طرفداری- کتاب یوونتوس، تاریخی سیاه و سفید، در بیست و سه بخش، در فوریه 2015 منتشر شده است. آدام دیگبی که در وبسایت های مختلف، می نویسد، این کتاب را نوشته است، ترجمه ای که در ادامه می خوانید، برگردان نسخه انگلیسی کتاب است.
بخش اول؛ متولد شده روی یک نیمکت؛ سالهای آغازین یوونتوس
فوتبال بازی هویت ها است. باشگاهها به راحتی از طریق تصورات، نمادها و با رنگی که میپوشند، قابل تشخیص هستند. قبل از اینکه ورزش در تلویزیون و اینترنت همهگیر شود، جایی که هواداران با حمایت از باشگاه محلی شان، متولد میشدند وبزرگ می شدند، این هویتها در طول نسلهای مختلف خانوادهها و دوستان، به هم بافته میشد. به مانند بسیاری از باشگاههای بزرگ فوتبال، میتوان از یوونتوس به عنوان تیمی با خاکی ترین ریشهها اشاره کرد، فرسنگها فاصله با خوشبختی و به دور از بازیکنان مولتی میلیونری که این روزها به ورزش فوتبال زینت میبخشند.
در آن مراسم افتتاح استادیوم یوونتوس در 8 سپتامبر 2011، بیانکونری جشنی را برگزار کرد که به شکل عالی بیانگر آن تاریخچه، و آن داستان روزهای اولیه بود. باشگاه از هیچ هزینه ای برای آن نمایش تماشایی و پر از احساسات، دریغ نکرده بود و هودارانش را به این شروع تازه دعوت کرده بود. با این حال، با وجود گذشت ساعتها از نمایشها و کوریورگرافیهای مختلف، تشویق کنندگان مختلف و قهرمانان قدیمی و به یادآوردن فقدان های غم انگیز، آن لحظه ای بود که هزینه در برابر آن هیچ ارزشی نداشت و به سادگی آن لحظات، با ارزش ترین لحظات آن غروب تورین محسوب میشد.
در میان آن همه سر و صدا، زرق و برق و شلوغی، دو مرد، احاطه شده توسط هزاران نفر در استادیوم و میلیونها نفر که از تلویزیون صحنه را دنبال میکردند، روی نیمکتی نشسته بودند و تقدیر مشترکشان برای باشگاهی که عمیقا عاشق آن بودند را بحث میکردند. این یک لحظه زننده، تلخ و البته عالی را رقم زده بود، خلاصه شده همه چیزهای خوب در مورد یوونتوس، و علاوه بر آن یک چشم انداز وسیع از فوتبال ایتالیا. یکی از آن دو مرد به سرعت برای کسانی که حتی تماشاگران عادی سریآ هستند، قابل شناسایی بود، کاپیتان وقت یوونتوس، الساندرو دل پیرو، مردی که مظهر تمام ویژگیهای باشگاه یوونتوس بود، ویژگیهایی که به عنوان 'lo stile Juve' سبک ذاتی باشگاه یوونتوس مطرح بود.
مردی که اکثریت نوزده سال حضورش در یوونتوس، اجازه داد که حرکات پایش کار حرف زدن را برایش انجام دهند، در این مورد، کلمه مناسب را پیدا کنید. دل پیرو، با گفتن این حرفها به حضار، جایگاه خودش را در میان داستانهای گذشته باشگاه، مشخص کرد:"من از اینکه صفحات مهمی را از تاریخ فوق العاده مان نوشته ام، احساس غرور می کنم، یوونتوس همیشه یک نقاشی فوق العاده بوده است و یک نقاشی خوب، نیاز به چهارچوب (قابی) به مانند این دارد."
تماشاچیانی که آگاهتر بودند، همدم دلپیرو را روی آن نیمکت نیز می شناختند، کسی که بسیاری از رکوردهایی که دل پیرو بعداً آن ها را شکست را در اختیار داشت. قبل از اینکه افرادی مانند روبرتو باجو، میشل پلاتینی، گائنتو شیرهآ بخواهند پیراهن یوونتوس را برتن کنند، جیامپیرو بونیپرتی بود که باشگاه را از سایه طولانی مدت رقیب همشهری، تورینو خارج کرده بود. او پس از بازنشستگی اش، به عنوان رئیس باشگاه به تیم بازگشته بود و به جیانی آنیلی کمک کرده بود، تیمی را که قهرمان سال 1985 اروپا شد را بنا نهد و البته مسئول واقعی انتقال الساندرو دل پیرو به یوونتوس هم او بود. صحبتهای او هم به همان اندازه بی نظیر بود که هواداران در استادیوم شور و شوق داشتند. او گفت:
"داستان من و یوونتوس 4 ژوئن 1946 آغاز شد و اکنون بعد از 65 سال، من هنوز اینجا هستم تا شما هواداران را در آغوش بگیرم و به بازیکنان فعلی آن جمله معروف را یادآوری کنم: در یووه، بردن مهم نیست، تنها چیزی است که حساب میشود."
