طرفداری- مهدی طارمی در گفت و گو با سایت شخصی خودش از این موضوع، شرایط پرسپولیس و مسائل مختلف حرف زده است.
*از جام شهدا شروع می کنیم. دیدارهایی که البته با قهرمانی شما همراه نبود.
در جام شهدا تیم ما دو هدف را دنبال می کرد. اول به احترام مقام شامخ شهدا و دوم کسب آمادگی برای شروع دوباره لیگ برتر. دو بازی خوب و مفید را برگزار کردیم و انشاالله که در روند تیممان در ادامه لیگ تاثیر مثبت داشته باشد.
*رویارویی با علی دایی در فینال.حرفهایی هم بین شما رد و بدل شد.
علی دایی همیشه استاد من است.حرف خاصی نبود. یک خوش و بش ساده.چهاردهم بهمن ماه هم تولد اوست که از همین جا به او تبریک می گویم.انشاالله ۱۰۹ ساله شود.
*حالا چرا ۱۰۹ ساله؟
۱۰۹ عدد علی آقاست. ۱۰۹ گل ملی دارد. راستی ۱۰۹ را که می نویسی ظاهرش می شود یک عدد ۱۰ و یک ۹٫ عدد ۱۰ که شماره پیراهن خود علی آقاست و عدد ۹ هم شماره من(خنده) خارج از این حرفها پرسپولیس به این بزرگانش افتخار می کند.علی پروین و علی کریمی و علی دایی و همه بزرگترهای مکتب پرسپولیس. راستی اصلا بنویس دیدم شماره ۷ پرسپولیس علی آقای پروین، شماره ۸ همه بزرگان بخصوص محرمی و علی کریمی و شماره ۱۰ علی دایی هستند. من هم ۹ را انتخاب کردم که بین آنها قرار بگیرم و صدقه سری آنها دیده شوم.(خنده)
*جالب بود.بازی با سپاهان آیا می تواند انتقامی باشد؟
تیم ما شرایط خوبی دارد و سپاهان هم در نیم فصل دوم قطعا با شرایط متفاوتی وارد بازی ها می شود.دیدار رفت و اتفاقات آن را فراموش کرده ایم و بحث انتقام نیست. ما به سه امتیاز فکر می کنیم تا بتوانیم خود را به صدر جدول نزدیک کنیم.به هرحال سپاهان بازیکنان خارجی اش برگشته اند و حتما در تعطیلات با تدابیر و برنامه های استیماج هم بیشتر آشنا شده اند.سپاهان تیم بزرگی است اما ما می بریم. این دیدار می تواند دیدار زیبایی باشد.انشاالله هواداران هم بیایند و سه امتیاز شیرین کسب کنیم.
*این بحث مصاحبه نکردن با رسانه ها چیست؟
بحث خاصی نیست. باشگاه خواسته که از مصاحبه ها مطلع باشد تا حاشیه ای ایجاد نگردد و بدانند چه حرفهایی در یک مصاحبه زده شده یا ممکن است برداشت اشتباهی از آن حرفها شده باشد. به خودی خود این موضوع مشکلی ندارد اما شرایط هم برای این امر در حال حاضر فراهم نیست. اینکه مثلا خبرنگار بخواهد سئوالاتش را با باشگاه هماهنگ کند بعد بازیکن مطمئن شود آنچه از او پرسیده می شود همان سئوالات هماهنگ شده هستند و یا بعد از آن پاسخ های بازیکن با باشگاه هماهنگ شود تقریبا نشدنی است. در کنار آن بحث انجام مصاحبه با حضور روابط عمومی باشگاه مطرح بود که البته همه رسانه ها خبرنگار در محل تمرین ندارند.بعضی رسانه ها مصاحبه اختصاصی و جداگانه می خواهند. به هر حال همه این مسائل دست به دست هم داده تا فعلا نتوانیم پاسخگوی رسانه ها باشیم.انشاالله این مسائل هم با تعامل و هماهنگی بیشتر حل می شود.
*راستی طاهری سرپرست باشگاه اعلام کرده که هر آنچه در مورد پیشنهادات خارجی طارمی شنیده می شود در رسانه هاست و ما هیچ پیشنهاد رسمی دریافت نکرده ایم.
در این مورد از وکیل و مدیر برنامه هایم بپرسید. خود من فقط یک جمله که بارها تکرار کرده ام را تکرار می کنم. تا پایان فصل از پرسپولیس تکان نمی خورم و در ایران هم فقط برای پرسپولیس بازی می کنم.
