اختصاصی طرفداری- اواخر فصل لالیگا بود. دقیقا هفته 36 لالیگا. رئال مادرید قهرمان لیگا شده بود. در جام حذفی و لیگ قهرمانان هم توفیقی به دست نیاورده بود. طرف دیگر زمین نیز بارسلونا بود. آن ها هم قطعا دوم نمی شدند و برای رده سوم می جنگیدند. در نیمه نهایی های لیگ قهرمانان و جام حذفی نیز حذف شده بودند. این بازی، آخرین هیجان فصل برای هر دو باشگاه بود. آخرین نبرد، آخرین ستیز.
فرانک ریکارد روی نیمکت بارسلونا آخرین روزهایش را می شمارد. بارسلونا بی رمق منتظر رسیدن پایان فصل بود. رئال مادرید نیز به فکر بر پایی جشن قهرمانی لیگا. بارسلونا در فکر پوست اندازی و آینده ای جدید با سرمربی تیم دوم باشگاه. با مردی بر آمده از دل لاماسیا.
بازی در ساعت 10 شب یک شب بهاری-تابستانی با سوت پرز بورال شروع شد. شب برای ریکارد بهاری آغاز شد و به خزانی سرد و بی سحر انجامید. بارسا بد بازی کرد، بد باخت، بد تنبیه شد. احتمالا هواداران بارسا در خانه بعد از سوت پایان فقط تلویزیون را خاموش کردند. به رخت خواب رفتند و با فکر بازگشتی رویایی خواب قهرمانی دیدند. رئالی ها اما شادانه از پیروزی لذت بردند و به جامی که این فصل با اقتدار از حریف دیرینه گرفته بودند می اندیشیدند. در ابتدای بازی رئالی ها از تونلی که بازیکنان بارسلونا برای قهرمان آن فصل تشکیل داده بودند عبور کردند.
بازی آغاز شد. بازی که نه رونالدینیو داشت و نه اتوئو. دقیقه 12 مردی که همیشه بوی گل می داد، گل زد. روی حرکتی پشت محوطه جریمه بارسا و اثر گذاری گوتی، دقیقه پشت قوس توپ روی پای چپ ون گوگ گونه رائول افتاد و او هم یک بغل پای هنرمندانه زد. والدز هر چه قدر خود را کشید به توپ نرسید. توپ وارد دروازه شد. والدز گویی آینده را دیده بود. روی زمین نشست و به نظر برای یک لحظه تمام آن نباید های فصلشان از جلوی چشمش عبور کرد. سری تکان داد و ایستاد.
تنها برای منفجر شدن برنابئو به 8 دقیقه زمان لازم بود. از فاصله 25 متری ضربه آزادی برای مادریدی ها به دست آمد. گوتی پشت توپ ایستاد، سانتر کرد و کسی که او را به همه چیز می شناسیم جز ضربه سر با ضربه ای پر قدرت دروازه والدز را برای دومین بار گشود. آرین روبن با سر گل زده بود. به سرش اشاره کرد و رفت تا این خوشحالی بزرگ را با ورزشگاه برنبائو تقسیم کند. طبق رسم فوتبال اسپانیا دو مدیر در جایگاه کنار هم بودند. لاپورتا با آن غرور خاصش به مانند یک پیروز فقط به زمین نگاه می کرد.
دو گل بعد برای رئالی ها در نیمه دوم به ثمر رسید. دو مهاجم تراز اول کره خاکی با اولین تاچ هایشان دروازه بارسلونا بی روح را گشودند. ابتدا روی حرکت دیارا از سمت چپ خط دفاع بارسا و جا ماندن آبیدال و پاس در عمقش، هیگواین به مانند یک بزرگ سال که در حال بازی با نوجوانان است به راحتی و در آرامش دروازه والدز را گشود. تابی برای والدز نمانده بود و اگر غرورش اجازه می داد جلوی 80 هزار نفر تماشاگر مادریدی قطراتی اشک می ریخت. هیگواین دقیقه 62 وارد زمین شده بود.
دقیقه 79 نیز روی پنالتی که داور اعلام کرد نیستروی گل زد. روبینیو حرکت را آغاز کرد و ضربه ای به توپ زد که به دست پویول خورد و داور آن را پنالتی دانست. نیستروی که سه دقیقه قبل وارد زمین شده بود با یک بغل پای حرفه ای، شبیه ان پنالتی که در اولدترافورد به آرسنال زده بود و اجازه کسب 50 مین بازی بدون شکست را به پسران ونگر نداده بود، گل زد.
دقیقه 87 نیز آنری روی پاس مسی یکی از گل های خورده را جبران کرد اما کسی آن گل را به یاد نمی آورد. مادریدی ها در ورزشگاه فریاد می زنند، لاپورتا خواهشا در بارسلونا بمان. والدز بعد از بازی گفت آن ها از هر لحاظ بهتر از ما بودند. ریکارد نیز از زجر کشیدن تیمش می گفت و از اضافه شدن این شکست به فصل نه چندان خوب تیمش.
در آخر فصل مادرید با 85 امتیاز قهرمان شد و بارسلونا به رتبه سوم بسنده کرد.
برای دیدن ویدیو و 9 خاطره دیگر اینجا را دنبال کنید