قسمت آخر جمله بونیپرتی، جمله است که او بارها به زبان آورده است، چیزی که تقریباً برای بسیاری به عنوان اصل باشگاه یوونتوس در نظر گرفته میشود. وقتی او این صحبتها را دوباره به زبان میآورد، شاید هواداران مطلعتر، خیلی فراتر پیش رفته بودند و تشخیص میدانند که دو اسطوره یوونتوس روی چه چیزی (نیمکت) نشسته اند و مانند خیلی چیزهای فوق العاده دیگر در آن شب، این انتخابها هم تصادفی نبود. آن نیمکتی که بونیپرتی و دل پیرو روی آن بودند، نیمکتی بود که دانش آموزان مدرسه ماسیمو آزگلیو، تمام آن سالها روی آن نشسته بودند و مشغول سایه زنی طرحشان برای تأسیس باشگاهی بزرگ بودند.
طرحی که آنها در نظر داشتند، سلطه بر فوتبال اروپا و حتی ایتالیا نبود، آنها مانند کودکان، به دنبال جایی برای سرگرم شدند بود. آنها حتی به جای انتخاب نام شهر، نام منطقه، نامی تازه را انتخاب کردند – یوونتوس. این اسم در لاتین به معنای "جوان" بود. لباس باشگاه هم شاید این روزها مرسوم نباشد، آن ها یک لباس سفید یکدست با شلوار گلف را به عنوان ترکیب لباس خود انتخاب کرده بودند، لباسی که سال 1899، پیراهن صورتی با یقه مشکی جایگزین آن شد. اولین رئیس باشگاه، انیو کانفاری بود و آنها در پیاتزا دیآرمی بازی میکردند و 11 مارس 1900، اولین حضورشان را در مسابقات قهرمانی ملی تجربه کردند. شروع آنها، با باخت 1-0 به تورینزه که بعداً منحل شد، شوم رقم خورد.
چند سال بعد، برخی شرایط و اتفاقات باعث شد یکی از مهم ترین لحظه های آن سالهای ابتدایی تاریخ باشگاه رقم خورد، ورود راه راه سیاه و سفید معروف که این روزها نمادی برای باشگاه است. پدر یکی بازیکنان وقت یوونتوس، پیراهنهای صورتی باشگاه را تهیه می کرد، امّا شست و شوهای مکرر باعث شده بود که رنگ صورتی کم کم محو شد، 1903 بود که باشگاه به دنبال جایگزین کردن آنها افتاد. جان ساویج انگلیسی، یکی از اعضای تیم اصلی یوونتوس، قرار بود با آشناهای خود در انگلیس صحبت کند، تا آنها بتوانند، پیراهن جدیدی را که مقاومت بهتری را دارد، تهیه کند.
آشنای او در ناتینگهام زندگی می کرد و هوادار قدیمی ترین باشگاه حرفه ای فوتبال انگلیس یعنی ناتس کانتی بود، او پیراهنهای راه راه و مردانه تیم خودشان را به اشتباه برای یوونتوس ارسال کرده بود. جای تعجب نداشت که وقتی یوونتوس به دنبال حریفی ایده آل برای افتتاح مهم ترین استادیوم تاریخ فوتبال ایتالیا بود، به جای آن اسامی تیمهایی که پیش بینی میشد گزینه یوونتوس برای دعوت کردن باشند مانند رئال مادرید، منچستریونایتد و یا بارسلونا، آن ها باشگاه ناتس کانتی را از دسته یک انگلیس برای این بازی دوستانه دعوت کردند.
یووه از آن زمان تاکنون، آن پیراهنهای بیانکونری(سیاه وسفید) را برتن میکند، رنگی که به مراتب نزدیکی بیشتری به زمستان دامنه های آلپ، نسبت به رنگ صورتی اولیه داشت. آنها نایب قهرمانی را متعاقباً تجربه کردند ودر همان سال، کوپا دی تورینو را برای دومین بار با شکست دادن باشگاه میلان کریکت فتح کردند. دوازده ماه بعد آنها بازهم بازنده بودند، این بار مقابل جنوا در پلی آف قهرمانی، امّا خیلی زود آنها اولین جام مهم تاریخ باشگاه را رقم زدند.
