مطلب ارسالی کاربران
به سبکی یک پلاک و چند تکه استخوان
از زمیــــن جثه کوچیکه پسرش ُ بلند کـرد
پســـرک شیطنت کرد
پرید بغل ِ بابا...
آروم گفت :
مـنم بزرگ میشم شما ر ُ بلنـد میکنم از رو زمـین ...
بیست سال بعد پسر تونست پدر ُ بــلند کنه .
پـــدر سبک بود .
بـــه سبکی یه پلاک ُ چند تیکه استخون