اختصاصی طرفداری - انگار همین دیروز بود. چهارم ژانویه 2016 که او روی نیمکت رئال مادرید نشست. همین هشت ماه پیش. ولی طی این مدت کوتاه رخدادهای فرخنده ای برای رئال به رغم نگاه تردید آمیز خیلی ها به او، افتاده است. رئال تاکنون طی 41 دیدار به رهبری زیدان فقط دو بار باخته، 8 بار مساوی کرده و 31 دیدار با پیروزی سپری کرده است. 115 گل زده و فقط 35 گل خورده است. رئال در 75.61 درصد دیدارها به رهبری زیدان پیروز شده، در حالی که رئال مادرید کاستیا به رهبری او در 52 دیدار فقط در 45.61 درصد بازی هایش پیروز شده بود. نگین درخشان رئال در این مدت کوتاه با زیدان قهرمان اروپا بوده و حالا آنها هفته دهم را به عنوان صدرنشین لالیگا آغاز می کنند، بالاتر از همه حریفان و البته کماکان بی شکست.
ساکرنت پس از پیروزی 1-7 رئال مادرید برابر لئونسا در جام حذفی حساب کرد سوای دروازه بان ها همه بازیکنان رئال گل زده اند جز سه بازیکن. همه مدافعان و هافبک ها و البته مهاجمان حداقل یک بار دروازه را گشوده اند جز متیو کواچیچ (که نه گلزن است و نه در ترکیب اصلی جایی دارد)، کاسمیرو (که هافبک تخریبی است و با مصدومیت روبرو شده) و فابیو کونترائو (که مدافع کناری است و برابر لئونسا پس از شش ماه به میدان رفت). این آمار جایی درخشان تر می شود که رئال در این فصل فقط سیزده بار راهی میدان شده و فصل طولانی تازه در آغاز راه به نظر می رسد و ماشین رونالدو هنوز شروع به فرریختن دروازه ها نکرده است. با این وصف همین نکته نشان از رویکرد زیدان روی نیمکت رئال می دهد. این که همه دستور حمله را دریافت کرده اند و به همین دلیل در حال حاضر بهترین گلزنان تیم در همه رقابت ها مارکو آسنسیو مرد میانی تیم در کنار آلوارو موراتا مهاجم تیم با 6 گل به شمار می روند یا این که واران مدافع میانی تیم همان تعداد گل زده که ایسکو در میانه میدان: 2 گل.
آنها تاکنون در لیگ طی 9 دیدار 24 بار دروازه ها را گشوده اند و پس از بارسلونا که 29 گل زده بهترین خط حمله لیگ را معرفی کرده اند. در حالی که در بارسا بازیکنانی نظیر اینیستا هنوز دروازه ای را باز نکرده اند. اما همه این ها چه چیزهایی را گوشزد می کنند؟ می گویند رویکرد مربیانی که بازیکن بوده اند بازتابنده آن چیزهایی است که طی حضور در میدان تجربه کرده اند. می گویند خاویر کلمنته که به دلیل مصدومیت شدید زانو مجبور شد خیلی زود کفش هایش را بیاویزد بیش از هر چیزی به تحکیم قدرت جسمی بازیکنانش روی آورد یا وقتی پاکو خمس، مدافع میانی خشن، مربی شد به چیزی روی آورد که خودش طی حضورش در میدان نداشت، به بازی تماشایی عاری از خشونت.
همین حالا هم می توان در مثلث قدرت لالیگا همین روند را دنبال کرد. بازی های آتلتیکو مادرید بازتابنده شور و قدرتی هستند که دیگو سیمونه وقتی در میدان می دوید، داشت و بازیکنان تیم بالاترین میزان دوندگی را دارند. لوییز انریکه به فوتبال ظریف پپ گواردیولا در بارسا بازی مستقیم به علاوه قدرت جسمی بیشتر را افزود که یادآور بازی های خودش هم هستند. حالا هویت بارسا نه از تصاحب توپ و پاسکاری بلکه از ضد حمله هم برتافته می شود.
