.
با این وضعیت رضا، گازیموف باز هم هیچ کاری نتوانست بکند. رضا تایم اول او را خاک کرد اما داورانِِ ظالم و نامرد امتیازش را ندادند. مربیان ما آنقدر مطمئن بودند اعتراض کردند اما داور روسی بد ذات گفت اصلا ابدا خاک نکرد!!!
همین اعتراض ما، امتیاز برتری گازیموف شد و ٢ بر ١ پیروز شد در واقع پیروزش کردند!
گازیموف سال آخر خود را در کشتی سپری میکرد و آذربایجانی ها حسابی پول خرج کرده بودند تا او بتواند قهرمان شود.
.
سخت است بسیار سخت است، رضایی که انقدر درد ها را به جان خریده بود، آرزو ها داشت حالا بیاید و به این شکل سرش را بِبُرند. رضا هدفش فقط فینال و طلا بود در شانس مجدد دیگر روحیه ای برایش نمانده بود و همین شد که مقابل کشتی گیر روسی الاصل ازبکستان که در خواب هم نمی دید رضارا شکست دهد، شکست خورد.
.
بعد از المپیک رسول خادم اعتراض بسیاری به داوری کشتی رضا کرد که اتفاقا داور را هم بخاطر قضاوت بو دار محروم کردند ولی نوش دارو پس از مرگ سهراب به چه درد می خورد. اصل المپیک بود که ظلم کردند.
.
از خادم پرسیدند بدترین خاطره ات از المپیــــــــک ریو چیست. گفت جایی که حق رضا را خوردند و من نتوانستم حق این بچه را بگیرم. چون از نزدیک دیده بودم برای این مسابقات چه رنج ها کشیده بود، چه درد ها را تحمل کرده بود و به این شکل باختنش واقعا ظلم بود.
.
رضا یزدانی برگشت با رویاهایی که بر باد رفته بودند به آلمان سفر کرد و پایش را به تیغ جراحان سپرد.
از او خبری نبود تا با خبر شدیم تمریناتش را دوباره شروع کرده است. او ٣٣ سال سن دارد اما همین دیروز گوگشلیدزه نامدار پس پنج سال در سن ٣٨ سالگی به کشتی بازگشت یا گادیسوف که خداحافظی کرده بود مجددا بازگشت حالا این امید می رود که آقا رضا یزدانی هم بتواند بازگردد.
حداقل پایانِ خوش از کشتی کم ترین حق این دلاور دوست داشتنی است. شاید طلای جهانی سال بعد یا چهارمین طلای المپیک آسیایی اش بتواند بهترین پایان برای او باشد.
چرا که نه. پلنگ همیشه پلنگ است. هر چند پلنگ ما زخمی است اما رقبا بترسند از زمانی که او به مرز آمادگی برسد و برگردد. آماده باشد هیچ کسی حریفش نیست.
امیدواریم که این اتفاق بیوفتد تا مجددا او را در دایره عشق ببینیم و از مبارزاتِ پلنگ وارش لذت ببریم!
///
افتخارات :
طلای جهانی بوداپست ٢٠١٣
طلای جهانی استانبول ٢٠١١
برنز جهانی باکو ٢٠٠٧
برنز جهانی گوانژو ٢٠٠۶
طلای المپیک آسیایی اینچئون ٢٠١۴
طلای المپیک آسیایی گوانژو ٢٠١٠
طلای المپیک آسیایی دوحه ٢٠٠۶
طلای قهرمانی آسیا بانکوک ٢٠١۶
طلای قهرمانی آسیا دهلی نو ٢٠١٠
طلای جایزه بزرگ مادرید ٢٠١٢
طلای جایزه بزرگ باکو ٢٠٠٨
قهرمانی جام جهانی
حضور در ٣ دوره بازی های المپیک