طرفداری- فرامرز ظلی، پیشکسوت فوتبال ایران گفت: بزرگ دیگری از فوتبال رفت و جای او دیر پر می شود.
فرامرز ظلی در گفتوگو با ایسنا، درباره درگذشت منصور پورحیدری، اظهار کرد:
به هیچ طریقی نمیشود با تقدیر مبارزه کرد. انسان به دنیا میآید، زندگی میکند و میمیرد. خوشا به حال کسانی که در زندگی صادقانه، عالمانه، شرافتمندانه و طوری زندگی کنند که جای پایشان دیده شود و مردم بفهمند. منصور پورحیدری خوب آمد و نیک رفت
او ادامه داد:
از حدود ۵۵ سال پیش با پورحیدری رفیق و هم بازی بودم اما منصور فقط هم بازی با توپ نبود. او به خوبی با توپ زندگی بازی کرد. اشکال فوتبال ما این است که فقط بازی با توپ را میبینیم. امروز درگذشت پورحیدری تاسف و تاثیر همه مردم را در پی دارد نه فقط فوتبالیها را
پیشکسوت فوتبال ایران ادامه داد:
فوتبالیستهای جوان باید این پند را بیاموزند که فقط در قالب توپ فوتبال زندگی نکنند. بعضی از رفتارها و گفتارهای آنها خوب نیست
ظلی افزود:
مرگ پورحیدری ضایعه بزرگی بود. بزرگی از فوتبال رفت و نکته این است که جای بزرگ دیر پر میشود. زندگی ادامه دارد اما به هر کسی نمیشود لقب "اسطوره" داد. امثال پورحیدری، حجازی، بهزادی، مهراب شاهرخی رفتند و تا چشم بر هم بزنیم، صاحب منصبها آنها را فراموش میکنند
او ادامه داد:
آقایانی که امروز بر منصبهای فوتبال و ورزش تکیه زدهاید یادتان باشد که این جاده را این پیشکسوتان با مناعت، بزرگواری و عشق صاف کردهاند تا شما به این منصبها برسید. اولین چیزی که به وزیر ورزش و جوانان خواهم گفت این است که حال و احوال امثال اینها را بپرسد. دوست ندارم بگویم پهلوان زنده را عشق است
پیشکسوت استقلال همچنین گفت:
۱۳ سال همایون بهزادی کنار من در کمیته پیشکسوتان مینشست. او رفت اما آیا فدراسیون از خانواده او خبر دارد؟ هر چقدر من بنویسم و بگویم فایدهای ندارد. خیلیها را هم می شناسم که اکنون در گوشه خانه نشستهاند و کسی به آنها سر نمی زند
ظلی ادامه داد:
مردم لطف دارند. آنها برای پورحیدری سوگواری میکنند و در مجلسش شرکت میکنند اما اینها تمام میشود. ممکن است پورحیدری و مثل او دیگر زنده نباشند اما یادشان باید باقی بماند و به صورت معنوی به عنوان بزرگ و پیشکسوت در فوتبال بمانند
این پیشکسوت فوتبال ایران در پایان این شعر را خواند:
رخ تو پیش نظر داشتیم و دم نزدیم
صفای خاطر آیینه را به هم نزدیم
به دوش بیخودی از کوچهات گذر کردیم
به پای خویش درین بوستان قدم نزدیم
اگرچه دخل کم ما وفا نکرد به خرج
زدیم مهر به لب دم ز بیش و کم نزدیم