در بخش دوم به بررسی عملکرد 5 بازیکن ناکام منچستر یونایتد در سال 2013 می پردازیم.
1_ اندرسون الیویرا: فاجعه! پسر برزیلی پورتو که با مبلغ 20 میلیون پوند (معادل 30 میلیون یورو) به منچستر یونایتد هرگز در حد و اندازه یک بازیکن 20 میلیون پوندی نشان نداد و در 100 بازی خود در منچستر یونایتد موفق به زدن تنها 5 گل شد.
پاس های اشتباه و مصدومیت های فراوان باعث شده است، هوادارن از وی به عنوان یکی از بدترین بازیکنان تیم یاد کنند؛ شاید فصل 2011-12 بهترین فصل اندرسون در منچستر یونایتد بود. اما این روند ادامه پیدا نکرد.
او آخرین بار در تاریخ 1 دسامبر 2012 موفق به گل زنی شد و پس از آن با مصدومیتی از ناحیه همسترینگ مواجه شد و تقریبا ادامه فصل را از دست داد. اما با آمدن مویس او اظهار امیدواری کرد که بازی بهتری را ارائه دهد و جای خود را در ترکیب اصلی پیدا کند. اتفاقی که هرگز رخ نداد و اندرسون نتوانست اعتماد مویس را جلب کند.
در اصل وی یکی از بی مصرف ترین بازیکنان منچستر یونایتد می باشد. اندرسون که خود خواهان جدایی از منچستر یونایتد است احتمالا تابستان آینده اولدترافورد را ترک خواهد کرد.
قطعا هواداران یونایتد بازی درخشانی را از وی به یاد نمی آورند و تنها رقص ها و حرکات عجیب و غریب اوست که در یاد هوادارن شیاطین سرخ می ماند.
2_اشلی یانگ: سوهان روح هوادران! یانگ ستاره ای در تاریخ 23 ژوئن 2011 به منچستر یونایتد پیوست. فصل اول به خوبی سپری شد. گل های زیبای او به آرسنال و تاتنهام هیچ گاه از خاطر هواردارن منچستر یونایتد پاک نمی شود.
اما فصل بعد داستان متفاوتی برای یانگ داشت. او نمی توانست دروازه حریفان را باز کند، نقش وی در پیروزی ها یونایتد کمتر شده بود و کم کم وی به یک بازیکن بی ارزش تبدیل شد. بدشانسی هم گریبان گیر او بود. برای مثال گل سالم او در دربی منچستر به اشتباه آفساید اعلام شد؛
اما عملکرد این وینگر در نیم سال اول 2013 چیزی شبیه به فاجعه بود! نیم سال دوم آغاز شد. مویس اعتقاد عجیبی به یانگ داشت و پیش از شکوفایی عدنان او تقریبا در 8 هفته اول بازیکن ثابت منچستر یونایتد بود. این بار دایو های او بود که نه تنها صدای هوادران را در آورده بود بلکه مویس و فرگوسن نیز از این رفتار او انتقاد کردند و دایو های او را محکوم کردند.
در نهایت او با دو گل در اواخر سال 2013 در برابر استوک و وستهم از بار فشار ها کم کرد. قطعا زدن 2 گل در سال برای یک وینگر آمار قابل قبولی نیست، اما یانگ می تواند با حفظ روند رو به رشد خود این آمار را بهبود ببخشد و جایگاه اصلی خود را در ترکیب منچستر یونایتد باز پس بگیرد.
3_دنی ولبک: معمولا همه تیم ها یک بازیکن گل نزن را در اختیار دارند. تورس در چلسی، اندی کارول در لیورپول و وستهم و ولبک در منچستر یونایتد! اما داستان ولبک کمی متفاوت است؛
او دو فصل پیش بازی های فوق العاده ای را ارائه می داد، گل زیبای او به منچستر سیتی هیچگاه فراموش نمی شود او حتی در تیم ملی انگلیس نیز عملکرد موفقی دارد. مویس به او بیش از حد اعتماد دارد و ولبک بسیار خوش شانس است و در همه بازی ها حتی بازی های سر و کسل کننده هم صاحب موقعیت می شود که البته از آن ها به درستی استفاده نمی کند.
