طرفدارى- حذف با تشويق و تمجيد تماشاگران اتفاقى بود كه سه شنبه شب براى بايرن مونيخ در مقابل ديدگان هواداران حاضر در آليانس آره نا روى داد. در آلمان همواره بايرن مونيخ به شركت موفقى در زمينه فوتبال تشبيه مى شود كه شرايط آن تنها به تعداد عناوين كسب شده در يك فصل بستگى دارد و طرفداران آن نيز به كسب عناوين مختلف عادت نموده اند و نسبت به شكست هاى ناگهانى واكنشى از خود نشان نداده و بى تفاوت هستند. اما پيروزى 3:2 مقابل بارسلونا در ديدار برگشت از مرحله نيمه نهايى ليگ قهرمانان اروپا، خلاف اين موضوع را به اثبات رساند و نشان داد كه هيجان و احساس مشترك خاصى بين بازيكنان و تيم و همچنين انسجام بى نظيرى بين باشگاه و هوادارانش حتى در دوران شكست و ناكامى وجود دارد.
باشگاه بورسيا دورتموند رابطه احساسى و مستحكم بين تيم و هواداران خود را با شعار زيباى “Echte Liebe” به معناى عشق حقيقى به برندى تجارى تبديل نموده است، در بايرن مونيخ نيز رابطه مشابهى قابل حس است، سه شنبه شب در آليانس آره نا هواداران حمايت و انسجام خود را با بايرن مونيخ نشان دادند و بعد از فاجعه نيوكمپ تيم و بازيكنان خود را با وجود اينكه عبور از چالش بارسلونا غير ممكن به نظر مى رسيد، هرگز تنها نگذاشتند.
اعتماد خاصى بين هوادران مونيخى و باشگاه به وجود آمده كه دليل آن را در موفقيت نسبى و متوالى بايرن مونيخ در سال هاى اخير مى بايست جستجو نمود، پپ گوارديولا نيز در اين موفقيت ها سهمى دارد و عملكرد اين سرمربى اسپانيايى را تنها در انتهاى فصل و نتيجه دو بازى مقابل بارسلونا و دورتموند نبايد خلاصه نمود. وى فراتر از عناوين كسب شده يا از دست رفته، موفق شده سطح بالاى تيم را در حد فصل رويايى 2013 حفظ نمايد كه وظيفه اى بسيار دشوار بوده است. چون در سال اول وى مجبور بوده انگيزه را در تيمى كه همه عناوين ممكن را كسب نموده زنده نگه دارد و در سال دوم با توجه به قهرمانى نيم بيشترى از بازيكنان اصلى تيم در جام جهانى، صرف نظر از پيامدهاى آن،چنين موضوعى بسيار دشوارتر بوده است.
آيا راه حل بهترى وجود داشته است؟
پپ گوارديولا سرمربى ايده آليستى است كه براى رسيدن به موفقيت حداكثرى همواره با خستگى ذهنى و بدنى بازيكنان خود مبارزه نموده و سيستم هاى متغيرى براى تيم خود براى عبور از چنين مشكلى در نظر گرفته است، اما وى به ويژه از زمان حضور خود مونيخ در فازهاى تعيين كننده فصل در يافتن راه حلى ضرورى ناكام بوده است. اما پرسش اساسى اين است كه آيا راه حلى براى شكست اين بارسلوناى آماده و با انگيزه با وجود مصدوميت بازيكنان كليدى، وجود داشته است؟ در حالى كه شرايط اين فصل بايرن مونيخ را مى توان به شرايط بارسلوناى دو فصل پيش تشبيه نمود كه با غيبت و مصدوميت بازيكنان كليدى خود در مرحله نيمه نهايى ليگ قهرمانان، در مقابل بايرن مونيخ يوپ هاينكس هيچ حرفى براى گفتن نداشت.