*ناکامی تیم ملی امید این روزها سوژه رسانه هاست.تو هم نسبت به عدم حضور دوست صمیمی ات احمد نوراللهی موضع گیری هایی در صفحه شخصی ات داشتی.
بحث احمد بحث رفاقتی نبود. نه فقط من بلکه همه اهالی فوتبال می دانند حضور او می توانست به تیم ملی امید کمک زیادی کند.من هم همین را می گفتم اما در نهایت همه می دانیم که در فوتبال، تصمیم گیرنده سرمربی است. تیم امید ما نفرات خوبی داشت و انصافا مقابل ژاپن هم در طول ۹۰ دقیقه خوب کار کرد اما ما نباید اجازه می دادیم کارمان به ژاپن بکشد.در هر حال اتفاقی است که رخ داده و آب رفته هم به جوی باز نمی گردد.
*صحبت از احمد شد. در برنامه آشپزی شبکه دوم هم که با هم حضور داشتید.
احمد که آشپزی بلد نیست.او را برده بودم ا حداقل املت درست کردن یاد بگیرد.
*عدم حضور بازیکنان پرسپولیس در مراسم ختم همایون بهزادی هم با انتقادات زیادی همراه بود.امروز هم روزنامه خبرورزشی نوشته که همزمان با مراسم ختم بهزادی بازیکنان پرسپولیس در مراسم تولد محسن مسلمان بودند.
خدا همایون خان را رحمت کند.ایشان بزرگ باشگاه پرسپولیس بود و هست. خدا همه فوتبالیست های از دست رفته را هم بیامرزد. جا دارد یادی هم کنیم از مرحوم صفر ایرانپاک که من این فصل افتخار دارم شماره ۹ او را برتن کنم. رکورددار گلزنی در دربی که فردا هم سالگرد درگذشت اوست.اگر مقابل سپاهان گل بزنم به روح صفر ایرانپاک تقدیم می کنم. من هم اتفاقا گزارش و عکس روزنامه خبرورزشی را دیدم و با احترام به همه دوستانی که در آن روزنامه دارم یک سئوال می پرسم. چگونه می شود که آن عکس مربوط به تولد همزمان محسن مسلمان و ختم همایون خان باشد اما محسن بنگر در هر دو مراسم حضور داشته باشد؟ چه کسی وسط ظهر جشن تولد می گیرد؟ کاملا مشخص است که این دو مراسم هیچ همزمانی نداشه است. بقیه دوستان و همبازیانم را نمی دانم اما خود من از زمانی که یادم می آید به مراسم ختم و تشییع مقید بوده ام. حتما یادتان هست من و احمد نوراللهی مراسم تشییع مرحوم حجت الله خطیب را هم شرکت کردیم.
*دقیقا و به همین دلیل می پرسیم که چرا در مراسم ختم همایون خان نبودید؟
من در مورد خودم حرف می زنم. چیزی که باعث شد در مراسم همایون خان شرکت نکنم شرایطی است که متاسفانه این نوع مراسمات ما دارد. شما روز تشییع ایشان را مرور کنید. محمد دادکان و جعفرکاشانی و کلانی و علی پروین آمده اند مقابل استیج برگزاری مراسم.مجری آنها را دعوت می کند تا روی سن و پشت میکروفن بروند. در این بین یک عده به این بزرگان آویزان شده اند دارند عکس سلفی می گیرند.علی دایی آمده در تشییع شرکت کند ناچار شده برود یک گوشه ای کنار فنس بایستد و یک جمعیت هم دورش را گرفته اند. علی کریمی و عادل فردوسی پور هم همین طور. خب این چه مراسمی است؟ مراسمی که در آن جیب صاحب عزا را می زنند چه مراسمی است؟ من خودم را خاک پای مردمی می دانم که به لطف خدا و دعای همین مردم به این جایی که هستم رسیده ام و این ابراز لطف مردم هم نشانه علاقه آنها به بازیکنان و چهره هایی است که دوستشان داریم. ولی انصافا آیا جایی دیگر نمی شود عکس گرفت؟ کسی که تا امجدیه آمده نمی تواند تا درفشی فر بیاید و عکس بگیرد؟ اصلا در همان امجدیه نمی تواند صبر کند مراسم تمام شود بعد عکس بگیرد؟من قصد توجیه ندارم ولی واقعا به همین دلیل به مراسم نرفتم.نمی خواستم ای حرف را بزنم اما یک سئوال می پرسم. برای من که منزلم سعادت آباد است بهشت زهرا راهش دورتر است یا مسجد شهرک غرب؟
*قطعا بهشت زهرا.