1905 فصلی است که برای باشگاه نوپای یوونتوس به یاد ماندنی است، فصلی که آنها با نخستین قهرمانی تاریخشان به پایان می رسانند. برخلاف بسیاری از رقبا، تیم آنها هسته ای از بازیکنان ایتالیایی داشت، درحالی که سایر باشگاهها ترکیبهایی پر از بازیکنان انگلیسی داشتند. پس از صدرنشینی در گروه پیمونته(ناحیه ای در ایتالیا)، یوونتوس به فینال سه گانه ملی راه یافت که جنوا و اسپورتیوا میلانیزه در آن حضور داشتند. آنها برابر جنوا دو تساوی 1-1 را تجربه کردند، امّا میلانیزه را با نتایج 3-0 و 4-1 شکست دادند.
این نتایج باعث شد آنها با اختلافی اندک و تنها یک امتیازی، رقابت را به تیم منطقه لیگوریا (جنوا) واگذار کنند.آن روزها خبری از سپر سه رنگ منقش به پرچم ایتالیا که امروزه روی پیراهن تیم قهرمان نقش می بندد، نبود، امّا فدراسیون فوتبال یک پلاک یادبود به آنها به عنوان جایزه اهدا کرد. یوونتوس میتوانست سرانجام خود را قهرمان ایتالیا بنامد. همانطور که آن روزها رایج بود، آنها از یک ترکیب W-M که توسط هربرت چاپمن در باشگاه آرسنال ابداع شده بود، استفاده می کردند، دومنیکو دورانته دروازه بان یوونتوس بود، جیاچینو آرمانو و اورسته ماتزیا مدافعان مرکزی تیم بودند و پائول آرنولد والتی مهاجری از سوئیس به همراه کاپیتان جیووانی جوکیونه و جک دایمنت از اسکاتلند سه هافبک میانی تیم را تشکیل می دادند. در خط هجومی هم یک سوئیسی حضور داشت، آلبرتو باربریس به همراه کارلو وارتی، لوییجی فورلانو، جیمز اسکوایر و دومنیکو دونا، خط حمله تیم را تشکیل میدانند. این یازده بازیکن، در تمام بازیها در ترکیب بودند و دومنیکو دونا به عنوان سرمربی اصلی تیم هم به ایفای نقش می پرداخت.
اواخر همین سال بود که آلفرد دیک رئیس باشگاه به خاطر وجود اختلافات داخلی بر سر انتقال یوونتوس به خارج از شهر تورین از تیم جدا شد و چندین عضو اصلی از آن تیم قهرمان به همراه آلفرد دیک، آن نجیب زاده سوئیسی باشگاه تورینو را تأسیس کردند و یکی از قدیمی ترین رقابتهای فوتبالی میان دو تیم را در ایتالیا متولد کردند. این جدایی، آنگونه که تصور میشد دوستانه رقم نخورد و در اولین رویارویی دو تیم رقیب در تورین، چه داخل و چه خارج از زمین با درگیری های تندی همراه شد.
کارلو ویتوریو وارتی، جای خالی آلفرد دیک را پس از آن تفرقه در باشگاه پر کرد، بین آن زمان و حدفاصل تا جنگ جهانی اول، دوران پسرفت یوونتوس رقم خورد. یووه در سایه تیمهای پیمونته، کاساله و پرو ورچلی قرار گرفته بود، باشگاه دیگر توان رقابت نداشت، امّا جنگ جهانی باعث شد تا یکی دیگر از لحظات کلیدی آن روزهای اولیه باشگاه رقم خورد. بسیاری از بازیکنان باشگاه برای جنگ فراخوانده شدند، هیئت مدیره باشگاه، تصمیم گرفت که برای ارتباط با آنها یک روزنامه درون باشگاهی را تأسیس کند. نسخه اول آن در 23 اکتبر 1915 منتشر شد و عنوان آن Hurra بود، شروع به کار نشریه ای که این روزها هم هنوز چاپ میشود. یوونتوس هم تراژدی را لمس کرد، نبرد سوم ایسونزو(نبرد اتریش ومجارستان با ارتش ایتالیا) از یوونتوس قربانی گرفت و انریکو کانفاری، یکی از اعضای موسس باشگاه، جان خود را از دست داد.
یوونتوس یک بازگشت پیروزمندانه پس از جنگ جهانی داشت، جیووانی جیاکونه به اولین عضو تیم ملی ایتالیا از باشگاه یوونتوس تبدیل شد. ریاست وقت باشگاه، کورادینو کورادینی، اولین سرود رسمی باشگاه را نوشت که تا سال 1960 از آن استفاده میشود. امّا این یوونتوس با تیمی که اکنون میشناسیم بسیار متفاوت بود، فوتبال آن روزها خیلی ورزشی حرفه ای بود، آنها سوار قایقی شده بودند که پر بود از قوانین عجیب و غریب.
یکی از قوانین آیین نامه، عنوان کرده بود که بازیکنان تنها میتوانند برای شهری که در آن زندگی میکنند بازی کنند و این مسئله باعث شده بود که تیمهای پرو ورچلی و جنوا، به سلطه شان ادامه دهند.
که به زودی تغییر خواهد کرد.