حالا نشانه های مربیگری زیدان را پس از هشت ماه نشستن روی آن نیمکت داغ بهتر و روشن تر می توان دید. این که در ساده ترین نگاه حمله بر دفاع اولویت دارد. همین طور شیوه بازی و مهارت بر قدرت. گلی که ناچو فرناندز به لئونسا زد و همه را به تشویق وادار کرد بهترین مثال برای توصیف زیبایی و مهارت از نوع زیدانی است. گلی که ستایش زیزو را به ارمغان آورد و او اعتراف کرد این گل زیباتر از گل او به لورکوزن در دیدار نهایی لیگ قهرمانان بود.
ترکیب تیم برابر لئونسای کوچک نشان می داد او بازیکنانی را برگزیده که با توپ بهتر کار می کنند. اکثر مربیان در ترکیب شان ولو برابر تیم های کوچک معمولا از یک هافبک تهاجمی استفاده می کنند، ولی زیدان در این دیدار ایسکو، مارکو آسنسیو و هامس رودریگز را روانه میدان کرد و از تونی کروس که هافبک تهاجمی – سابق – به شمار می رود به عنوان هافبک دفاعی بهره برد. تصور این که او مثل مورینیو که از په په به عنوان هافبک دفاعی استفاده کرد یا کارلو آنچلوتی که سرخیو راموس را برابر مدافعانش قرار داد عمل کند، دشوار به نظر می رسد. او برای حمایت از خط دفاعی اش به پرسینگ بالا، نزدیک کردن خطوط به هم، پاسکاری هوشیارانه و البته روی آوردن به هوش و مهارت بازیکنانش روی آورده است.
چنین رویکردی طبعا مخاطراتی به همراه می آورد که آورده است. همان چیزی که در اولین بازی فصل یعنی سوپر کاپ اروپا عیان بود و می توان آن را به تعبیری جمع بندی رئال این فصل هم قلمداد کرد. این که رئال 2-3 سویا را به زانو درآورد. در حالی که با گل آسنسیو در برهه آغازین دیدار جلو افتاده بود، ولی در همان نیمه اول بازی به تساوی کشیده شد. سویا با گلی از روی نقطه پنالتی تا آستانه چنگ زدن به پیروزی پیش رفت و سرخیو راموس – یک مدافع – بود که در دقیقه 93 دیدار را به تساوی کشید تا کارواخال – یک مدافع دیگر – در واپسین دقیقه رئال را پیروز کند.
این که رئال طی سیزده دیدار در همه رقابت ها فقط دو بار دروازه اش را بسته نگاه داشته است، نکته مهمی است. در جام حذفی برابر لئونسای کوچک دروازه یک بار فرو ریخت، در لیگ فقط برابر سوسیداد و اسپانیول به کلین شیت دست یافتند و در لیگ قهرمانان هم تاکنون از هر سه حریف یعنی اسپورتینگ، دورتموند و لژیا ورشو گل خورده اند، ولو آن که 9 بار دروازه سه حریف را فرو ریخته اند. در حقیقت این که همه بازیکنان جواز حمله را دارند رئال را هیجان آور و تماشایی کرده، ولی باید دید نظم و اقتدار دفاعی تیم در ادامه راه چگونه حفظ خواهد شد. این که رئال در نبرد کلیدی مرحله گروهی لیگ قهرمانان در برنابئو دو بار از دورتموند جلو افتاد و نتوانست برتری اش را ادامه دهد و صاحب سه امتیاز شود هشدار دهنده بود. چنان که هر چند لژیا ورشو را در خانه 1-5 خرد کرد ولی در همان نیمه اول یک ضربه پنالتی تقدیم لهستانی ها کرد که در آن برهه پیروزی 0-2 را بدل کرد به 1-2.
پاییز به نیمه رسیده و رقابت های لالیگا و لیگ قهرمانان در حال اوج گیری هستند و رئال آزمون های بزرگی پیش رو خواهد داشت. جایی که زیدان در نخستین فصلی که از آغاز آن رهبری غول های برنابئو را در دست داشته نشان خواهد داد چگونه بازی های زیبای مردانش را ادامه خواهد داد و مدافعانش را سامان خواهد بخشید.