طرفداری- قهرمانی در رقابت های جام اتحادیه باشگاه های انگلیس، موضوعی است كه به طور معمول سبب افزایش پرستیژ تیم ها خواهد شد و به همین دلیل دو تیم منچسترسیتی و لیورپول به شدت به دنبال قهرمانی در فینال این رقابت ها كه در روز یكشنبه برگزار خواهد شد، می باشند. هر دو رقیب در این فصل فراز و فرودهای زیادی را تجربه كرده اند و به نظر می رسد كه در آستانه این فینال جذاب از لحاظ تاكتیكی در یك سطح قرار گرفته اند. شاید شاگردان یورگن كلوپ تنها با احساس بهتر و اعتماد به نفس بیشتری به مصاف حریف خود بروند، چون آنها توانسته اند در ماه نوامبر سال گذشته و از رقابت های لیگ برتر حریف آبی پوش خود را با حساب 4:1 از پیش رو بردارند. این یادداشت پیش از فینال روز یكشنبه در برخی از تاكتیك ها شرایط دو تیم را بررسی و مقایسه می نماید:
یك- بازی سازی:
منچسترسیتی: با وجود اینكه داوید سیلوا هافبكی تهاجمی به حساب می آید، اما وظیفه بازی سازی تیم در جمع آبی پوشان منچستری بیشتر بر عهده این هافبك اسپانیایی قرار دارد. سیلوا در طول بازی بارها به عقب زمین باز می گردد و با خلاقیت بالایی كه دارد نقش مهمی در تقسیم و گردش توپ عهده دار می شود. در اغلب مواقع مدافعین میانی تیم اولین توپ را در بازی سازی به وی می سپارند،در حالی كه هافبك های پست شماره شش و هشت تیم، كمتر در جریان بازی قرار می گیرند. از میان هافبك های منچسترسیتی تنها یحیی توره به طور مرتب در امر بازی سازی شركت می نماید، اما قدرت هوش و خلاقیت توره در این زمینه كمتر از داوید سیلوا می باشد كه با توجه به برخورداری از دیدی خوب و تكنیكی فوق العاده، تنها موتور محرك و پوپای تیم در امر بازی سازی محسوب می شود.
لیورپول: بازی سازی در حقیقت یكی از مشكلات اصلی لیورپول در این فصل محسوب می شود، می توان مدعی شد كه نبود بازیكن خلاق و با ایده در خط میانی به یكی از مشكلات یورگن كلوپ بدل شده و به همین دلیل مدافعین میانی لیورپول در بازی سازی از انتهای زمین بیشتر سعی می كنند تا توپ را به جای هافیك های میانی، به مدافعین كناری تیم واگذار نمایند. چنین مسئله ای سبب می شود كه شاگردان یورگن كلوپ به ندرت بازی مستقیم و عمودی را در دستور كار خود قرار دهند و به همین خاطر فاز تهاجمی این تیم از سرعت لازم جهت غافلگیری حریف كمتر برخوردار است.
دو- پرسینگ:
منچسترسیتی: شاگردان مانوئل پلگرینی اغلب از انجام پرسینگ در نیمه زمین حریف خودداری می نمایند، بلكه آنها ترجیح می دهند در هنگام از دست دادن توپ به سرعت به موقعیت های اصلی خود بازگردند و بتوانند از میانه های میدان حریف را برای از دست دادن توپ تحت فشار قرار دهند. به عبارت دیگر پرسینگ در تیم منچسترسیتی بیشتر در نیمه زمین خودی معنا پیدا می كند، در چنین لحظاتی بازیكنان تهاجمی كناری تیم به سرعت به خط میانی و حتی دفاعی تیم اضافه می شوند تا بتوانند با حمایت از بازیكنان بخش دفاعی تیم، تا حدودی ضریب اطمینان منچسترسیتی در فاز دفاعی را افزایش دهند.
لپورپول: در لیورپول با توجه به ایده های فوتبالی یورگن كلوپ، پرسینگ از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، قرمزهای لیورپولی بدون هیچ پیش شرطی پرسینگ را در تمام نقاط زمین به اجرا می گذارند و در حقیقت در همه لحظات دیدار به دنبال شكار توپ هستند. اگر چنین سیستمی به صورت هوشمندانه و موثری اجرا گردد، حتی سبب خواهد شد كه بازیكنان تیم در نزدیكی دروازه حریف نیز بتوانند توپ را تصاحب نمایند. پیروزی 4:1 مقابل منچسترسیتی مثالی خوب در این زمینه محسوب می گردد، در آن بازی شاگردان یورگن كلوپ با استفاده از پرسینگ شدید موفق به ایجاد موقعیت های خطرناك خوبی بر روی دروازه حریف شدند.
