مقاله ای از هنری وینتر سرپرست فوتبالی تایمز
وقتی آرسنال لزلی کینگستون که در بازی تکراری دور اول جام حدفی در سال 1925 از وستهام شکست خورد رو اخراج کرد ، مدیر باشگاه ، سر هنری نوریس ، در روزنامه ی ورزشی اتلتیک نیوز یک آگهی مشهور زد که به یک مربی نیاز داره ، البته با این برچسب که "یک جنتلمن که بتونه بدون نیاز به حقوق بالا و ترانسفر های پرخرج و غیر معمول یک تیم خوب بسازه " این جمله به نظرتون آشنا نیس؟
با این حال آرسنال یک مورد جالب توجه و کامل رو به خودش جذب کرد، هربرت چپمن و داستان قهرمانی هاش تو هایبوری و جام هاش و طبیعتا مجسمش تو بیرون استادیوم .
هیئت مدیره مجبور شد این کار رو در ژانویه ی 1934 بعد از مرگ ناگهانی چپمن به خاطر ذات الریه دوباره انجام بده . باشگاه ضربه ای سخت خورده بود و بدون رهبرش که امپراطوری جوانش رو ساخته بود موند که جو شاو ، یک سرپرست اثبات شده ، تیم رو به سمت قهرمانی اون فصل رهنمون کرد . جورج آلیسون و بعد هم تام ویتاکر هم به این راه ادامه دادند.
دوران های پوچ همیشه به پایان میرسند . "برتی مِی" اومد و آرسنال رو به یک دوگانه رسوند. جروج گراهام دوتا قهرمانی آورد . در اوایل سال 1995 من یک کتاب به نام سال های شگفت انگیز به پاس گرامی داشت جورج گراهام نوشتم که در ستایش موفقیت هاش بود. در این بین که کتاب داشت به پایان میرسید و ناشران ستایشش میکردند ، گراهام به خاطر اتهامش به دریافت رشوه اخراج شد که باعث شد کتاب قطورتر بشه. یه بحث کوچیکی پیش اومد در مورد تغییر عنوان که یک علامت سوال هم بعد از سال های شگفت انگیز بذاریم یا نه.
آرسنال دستش خالی مونده بود . استوارت هیوستون تجربه کافی نداشت ولی به فینال جام برندگان جام رسید.(توضیح مترجم:این جام متشکل از قهرمان های جام های حذفی کشور های اروپا بود). دوران بروس ریوک نفرین شده بود ولی بازم دنیس برگکمپ رو باقی گذاشت از خودش. آرسنال برای مدتی در خلا به سر میبرد . 20 ماه بعد از خروج گراهام آرسن ونگر برای جایگزینیش به کار گرفته شد. او یک خط دفاع کارآزموده و یک دنیس برگکمپ عالی رو به ارث برد . ونگر باشگاه رو از درون و بیرون دچار دگردیسی کرد تا دوره ی طلایی و لذت بخش هشت سالش به وجود بیاد .
تاریخ نشون داده که باشگاه های برجسته بالاخره راه بقای خود رو پیدا میکنند . همشون نه ولی بیشترشون ، مخصوصا اونهایی که پایگاه های هواداری قدرتمند و پرشوری مثل آرسنال دارند. مربیان اسطوره ای مثل چپمن و گراهام میان و میرن. ونگر هم شایسته ی احترام زیادیه ، حتی با پایانی تلخ در هنگام ترک آرسنال ولی باشگاه به راهش ادامه میده . چنین نهاد هایی که صاحب نیرو های مردمی اند و با وفاداری طرفداراشون به حیات ادامه میدن. بلکپول مدیران سهل انگاری داره ولی هنوز زندس و هنوز وجود داره . حتی لیدز یونایتد هم به خاطر پشتیانی طرفدار هاش به دایره ی قدرت باز خواهد گشت.
عده ای به خاطر حوادثی که در اولدترافورد بعد از کنار رفتن مردی بزرگ فکر میکنند که بعد از جایگزینی ونگر باشگاه نابود خواهد شد . منچستریونایتد زیر دست مویس و فان خال بود ولی بالاخره آدم مناسبش رو پیدا کرد ، خوزه مورینیو در تابستان به اونجا میره تا منچستر رو ترمیم کنه. پرچم آبی چلسی دوباره به اهتزاز درخواهد اومد و لیورپول هم همین الان در حال پوست اندازی با کلوپ هست . آرسنال هم میتونه این تجدید حیات رو تجربه کنه.
