طرفداری - تاکتیکهای اسکاتلند در اولین بازیهای ملی، انگلیسیها رو متعجب کرد. در این میان، دو نفر در گسترش تاکتیکهای مبتنی بر پاسکاری در انگلیس، نقش زیادی داشتند: هنری رنی تیلور و جان بلکبرن، کسی که در دومین بازی ملی فوتبال، موفق شد همراه با اسکاتلند، انگلیس رو شکست بده. هر دو فرد، در ارتش، ستوان بودند. و هر دو، برای تیم مهندسان سلطنتی توپ میزدند.
داستانی که در حال مطالعه آن هستید، بخشی از کتاب Inverting the Pyramid است و می توانید قسمت های قبلی آن را در اینجا بخوانید.
دابلیو. ای. کلِگ، بازیکن سابق تیم شفیلد، درباره مهندسان سلطنتی میگه: «اونا اولین تیمی بودند که بازی "تلفیقی" رو بهوجود آوردند». کلگ در ادامه، صحبتهاش گفت: «قبلا که تیم ما و مهندسان با هم بازی میکردند، ما برنده بازی بودیم. اما خیلی شگفتزده شدیم که طی یک فصل، تاکتیک هایی نظامی رو به فوتبال آوردند. ما بازیمان با آنها رو به شکل بدی باختیم».
اسپنسر واکر که یکی از نشردهندگان تفکر مبتنی بر پاس بود، مینویسه: «اولین چیزی که به اون فکر کردم، درهموبرهم بودن مهاجمها بود. اونا هرجا که دلشون میخواست میایستادند و بازی میکردند. پس قانونی درست کردم: هر مهاجمی، پست مخصوصی داره و مهاجمها باید در این جایگاههای مخصوص به هم پاس بدهند. باید چهره اولین رقیبمون رو میدیدید. به نظر میاومد دارند با خودشون میگن: «ما کجای بازی هستیم؟». با وجود حجم زیادی از شک و تردید درباره پاسکاری، بالاخره روشن شدهبود که پاسها آینده فوتبال رو میسازن. تیم کارتوسینها، موفق شد تیم اتونیانها رو در فینال اف ای کاپ، با سه گل شکست بده و بار دیگه، برتری پاس بر دریبل، مشخص شد. اتونیانها، تیمی بودند مبتنی بر دریبلزدن و کارتوسینها نماینده تفکرات پاسمحور بودند.
آخرین باری که دریبلزنها خودشون رو نشون دادند، به سال 1883 باز میگرده. اون فصل، اولین فصلی بود که تیمهای حاضر در اف ای کاپ، بیشتر از اینکه لندنی باشند، از شهرهای دیگه اومدهبودن. در نهایت هم تیم المپیک بلکبرن، با شکست اتونیانها، جام رو به شما برد.
دیگر دوران آماتور فوتبال (حداقل از لحاظ ذهنیت) به اتمام رسیده بود. دو سال بعد، فدراسیون فوتبال، فدراسیونی حرفهای و رسمی شناختهشد. در اسکاتلند اما، برتری پاس نسبت به دریبل، خبری قدیمی بود. البته اون زمان هم، همه افراد، متقاعد نشدهبودند. وقتی تیم جیمزتاوناتلتیکس با نتیجه 4-1 از تیم اسکاتلندی ویل آو لِوِن شکست خورد، اونا از سبک بازی تلفیقیشون ناراضی بودند و از اون، انتقاد کردند.
«تفرقه بنداز و حکومت کن»؛ به نظر میاومد تفکرات ماکیاولیستی، هنوز کهنه نشدهبودند. با اینکه جیمزتاونیها سبک بازی درستی رو انتخاب کردهبودند اما اشتباهات مرگباری رو انجام دادند و به جای اینکه بازیکنهای تیم حریف رو تقسیم کنند، خودشون در زمین، به نادرستی تقسیم شدند و عملا بین اونا، «تفرقه افتاد». اونا جریمهشون رو هم پرداخت کردند و عجب جریمهای!
تاکتیکها هرگز نمیتونن جای 11 ساق پای توانا رو بگیرند. این جمله، بارها در فوتبال ثابت شدهاست.