برای مثال در بازی منچستر یونایتد در برابر چلسی، ولبک یکی از معدود موقعیت های منچستر یونایتد را از دست داد تا بازی با تساوی 0 - 0 به پایان برسد.
عملکرد او در نیم سال اول سال 2013 افتضاح بود! تنها یک گل در تمامی رقابت ها، تنها یک گل به رئال مادرید، گلی که به کار منچستر یونایتد نیامد و نهایتا یونایتد از دور رقابتها حذف شد.
اما ولبک به بهترین شکل فصل جدید را آغاز کرد؛ یک شروع طوفانی در برابر سوانسی و دبل برای منچستر یونایتد، این شروع خوب با گل زنی در برابر شاختار دونتسک ادامه یافت. اما پس از آن ولبک به مدت دو ماه گل زنی نکرد، دو ماهی که تقریبا در همه بازی ها حضور داشت و موقعیت های فراوانی را از دست می داد.
او بار دیگر در برابر آستون ویلا دبل کرد و کمی از بار انتقاد ها کاست، او با گل زنی در برابر وستهم و از همه مهم ترین گل حیاتی خود در برابر نورویچ نشان داد که می تواند به یکی از بهترین های منچستر یونایتد تبدیل شود، اما زدن تنها 8 گل در یک سال برای یک مهاجم کافی نیست و وی باید عملکرد بهتری را در سال 2014 به نمایش بگذارد.
4_ آندرس لیندگارد: یک ناکام به تمام معنا.
او در سال 2010 با مبلغ 3.5 میلیون پوند به منچستر یونایتد پیوست. نظر منفی پیتر اشمایکل و حضور ادوین فن در سار در درون دروازه یونایتد باعث شد آندرس تنها دوبار در فصل 2010-11 به میدان برود.
اما با بازنشسته شدن فن در سار رقابت شدیدی بین او و داوید دهیا شکل گرفت. فصل 2011-12 این رقابت برابر بود، اما در اواخر سال 2012 بود که دهیا به عنوان دروازه بان اصلی یونایتد شناخته شد؛ عملکرد ضعیف لیندگار و عملکرد درخشان دهیا نیز بر این موضوع بی تاثیر نبود.
خوردن 5 گل از چلسی یا نداشتن کلین شیت باعث شد، او ذخیره دهیا شود. اما او از فرصت های پیش آمده نیز استفاده نکرد. سر آلکس فرگوسن در دو بازی آخر یونایتد در لیگ برتر به او اعتماد کرد و وی را درون دروازه گذاشت اما او با خوردن 6 گل در مجموع نشان داد در حد و اندازه های یونایتد نیست. مویس نیز که یک فصل حیاتی را پشت سر می گذارد نمی خواهد ریسک کند و لیندگارد را درون دروازه قرار دهد، بنابراین تا کنون لیندگارد در فصل 2013-14 هیچگاه به میدان نرفته است.
5_لوییس نانی: انتخاب نفر پنجم بسیار سخت است! نانی، کاگاوا، زاها و والنسیا هر کدام می توانند در این جایگاه باشند. اما شاید سال 2013 بدترین سال فوتبالی نانی بوده باشد.
بازیکن پرتغالی منچستر یونایتد با آغاز سال 2013 رفته رفته نقش خود را از دست داد؛ در یک ماه اول به او کمتر بازی می رسید و او معمولا به عنوان بازیکن ذخیره به میدان می آمد، هر چند عملکرد خوب او باعث شد او در ترکیب اصلی جای بگیرد،
اما داستان بازی رئال و چاکر و ... باعث شد او سال خود را با ناکامی ادامه دهد،
این ناکامی زمانی کامل شد، که او مصدوم شد و تقریبا ادامه فصل را از دست داد، با این حال نانی به امید فصلی بهتر و سالی پربار تر قرار داد خود را تا سال 2018 تمدید کرد و تلویحا پیشنهاد های یوونتوس و باشگاه های دیگر را رد کرد.
اما او نتوانست اعتماد مویس را بدست بیاورد و در اکثر بازی ها نیمکت نشین است و به میدان نمی رود؛ او در مجموع در این فصل 10بار به میدان رفته است و 1 بار در بازی یونایتد در برابر لورکوزن موفق به گل زنی شده است؛ حال باید دید با توجه به این شرایط آیا نانی می تواند در سال 2014 موفق باشد یا خیر.
