طرفداری-
خوانند گان، هواداران، فوتبال دوستان و منتقدین عزیز،
در سیزدهم نوامبر سال 2002 در دقیقه نود بازی بین دو تیم بایرن مونیخ و لنس فرانسه در حالی كه بازی با نتیجه تساوی 3:3 در حال اتمام بود، اوتمار هیتسفیلد سرمربی سابق بایرن مونیخ من را به عنوان بازیكن تعویضی به زمین چمن استادیوم المپیك شهر مونیخ فرا خواند. در آن شب سرد پاییزی من پیراهن شماره 29 بایرن مونیخ را به تن داشتم و استقبال چندان خوبی از این بازی صورت نگرفته بود، چون این بازی پس از رقم خوردن بدترین نتایج تاریخ بایرن مونیخ در مرحله گروهی رقابت های لیگ قهرمانان اروپا، از اهمیت چندان زیادی برخوردار نبود. در دقیقه پایانی این بازی من به جای ماركوس فویلنر وارد زمین مسابقه شدم و اولین حضور من در رقابت های لیگ قهرمان اروپا حدود یك دقیقه به طول انجامید، این دیدار همچنین به اولین حضور من در تركیب بایرن مونیخ در یك بازی رسمی بدل شد.
دو روز قبل ازا ین دیدار من تولد نوزده سالگی خود را جشن گرفته بودم، اما نه در هنگام خاموش كردن شمع های كیك تولدم و نه در هنگام ورود به زمین برای رقم زدن اولین تجربه اروپایی ام، در رویاهای خود نیز هرگز تصور برخورداری از چنین دورانی را در فوتبال نداشتم. در بازی مقابل یوونتوس من برای یكصدمین بار حضور در لیگ قهرمانان اروپا را تجربه خواهم نمود، عددی كه به شدت من را تحت تاثیر خود قرار داده، با وجود اینكه آمار، ارقام و ركوردها چندان برای من حائز اهمیت نیستند. اما بی تردید عوامل بسیار زیادی دست در دست هم داده تا من بتوانم چنین راهی را در فوتبال طی كنم و به همین خاطر تنها می توانم شاكر باشم.
اما از اینكه من یكصدمین حضور خود در لیگ قهرمانان اروپا را در بازی مقابل تیم بزرگ یوونتوس، باشگاهی هویت دار و باسابقه در فوتبال اروپا تجربه خواهم نمود، بسیار خوشحال هستم. هنگامی كه بیلان خود در لیگ قهرمانان اروپا از سال 2002 نگاه می اندازم، متوجه می شوم كه بازیكنان بزرگی كه در باشگاه های موفق و پرافتخار رشد یافته اند، نقشی بسیار مهم در موفقیت بلند مدت این باشگاه ها داشته اند، بازیكنانی كه به نوعی نامشان با باشگاه گره خورده و به هویت و تاریخ باشگاه خود تبدیل شده اند.
هنگامی كه بازی های بایرن مونیخ از سال 2002 در لیگ قهرمانان را مرور می كنم، در تقابل با تیم های بزرگ تنها رویارویی با بازیكنان بزرگ و هویت های اصلی این باشگاه ها را به خاطر می آورم، در بازی مقابل بارسا تنها به ژاوی و اینیستا فكر می كنم، در بازی مقابل رئال مادرید بازیكنانی نظیر ایكر كاسیاس و سرخیو راموس به یاد من می آیند. در زمان حضور در اشتوتگارت نیز من مصاف مقابل تیم های چلسی و منچستریونایتد در لیگ قهرمانان اروپا را تجربه كردم، از آن دیدارها نیز من بیشتر رویارویی با بازیكنانی نظیر رایان گیگز و پول اسكولز از منچستریونایتد و جان تری و فراك لمپارد از چلسی را بیشتر به یاد می آورم، بازیكنانی كه همگی هویت اصلی باشگاه خود بودند و حضور آنها در تیم ضامن بزرگی برای موفقیت محسوب می گردید.
من اطمینان دارم كه تیم های بزرگ همواره چنین شخصیت ها و هویت هایی را در تركیب خود داشته اند و در آینده نیز تیم هایی كه بتوانند چنین شخصیت هایی را درون خود رشد دهند، در یادها باقی خواهند ماند. تیم های بزرگ بی تردید نیازمند به برخورداری از بازیكنانی توانا هستند كه خود آنها پرورش و رشد داده اند، بازیكنانی كه با سنت و فرهنگ باشگاه انس یافته و می توانند به بهترین نحو ممكن آن را در زمین مسابقه به نمایش گذارند.
البته من معتقد نیستم كه بتوان با صرف هزینه های فراوان همانطور كه در منچسترسیتی و پاریس سن ژرمن تلاش می شود، تیمی بزرگ را تشكیل داد. حتی تیمی نظیر میلان نیز بی تردید بدون حضور چهره هایی نظیر فرانكو بارسی و پائولو مالدینی هرگز از جایگاه امروزی در فوتبال اروپا برخوردار نبود. هنگامی كه در فوتبال امروزی دو تیم بزرگ و هم سطح با تركیبی از بازیكنان گران قیمت و با كیفیت به مصاف هم می روند، تیمی می تواند موفق شود كه در تركیب خود از حضور بازیكنان بیشتری كه موفقیت را نه تنها برای خود، بلكه برای باشگاه می خواهند، بهره مند باشد.
هنگامی كه ما در سال 2013 توانستیم لیگ قهرمانان اروپا را فتح كنیم، در حقیقت به عنوان یك تیم از سال ها پیش قهرمانی در این رقابت ها را به عنون هدف مشترك خود قرار داده بودیم، تیمی كه در پی كسب این پیروزی و افتخار نه برای خود، بلكه برای باشگاه بایرن مونیخ بود. در این میان من هرگز نقش فرانك ریبری و آرین روبن را كه دو چهره تاثیرگذار در این موفقیت تاریخی بودند، فراموش نمی كنم، این دو بازیكن نیز در این سال ها به هویت بایرن مونیخ بدل شده اند، چون هویت به ملیت ربطی ندارد و تنها گذر زمان و برخورد و رابطه بازیكنان با باشگاه در شرایط مختلف در آن تاثیرگذار خواهد بود.
به همین دلیل من بسیار خوشحالم كه در یكصدمین تجربه خود در لیگ قهرمانان اروپا در لباس بایرن مونیخ باشگاهی كه از سال 2002 در آن رشد كرده ام، به مصاف یوونتوس و بازیكنی نظیر جیان لوئیجی بوفون می روم، چون بوفون همان یوونتوس است.
فیلیپ لام شما