طرفداری- پائولو دیبالا، مهاجم 24 ساله آرژانتینی یوونتوس یکی از بهترین بازیکنان اروپا تا این جای فصل بوده و بسیاری از کارشناسان او را شانس برنده شدن توپ طلا در سال های آینده می دانند. دیبالا در مصاحبه ای مفصل با نشریه فرانس فوتبال در خصوص مسائل گوناگونی صحبت کرد :
در خصوص آینده ام هیچ قولی نخواهم داد، به خصوص این که آینده ام تنها به من بستگی ندارد. گرچه در حال حاضر نمی گویم که امسال، سال آخر من در یوونتوس است و می روم و همچنین نمی توانم قول بدهم که برای همیشه در یوونتوس می مانم. اکنون به زمان حال و کسب پیروزی با یوونتوس فکر می کنم. باشگاه به من پوشیدن شماره ده را پیشنهاد کرد و این یک افتخار است. در فوتبال مدرن، نمی دانید که آینده چطور رقم خواهد خورد. ما در این تابستان، مثال هایی بارز در این باره دیدیم.
دیبالا در خصوص شانس برنده شدن توپ و طلا و رقابت با نیمار پس از پایان دوران مسی و رونالدو گفت:
این یک رقابت بسیار خوب خواهد بود. مسی و رونالدو کارهایی باور نکردنی انجام داده اند اما نیمار نیز به سطح آن ها خیلی نزدیک است. او فرصت این را دارد تا توپ طلای بعدی را ببرد. در مورد من، فعلا صبر می کنم. در تلاش هستم تا به آن سطح برسم و بتوانم جوایز فردی را ببرم. در کودکی آرزو داشتم که بتوانم بهترین بازیکن جهان شوم و برنده توپ طلا شوم.
پائولو دیبالا در ادامه در خصوص شروع فوتبالش از آرژانتین و رسیدن به یوونتوس به طور مفصل صحبت کرد:
هرگز فشاری احساس نکردم. پدرم از ابتدای فوتبالم خیلی سخت گیر بود اما با توجه سطح توانم سخت گیری می کرد. اگر من اکنون در این جایگاه هستم، به لطف اوست. پدرم می خواست تا هرروز بهتر از قبل شوم. او برای جلسات تمرینی یا مسابقات مرا به کوردوبا می برد. پس از این که در پانزده سالگی پدرم فوت کرد، سخت بود تا با اتوبوس و تنها بروم. من از باشگاهم، اینستوتو خواستم که تا بگذارد شش ماه در تیم محل خودمان بازی کنم تا بتوانم به خانواده ام نزدیک تر باشم. از دست دادن پدر، دردناک است اما من اولین و آخرین کسی نیستم که این اتفاق برایش می افتد. زندگی ادامه دارد.
لقب لا خویا به معنای جواهر؟ این لقب را یک خبرنگار محلی وقتی در دومین بازی ام برای اینستوتو موفق به گلزنی شدم، به من داد. گرچه خانواده ام و دوستانم مرا پائولو صدا می کنند. اگر شما در یک باشگاه بزرگ آرژانتینی پیشرفت کنید، فشار ذهنی را درک می کنید و برای حضور در اروپا آماده می شوید. اینستوتو یک تیم بزرگ بود، اما آن ها در دسته دوم بزرگ بودند. می توانستم در آرژانتین بمانم و به یک باشگاه پر زرق و برق بروم اما وقتی پالرمو به من پیشنهاد داد، گفتم چرا که نه. با فوتبال ایتالیا آشنایی داشتم اما فکر نمی کردم در تمام مسابقات به میدان بروم.
از این که به یک باشگاه بزرگ آرژانتینی نپیوستم، پشیمان نیستم. ما در دسته دوم، ریورپلاته و دیوید ترزگه را به عنوان رقیب خود داشتیم. من همیشه رویای پیوستن به یک باشگاه بزرگ آرژانتینی را داشتم اما وقتی به پالرمو رفتم، به کل این موضوع را فراموش کردم. مهم تر از آن، اگر بیشتر در آرژانتین می ماندم، ممکن بود اوضاع پیچیده شود.
"لا خویا" در خصوص انتقال خود به پالرمو و دوران حضورش در این تیم سیسیلی اذعان داشت:
در پالرمو، با چهره دیگری از فوتبال آشنا شدم و حضور در پالرمو به من کمک کرد تا به یوونتوس بپیوندم. پس از سقوط پالرمو به سری بی، پیشنهاداتی در خصوص بازگشت به آرژانتین داشتم اما آن ها را رد کردم. اگر به کشورتان بازگردید، رویای بازی در اروپا برایتان سخت خواهد شد زیرا این حس وجود دارد که در دفعه اول شکست خورده اید. ترجیح دادم تا در پالرمو بمانم و بجنگم. می دانستم که قرار است در یکی از بهترین لیگ های اروپا بازی کنم و می دانستم که این کار آسان نیست. فصلی فوق العاده را در سری بی گذراندیم و با چهارده امتیاز اختلاف نسبت به تیم دوم و در پنج هفته به پایان مسابقات صعود خود را قطعی کردیم.
دیبالا در ادامه به ستایش از جانلوییجی بوفون پرداخت:
داشتن بوفون به عنوان یک هم تیمی در باشگاه افتخار بزرگی است. یافتن کلمات برای توصیف او سخت است. شما به خودتان می گویید که جیجی این جاست، یک اسطوره کنار شماست. بوفون نزد همه و همه جا محترم است و مردم او را تحسین می کنند. بوفون تقریبا چهل ساله است اما همانند بیست ساله ها تمرین می کند. او یک نمونه و مثال برای عشق و اشتیاق برای فوتبال است.
وی همچنین در خصوص هم تیمی های سابق و پرحاشیه خود اعترافی انجام داد:
باید اقرار کنم که برای دنی آلوز و پوگبا دل تنگ شده ام. دنی آلوز اعتماد به نفس و دیدی فوق العاده داشت. او یکی از بهترین بازیکنانی است که دیده ام. پوگبا نیز دوست من است و ما در زمین و خارج از آن رابطه خوبی داشتیم.
ستاره آرژانتینی بیانکونری در پایان درباره وضعیت خود صحبت کرد:
شخص خودم اولین کسی است که باید بگوید بیشتر پیشرفت کنم. اگر بتوانم یک پاس کلیدی بدهم، باعث افتخارم است. مثال بارز آن بازی برابر میلان است. من در آن بازی گل نزدم اما فکر می کنم که نمایشی عالی در آن بازی ارائه دادم. مسئله مهم این است که تیم در هر بازی خوب بازی کند، حتی به قیمت این که هر بازی گل نزنم.