چهار سه-سهبابا ول کنید این آلکاسر رو، مگه مونیر چشه؟ چی کم داره؟ من به شخصه از مونیر متنفر بودم و فصل پیش فحشی نبود که بهش ندم، بس که خنگ بازی درمیاورد، بس که گاوه، بس که عین مهرزاد معدنچی سرشو مینداخت پایین و الله بختکی شوت می زد. ولی امسال به چشم دیدم چقدر تغییر کرده، زیادی تو بارسا بهش فرصت بازی دادن و دیگه داشت همه رو ناامید می کرد ولی آخرین لحظات به همه ثابت کرد اگه بخواد می تونه بهترین مهاجم بارسا بشه. از همکاری های بی نظیرش با مسی میشه فهمید راه افتاده، از جاگیری هاش از تک ضرب بازی کردنش از دقت و قدرت شوت زنیش که عجیب بهتر شده. کسی که تو بارسا می خواد بازی کنه قبل از هرچیزی(تکنیک قدرت شم گلزنی قدو قامت سرعت و...)باید هوش بازی داشته باشه که معلومه مونیر روی این فاکتور که خیلی هم ضعیف بود حسابی کار کرده و موفق هم بوده.
حالا همه اینا به کنار، من نمی فهمم چرا بارسا انقدر بازیکن می خره؟ که چی؟ نیمکت قوی داشته باشیم؟ نیمکت قوی اصن یعنی چی؟ به چه کارمون میاد وقتی جای مهره های جوون و با استعدادمون رو تنگ می کنیم و یکی یکی از دستشون می دیم؟که تو بازی های حساس جلوی تیم های بزرگ یا مقاطع حساس فصل مهره کم نیاریم؟ کم بیاریم مگه چی میشه؟ می بازیم؟ خب؟ باختن مگه بده؟ اصن مگه فوتبال یعنی برد و باخت ؟ این ترجمه از فوتبال رو کی از شهری مثل مادرید آورده بارسلونا؟ اصن کی گفته جام گرفتن یعنی موفقیت؟ از کی تاحالا ملاک کیفیت بارسا رو با جام و برد تو ال کلاسیکو می سنجن؟ یعنی چی این حرفا؟ این چه راهیه بارسا داره میره؟ من یادم نمیاد واسه خاطر برد و قهرمانی لیگ اسپانیا و اروپا طرفدار بارسا شده باشم. اصن فلسفه بارسا این نیست! ستاره خریدن و کرور کرور پول خرج کردن تو قاموس بارسا نیست! این کارها مال ضعیفاس! مال کسایی که فهم درستی از فوتبال ندارن! تا جایی که یادم میاد بارسا رو همه دنیا به بازیکن های جوونش و استعدادهایی که از لاماسیا میومد بیرون می شناختن نه جام پشت جام! ما یا لااقل من طرفدار بارسا شدم چون می دیدم قهرمانی و اول شدن تنها چیزایی بود که واسش نمی جنگیدن. چون از نگاه یه بارسایی بی ارزش ترین چیزی که تو فوتبال وجود داشت همین قهرمانیا با هزینه های میلیاردی بود. بارسا واسه روح فوتبال می جنگید نه قهرمانی، من بارسایی شدم چون بارسا شاید تنها تیمی تو دنیا( آرسنال ونگر هم همینطور) بود که به این اصل پایبند بود که باید واسه ورای چیزی به اسم اول و دوم و سوم شدن فوتبال بازی می کرد و می جنگید. هدف چیز دیگه س و جای دیگه!
من نمی گم اولی و قهرمانی خوب نیست و بدرد نمی خوره، نه، خوبه، ولی نباید هدفت باشه، هدف چیز دیگست.وقتی هدف از فوتبال بازی کردن اون چیزی باشه که ما نتیجه اش رو سال 2009 به بعد دیدیم، اگه هدف اون چیزی باشه که از درونش ژاوی ها و مسی ها و اینیستاها و بوسکتس ها متولد بشن، اون موقع هست که قهرمان شدن لذت بخشه، بدون اینها پشیزی ارزش نداره. من حاضرم بارسا تو هیچ جامی قهرمان نشه و تو همه ال کلاسیکوها ببازه ولی برگرده به همون باشگاه بیست سال پیش. بذارید خوشحالی ناشی از قهرمان شدن نصیب همون کسایی بشه که هدفشون همین چیزاست و فوتبال رو جز با بردن و آمار بالای قهرمانی سی ال و بردهای رو در رو نمی شناسن. کسایی که با بردن طرفدار شدن، کسایی که با بردن مغرور میشن و با باختن سرافکنده. چون فوتبال رو تو همین چیزهای کوچیک و بی ارزش می بینن.
بارسا چندسالی بود که از مسیر اصلیش خارج شده بود و نتیجه اش رو هم مدیران باشگاه دیدن! ظاهرا فهمیدن چه اشتباه بزرگی کردن و کم کم دارن بارسا رو برمیگردونن به همون مسیر همیشگی. یعنی امیدوارم که اینطور باشه
ویسکا بارسا