یکی از پس زمینه های این فصل غیرقابل پیش بینی ، پیشتازی متوسط هاست ولی این دائمی نخواهد بود.
رقابت قهرمانی سال بعد با اضافه شدن چند مربی کارکشته شروع خواهد شد.اون فصل میتونه آخرین فصل ونگر در قرارداد فعلیش رو شکل بده.آیا باشگاه روی حفظ این مربی که به نظر تحلیل رفته ودر مقایسه با همتایان نسل جدیدش ، دورش تموم شده رویک سال دیگه هم برای حفظش ریسک میکنه؟
آخرش تصمیم با ونگره که بیخیال شه و بره چون مشخصه که گازیدیس و کرونکه زیر دینش هستن و آرسنال راهش رو ادامه خواهد داد به همین شکل ولی آرسن خود آرسنال که نیست . او یک بخش پر افتخار از تاریخ ِآرسناله که به این تاریخ پربار لحظات پرشکوهی دیگه آذین کرد.
اینکه گفته میشه آرسنال بدون ونگر جون سالم بدر نمیبره ، نامفهومه. رونالدو کومان تونست تیمش رو سازمان بده و الهام بخشش باشه. توماس توخل در دورتموند امواج و ایده های نو و کلی انرژی جدید برده با خودش . مردم اینکه آیا کلوپ میتونه اونجا موفق بشه رو زیر سوال بردند ولی توخل به سبک خودش اونجا به این ابهامات پاسخ داد. فرانک دی بوئر میتونه زرق برق خوبی به لندن بیاره با خودش اونم با آوردن احتمالیه برگکمپ از آژاکس.
آرسنال هنوز هم یک گزینه ی جذاب با یک استادیوم شگفت انگیزه با یک زمین تمرین مجهز ، یک تاریخ پر افتخار و واقع شدنش در یکی از محبوب ترین شهر های جهان. اونها هنوزم چند بازیکن فوق العاده دارند مثل پترچک ، بیرین ، کوشیلنی ، اوزیل و سانچز.
جانشین ونگر بدون تردید برخی سختی ها رو باید تحمل کنه ، جایی که حتی ونگر وقتی همکه با زیپ کاپشنش درگیر بود ، دوربین روی مرد 66 ساله ی فرانسوی در محوطه ی مربی ها میرفت.اون همیشه برای تاثیراتش بر باشگاه مورد ستایش خواهد بود . خاطره ی شکست ناپذیرها هیچوقت از اذهان پاک نخواهد شد . ونگر میتونه انتقادات اخیر رو هم پاک کنه البته اگه بتونه تو جدول بالاتر بره که البته احتمالش خیلی کمه.
ترس افرادی که زیر پرچم ِ "به آرسن اعتماد داریم" اینه که از قمار در مورد اینکه یک مربی با تجربه رو آرسنال کنار بذاره هستش.واقع گرا ها به این تردید اینگونه پاسخ میدن که چیزی که از نمایش های آرسنال مشخصه اینه که موندن ونگر به عنوان مربی ریسکی تره. جایی که وضعیت امروز امارات که پر شده از جنگ بین تماشاگرای خودی در مورد این وضعیت موندن و نموندن میتونه رو به بدتر شدن بره.
بعد از شکستی که آرسنال برابر واتفورد مستحقش بود ، ونگر ادعا کرد که بحث در مورد آیندش تبدیل به یک کمدی مضحک شده. ولی مضحک اینه که کلی از بازیکن ها اینقدر زیاد مصدوم میشن. مضحک اینجاست که ونگر در نوامبر با اینکه میدونست سانچز در معرض آسیب از ناحیه همسترینگه بازم بهش جلوی نورویچ فیکس بازی داد.
کمدی مضحک اینجاست که به گابریل فشار بیشتری گذاشته نشده که انگلیسی رو زودتر یاد بگیره ، تا بتونه با هم تیمی هاش ارتباط برقرار کنه. کمدی مضحک اینجاست که اون روی ژیرو به عنوان مهاجم اصلی فصلش حساب باز کرده.کمدی مضحک اینجاست که خط هافبک اینقدر بازه و اینقدر فضا داره برای حریف از نظر تاکتیکی. واقعیت اینه که کمدی مضحک اینه که هیچکس در هیئت مدیره که جانشینان سر هنری موریس هستند عملا ، این نیروی رو به زوال رو به چالش نمیکشه.
.