سه- فاز تدافعی:
منچسترسیتی: در فاز دفاعی برای شاگردان مانوئل پلگرینی بسیار حائز اهمیت است كه بتوانند خود را بسیار سریع بین بازیكن صاحب توپ حریف و دروازه خودی قرار دهند. این موضوع می تواند در انجام موفقیت آمیز پرسینگ هدف دار در زمین خودی بسیار موثر و مفید واقع شود. البته اجرای چنین موضوعی به ویژه هنگام از دست دادن توپ در برابر تیم های سریع بسیار مشكل است و به طور كامل ضمانتی برای بسته نگه داشتن دروازه خودی محسوب نمی گردد، 28 گل دریافتی در رقابت های لیگ برتر جزیره این فصل نیز به خوبی این واقعیت را به اثبات می رساند، چون در بین شش تیم بالای جدول، منچسترسیتی دومین خط دفاعی ضعیف را به خود اختصاص داده است.
لیورپول: یورگن كلوپ خواستار اجرای پرسینگ در تمامی نقاط زمین از سوی شاگردان خود می باشد، به همین دلیل بازیكنان دفاعی تیم نیز به طور معمول برای شكار توپ، پیش بینی نوع بازی و حركت تیم حریف جهت خنثی نمودن آن، مجبور به نمایش بازی رو به جلویی از خود هستند. با توجه به اینكه مدافعین كناری تیم در امر پرسینگ نقشی مهم بر عهده دارند و به طور معمول در میانه زمین حریف دیده می شوند، در هنگام فاز دفاعی مسئولیت هافبك های دفاعی تیم بسیار سنگین تر می گردد، در واقع هافبك های تدافعی تیم می بایست به نوعی در حملاتسریع تیم حریف مناطق كناری زمین خودی را نیز با توجه به جلو بازی كردن مدافعین كناری نیم به نحوی تحت پوشش خود قرار دهند.
چهار - فاز تهاجمی:
منچسترسیتی: سرخیو آگوئرو محور اصلی منچسترسیتی در فاز تهاجمی به حساب می آید، در حقیقت شاگردان مانوئل پلگرینی در فاز تهاجمی چه از كناره ها و چه از میانه میدان قصد نزدیك شدن به سمت دروازه حریف را داشته باشند، این ستاره آرژانتینی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در بطن این حركت از نقشی موثر برخوردار است. در اطراف محوطه جریمه حریف نیز ارسال پاس های كوتاه سریع با رهبری داوید سیلوا تاكتیك اصلی تیم برای ایجاد خطر بر روی دروازه حریف می باشد. چنین پاس هایی اگر در عمق ارسال شوند می توانند جهت خطر آفرینی بازیكنان سرعتی كناری تیم نظیر رحیم استرلینگ بسیار موثر واقع شوند.
لیورپول: برای شاگردان یورگن كلوپ در فاز تهاجمی نقاط كناری نیمه زمین حریف به ویژه در هنگام حضور بازیكنانی نظیر دانیل استاریج و كریستین بنتكه در تركیب تیم از اهمیت خاصی برخوردار می گردد، چون در این صورت آخرین پاس تیم برای ایجاد خطر بر روی دروازه حریف به سانتری بلند از كناره ها بر روی محوطه جریمه حریف جهت استفاده این دو بازیكن بلند قامت، تبدیل می شود. بر اساس سیستم مورد نظر یورگن كلوپ به خاطر پرسینگ بالا در حین تصاحب توپ در نیمه زمین حریف،بازیكنان لیورپولی زیادی در اطراف توپ وجود دارند كه این مسئله می تواند گزینه های فاز تهاجمی تیم جهت طرح حمله ای جدید را به شدت افزایش دهد، اما به دلیل عدم وجود هافبكی خلاق در جمع قرمزهای لیورپولی به طور معمول از چنین صحنه هایی به ندرت حمله ای خطرناك بر روی دروازه حریف شكل می گیرد.