اختصاصی طرفداری
ترکیب کاملا متغیر
آنتونیو کونته را با انعطاف پذیری اش می شناسیم. با روی آوردن به سیستم هایی در خور توانایی و قابلیت های بازیکنانش. در یوونتوس به دفاع سه نفره 2-5-3 روی آورد و مردانش در تیم ملی ایتالیا را برابر اسپانیا با سیستم 3-4-3 روانه میدان کرد. آن چه او را بدل به "مربی غیر قابل پیش بینی" کرده است. ولی این غیر قابل پیش بینی بودن گاهی پیروزی به ارمغان آورده - مثل سه قهرمانی متوالی سری آ در تورین - و گاهی او را مثل دیدارهای دوستانه ملی به بند کشیده است.
ایتالیا برابر اسپانیا 3-4-3 بازی کرد. استوری، بونوچی، دارمیان دفاع سه نفره را شکل دادند. جاکرینی، موتا، پارولو و فلورنتزی مردان میانی به شمار می رفتند و ادر، پله و کاندروا ترکیب اولیه مهاجمان بودند. تساوی 1-1 با ماتادورها قابل قبول به نظر می رسید، ولی شکست 1-4 برابر آلمان از راه رسید تا ضعف ها عیان شوند. ترکیب سه نفره دفاع شکننده بود و مونتولیوو و موتا هم نمی توانستند جلوی حملات ژرمن ها را بگیرند. ترکیب برنادسکی، زاتزا و اینسینیه در حمله نومید کننده بود و گل دیرهنگام الشراوی که جای برنادسکی وارد زمین شده بود گره را باز نکرد. کونته برابر اسکاتلند دوباره به 2-5-3 روی آورد، ولی پیروزی 0-1 برابر اسکاتلند بی هویت بازتابنده هیچ چیز نبود. همین طور پیروزی 0-2 برابر فنلاند.
قدیمی ها همین اطراف هستند
ستاره های یووه هنوز همین اطراف هستند: جی جی بوفون 38 ساله درون دروازه ایستاده و لئوناردو بونوچی 29 ساله، آندره آ بارتزالی 35 ساله و جورجو کیلینی 31 ساله کماکان می توانند دفاع سه نفره ای را برای مربی قدیمی شان برپا سازند. هر چه باشد ایتالیا را سرزمین فرهنگ غنی، غذاهای خوشمزه و البته مدافعان خوب می شناسند. ولی همین ترکیب دو سال پیش در جام جهانی سقوط کرد و باید پرسید چرا نباید آن فاجعه تکرار شود؟ آنها دو سال مسن تر شده اند و کم جان تر. آمار نومید کننده هستند: ایتالیا طی 12 بازی فقط از مالت، بلغارستان، اسکاتلند و فنلاند گل نخورده، در حالی که برابر بزرگان زانو زده، برابر پرتغال بدون رونالدو، برابر آلمان با دریافت 4 گل و برابر بلژیک با پذیرش 3 گل.
مصدومیت مارکو وراتی و کلودیو مارکیزیو ضربه سنگینی به خط میانی ایتالیا زده و کونته را با چالش بزرگی روبرو کرده است. دو سپر دفاعی ایتالیا برابر مدافعان مصدوم شده اند و موتا، ده روسی و فلورنتزی باید در فرانسه جانانه تر از آن چه در این فصل نشان داده اند بجنگند.
معمای پیچیده خط حمله
حتی اگر بپذیریم ایتالیا کماکان دروازه بان بزرگ و مدافعانی برجسته دارد و شاید برابر بزرگان به کلین شیت دست یابد به خط حمله ای می رسیم که در "تردید" و "عدم اطمینان" غوطه می خورد. ستاره هایی مثل روبرتو باجو مدت ها است محو شده اند و از بازیکنانی مثل کریستین ویری و پیپو اینزاگی خبری نیست و نیشدارهای دمدمی مزاجی مثل ماریو بالوتلی و آنتونیو کاسانو غایب هستند. پنج مهاجم ایتالیایی طی 9 ماه فقط 33 گل زده اند.
بنابراین نمی توان نپرسید "چه کسی دروازه حریفان را بازخواهد کرد؟" سیمونه زاتزا که در 19 بازی فقط 5 گل برای یووه زده؟ ادر جانیفتاده در اینتر؟ چیرو ایموبیله سرگردان بین بوروسیا دورتموند و سویا و تورینو؟ الشراوی در برزخ رم؟ لورنزو ایسینیه در ناپولی درخشیده با 12 گل در 37 بازی بهترین گلزن به شمار می رود، ولی در تیم ملی نقش بازیکن ذخیره را بازی می کند؟ گراتزیانو پله مهاجم ساوتهمپتون؟
این که پیراهن شماره 10 را به تیاگو موتا داده اند بازتابنده نزول مهاجمان لاجوردی پوش است. در عین حال یادمان نرفته کونته طی حضورش در یووه پیش از ورود کارلوس توز با چالش خط حمله دست و پنجه نرم کرده بود و با مهاجمان متوسطی به پیروزی دست یافته بود. محض نمونه در فصل 12-2011 که با دل پیروی 37 ساله، ووچینیچ، کوالیارلا، بوریلو و ماتری قهرمان سری آ شد و فصل بعد همین قهرمانی را بدون دل پیرو با اضافه شدن جووینکو به دست آورد. ولی او در طول یک فصل به این توفیق دست یافت و نه طی سه چهار دیدار.
کونته در آخرین دیدار تدارکاتی برابر فنلاند به ایموبیله و زاتزا در خط حمله روی آورد، ولی دو گل را کاندروا از روی نقطه پنالتی و ده روسی زدند. در حقیقت و به تعبیری باید دید کدام یک از مردان میانی کونته مددکار خط حمله اش خواهند شد.
افق پیش رو
اولین بازی ایتالیا در یورو برابر بلژیک انجام خواهد شد. همان حریفی که آنها را در دیدار دوستانه ای 1-3 شکست داد. نمایش ایتالیا بستگی به آمادگی بازیکنانش دارد و شاید اگر لاجوردی پوش ها آماده باشند جانانه با بلژیکی های باطراوت بجنگند، ولی این که فوتبال بلژیک لبالب از بازیکنان جوان شاداب شده و ایتالیا نمی تواند بازیکنان برجسته ای را معرفی کند بازتابنده رخوت مفرط فوتبال ایتالیا هم هست. فوتبالی که در زمینه استعدادهای بومی درجا زده و ورود بازیکنان متوسط خارجی هم باشگاه هایش را در اروپا به جایی نرسانده است.
در کنار همه این ها ایتالیا باید "غول" باشد و نه "غول کش". یعنی حتی اگر ایتالیا مثل چهار سال پیش هم در یورو بدرخشد، جامپیرو ونتورا که پس از رقابت ها جای کونته را گرفت وظیفه دشواری را برای راهیابی ایتالیا به جام جهانی 2018 پیش رو خواهد داشت.