واقعا دوست نداشتم این حرفها را بزنم و معذرت می خواهم. من و احمد نوراللهی و وکیلم آقای ابراهیمی صبح پنجشنبه رفتیم بهشت زهرا سر خاک همایون خان ،مظلومی، رضا احدی ، حجازی ، فریبرز مرادی ، مهدی نفر ، احمدپور و زرافشان دیگر بزرگان.خود دوستان خبرورزشی و اغلب رسانه ها وکیل من و احمد را کامل می شناسد و می تواننددر این باره از او سئوال کنند. حتی علاوه بر قطعه نام آوران قطعه ۲۰ سر خاک پرویزخان دهداری و محراب شاهرخی و همسر پرویزخان هم رفتیم.نشان به آن نشان که هرکس بعد از ما رفته باشد گلهای قرمز سرخاک پرویزخان را می توانست ببیند. سر مزار مسعود استیلی و پدرش هم رفتیم. اصلا همان روز صبح احمد قرار بود با خود بچه های خبرورزشی برای یک کار رسانه ای جهت عکس گرفتن هماهنگ کند که چون برنامه بهشت زهرا را داشتیم احمد اصرار کرد که برنامه عکاسی برای ظهر به بعد باشد تا اول به بهشت زهرا برویم . خب من و احمد که تا بهشت زهرا رفتیم برای رفتن به مسجد که راهمان نزدیک تر بود. اگر قرار است با خانواده داغدیده همدردی کنیم که راههای مختلفی وجود دارد و اگر مقصود قرائت فاتحه برای مرحوم است که ما تا سر خاک او رفتیم.نه عکسی گرفتیم نه آن را رسانه ای کردیم اما بازهم می پرسم واقعا این چه بدعتی است که در مراسمات ما به وجود آمده است؟
*بله این متاسفانه معضلی فرهنگی است.
من می پرسم آیا اینگونه روح آن مرحوم شاد می شود؟ وقتی قرار است با رفتن یک چهره مطرح همه مراسم به هم بریزد به نظرم بهتر است یا فکری به حال نظم مراسم کنند یا به احترام مرحوم و خانواده اش آن چهره به مراسم نرود. خودم را نمی گویم . من که مقابل بزرگان کسی نیستم.مثلا در مراسم تشییع هادی ببینید چه اتفاقاتی افتاده بود. من که ایران نبودم اما همبازیان هادی برای همدردی با خانواده اش به شمال رفتند و چه مشکلاتی که برای اتوبوس بچه ها پیش نیامد. آیا خانواده هادی اذیت نشدند؟ یا در تشییع او کسانی که موبایل به دست عکس سلفی می گرفتند چه فکری می کردند؟ به شخصه خیلی دوست داشتم در مراسم همایون خان بروم بنشینم چهارتا آیه قرآن بخوانم. همدوره هایش از خاطراتش حرف بزنند.بعد خبر می رسد کارت های عابربانک علی بهزادی را از جیبش دزدیده اند. خدایا ما داریم به کجا می رسیم؟
*درباره عدم حضور بازیکنان از باشگاه هم انتقاد شده بود.
من نمی دانم چرا از باشگاه انتقاد شده. من همه چیز را درباره خودم و احمد توضیح دادم .مگر باشگاه همان ساعت تمرین گذاشته که باید زیر سئوال برود؟باشگاه برای مراسم تشییع هماهنگ کرده بود و همه بودیم. حالا یک موضوع دیگر هم هست که کسی به آن توجه نمی کند. همان روز تقریبا همزمان مراسم ختم مادر اصغر نوروزعلی تدارکات تیممان هم بود. من و محسن بنگر و رضا نورمحمدی با هم رفتیم مسجد امام صادق(ع).اگر می خواستیم تولد برویم که مراسم مادر اصغر را هم نمی رفتیم.
*از این موضوع بگذریم.پرسپولیس را همچنان مدعی قهرمانی می دانید؟
صد در صد. ما تیم خوب و یکدستی داریم و تنها با قهرمانی می توانیم دل هواداران را شاد کنیم.
*حرف پایانی؟
یکبار دیگر به خانواده های بهزادی و احدی تسلیت می گویم و امیدوارم فوتبال مان دیگر داغ بزرگانش را نبیند.