موضوع مصدوميت در هر زمانى براى هر تيمى اتفاق مى افتد، براى نمونه مشكل مصدوميت براى ساير تيم هاى بوندسليگايى به موضوعى بحرانى و خطرناك در فازى از فصل نظير اتفاقى كه براى دورتموند در اين فصل روى داد، بدل مى گردد. اما در بايرن مونيخ اين موضوع تا حدودى متفاوت است، مصدوميت بازيكنان در اين فصل براى مونيخى ها از ماه آوگوست تا مارس چندان دردآور نبوده، چون آنها امتيازات لازم براى صدرنشينى در بوندسليگا را كسب نموده بودند و صعود از مراحل اوليه DFB Pokal و ليگ قهرمانان نيز با كادر موجود، براى آنها به آسانى امكان پذير بوده است. اين موضوع به طور همزمان مى تواند به مزيت و خطرى براى بايرن مونيخ تبديل گردد، چون در صورت تداوم اين مصدوميت ها تيم به تدريج از شرايط ايده آل خود دور مى شود و در حالى كه اين مسئله آسيبى به موفقيت بايرن مونيخ در بوندسليگا وارد نمى نمايد، در ماه هاى آپريل و مى حساس ترين زمان رقابت هاى ليگ قهرمانان براى اين تيم به دردسرى عظيم تبديل مى شود كه در نهايت به فاجعه حذف از ليگ قهرمانان منجر مى گردد.
ضرورت تغيير در كادر تيم
در اين فصل تعداد مصدوميت هاى بايرن مونيخ افزايش نامعمولى داشت و براى تيم بسيار سنگين تمام شد، چون در فاز پايانى فصل پپ گوارديولا را از حضور بازيكنان سرعتى تيم نظير روبن، ريبرى وآلابا محروم نمود و اين سرمربى اسپانيايى نتوانست حتى با تغيير سيستم بازى تيم، جاى خالى اين نفرات را پر نمايد. در سال 2012 بايرن مونيخ در هر سه رقابت به مقام نايب قهرمانى بسنده نمود، اما سران بايرن مونيخ با راهنمايى يوپ هاينكس پست هايى كه در آنها با مشكل روبرو بودند را با خريد بازيكنانى نظير ماندژوكيچ، مارتينز و دانته به صورت آگاهانه تقويت نمودند كه در پايان منجر به فتح سه گانه در سال 2013 شد.
بر خلاف سال 2012 اما اين بار مونيخى ها نمى توانند به سادگى به ناكامى خود در اين فصل واكنش نشان دهند، چون ناكامى آنها را تنها نمى توان به كمبود بازيكن در پستى خاص محدود نمود، در واقع در اين فصل بايرن مونيخ در بازى هاى مهم شكست خورد، چون بازيكنان مهم و غير قابل جانشين تيم در اين ديدارها حضور نداشتند و بازيكنان ديگر تيم نيز به علت فشار زياد اشتباهاتى عجيب و نا بخشودنى مرتكب شدند، در واقع پپ گوارديولا مى بايست با اتخاذ تدبيرى خاص از آسيب ديدگى طولانى مدت بازيكنان مهم در زمان هاى نه چندان پر اهميت و تعيين كننده فصل جلوگيرى مى نمود.
بحث هاى زيادى در خصوص آينده تيم، كادر بازيكنان و حتى سرمربى تيم سران باشگاه بايرن مونيخ را در تابستان پيش رو به خود مشغول خواهد نمود، اما مهم ترين و اميد بخش ترين مسئله نحوه عملكرد و واكنش بازيكنان و سرمربى تيم در چالش و نبرد نا برابر مقابل بارسلونا، بعد از انتقادات فراوان از آنها به دليل اشتباهات بازى رفت در نيوكمپ بوده است. عملكرد بازيكنان و تماشاگران بايرن مونيخ در بازى سه شنبه شب در واقع نشان داد كه چه مقدار اميد و انگيزه در اين باشگاه نهفته است، عملكردى كه اين شكست را نه تنها به پايان بلكه به شروعى تبديل نموده است.