پیرامون اخلاق و سیروسلوک
1- خدا کند گرمی باطنی و انس باطنی به قرآن و دین و مقدمات و لوازم دینداری داشته باشیم و کتاب و عترت، مارا کافی باشد، تا حقانیّت دین نزد ما یقینی گردد.
2- برخی ازمقرّبین، ازشوق لقای بهشت مرده اند؛ زیرا شنیدن آیات رحمت و نعمت ویا عذاب و نقمت، درانسان موحّد تکویناً اثرمی گذارد...
3- خدا می داند که صاحبان مقامات معنوی دراوقات خلوت و مناجات، چه حالی دارند؛ و خاموشی فکر، چگونه آنها را در اثر مشاهده ی انوار الهی می سوزاند ولو درمدّت کوتاه!
4- در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن، امر دایر است بین اینکه:باکسی که حیات و ممات، غنا و فقر و مرض و صحّت و مریض خانه و دکتر و خزانه و ثروت... به دست او است مجالست کنیم، یا با کسی که هیچ ندارد؟!
5- ما درعزم به طاعت، عازم به رفاقت و دوستی و همنشینی با غنی قادر و دانای کریم هستیم؛ و درعزم بر معصیت، عازم به رفاقت و همنشینی با فقیر عاجز جاهل.
6- برای تسهیل طاعت، و اجتناب از معصیت، راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که: طاعت، نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزّت ها است.و معصیت، عبارتست ازمحرومیّت و ناخوشی و نداری و ذلّت...
7- حزن، دعا و توسّل، با تسلیم و رضا به قضای الهی منافات ندارد.
8- اگر کسی اهلیّت داشته باشد یعنی طالب معرفت باشد و در طلب، جدیّت و خلوص داشته باشد، درودیوار به اذن الله معلّمش خواهند بود!
9- ائمه ی ما(ع) ما یاد داده اند که: به یقینیّات عمل کنیم و هرجا یقین نداشتیم، توقّف و احتیاط نماییم.
10- خوبست که انسان اسم خود را در هرکار خیر بنویسد و خود را شریک گرداند؛ زیرا فردای قیامت معلوم نیست کدام قبول و کدام ردّ می شود!
11- انسان باید در کار خیر و نحوه ی انجام آن فکر کند و فکرش موجب ابتکاری باشد که برای رسیدن به هدف، مفید باشد.
12- انسان چقدر به مرگ نزدیک است و درعین حال، چقدر آن را دور می پندارد و از آن غافل است!
13- هرشب، در عوالمی از برزخ می رویم که هیچ اختیارش دست ما نیست... با اینهمه، اینگونه از مرگ غافل هستیم
صلوات