ویزای من کجاست? گذرنامه ام کجاست?
داعش خبر رسیده که نزدیک کربلاست
من مرد نیستم نکشم تیغ رویشان
مانند شیر، حمله میارم به سویشان
این جنگ، جنگ با همه ابنای حیدر است
وهابی کثیف! نفسهای آخر است
چیزی نمانده است به پایان داستان
جولان بده، برای خودت هی رجز بخوان
من از تبار آینه، تو از تبار سنگ
من شیر شرزه ام، تو شغال پریده رنگ
از حق شبیه آینه لبریزم و پرم
من نرمه شیشه هم بشوم باز میبرم
دریای خشم هستم و طغیان، سوال کن
طوفان منم، ز مردم تهران سوال کن
مردم! قسم به روز، که شب روبه انتهاست
جنگ و جدال و خشم و غضب روبه انتهاست
عمر سیاهه لشکر دشمن طویل نیست
داعش مگر مرادف اصحاب فیل نیست?
بر نیزه اش زدند برای فریب ها
قرآن نخوانده اند که این نانجیب ها
حالا سپاه ابرهه و بغض آسمان....
چیزی نمانده است به پایان داستان
مسعود یوسف پور