اختصاصی طرفداری – شب گذشته مراسم انتخاب بهترین های فیفا در سال 2012 میلادی برگزار شد و دنیای فوتبال بهترین های (!) خود را شناخت، البته انتخاب ها به قدری مضحک بود که باید گفت لالیگا بهترین های خود در سال 2012 را شناخت.
این یادداشت، نوشته بنده (شهروز حدادیان) می باشد و قطعا بازتاب دهنده نظرات این جانب به عنوان نویسنده این یادداشت است و موضع رسمی سایت به حساب نمیآید.
این اولین مرتبه ای نیست که فیفا با انتخاباتی غلط و فقط در راستای راضی نگه داشتن پشت پرده کثیف فوتبال و اسپانسرها، دست به انتخاب بازیکنانی می زند که در خوب بودن آن ها شکی نیست ولی به هیچ عنوان نمی توان نام بهترین را بر روی آن ها گذاشت.
فیفا با خارج کردن جایزه Ballon d'Or از تحت نظر روزنامهنگاران حرفهای سعی کرد که صدای مخالفین را قطع و بر انتخابات مضحک خود سرپوش بگذارد.
فقط کافیست به لیست بهترین های 10 سال گذشته از نگاه کاپیتان ها و سرمربیان به ظاهر حرفه ای تیم های ملی و روزنامه نگاران حرفه ای نگاهی اجمالی بیندازیم. مربیان و کاپیتانهایی که شاید در مجموع 10 بازی، چند بازیکن خاص را دیده باشند و با نحوه بازی سایر بازیکنان آشنایی ندارند در مقابل روزنامه نگارانی که وظیفه حرفه ای و علاقه شان به فوتبال ایجاب می کند که تمام بازیکنان فوتبال را تحت ذره بین خود قرار دهند و در مورد بازیکنان به اصطلاح مو را از ماست بیرون بکشند!
- به سال 2003 برمیگردیم، سالی که پاول ندود درخشید، فوق العاده بود و در سطح باشگاهی و ملی یک سال درخشان را در کارنامه خود به نمایش گذاشت. خیلی ها معتقدند اگر ندود، یوونتوس را در فینال لیگ قهرمانان اروپا همراهی می کرد، جام به جای دستان کاپیتان مالدینی در دستان کاپیتان دل پیه رو دیده میشد. ندود در کمال شایستگی در انتخابات بهترین بازیکن سال اروپا، اول شد ولی در انتخابات فیفا حتی نامش در جمع سه بازیکن برتر دیده نشد و زیدان و رونالدو از رئال مادرید که به راستی در آن فصل عملکرد فقط خوب (!) و نه فوق العادهای در سطح بازیکنانی همچون ندود، آنری و مالدینی از خود به نمایش گذاشتند به دلیل اسپانسرهایشان اول و سوم شدند. جالب است در انتخابات اروپا زیدان پنجم شد و رونالدو یازدهم!
- سال 2004 و بازهم کم لطفی این بار در حق آندری شوچنکو. آندری شوچنکو بدون شک یکی از بهترین های اوایل قرن بیست و یکم می باشد، اما در بهترین سال فوتبالیاش که حتی بهترین بازیکن سال اروپا شد، در انتخابات فیفا جایگاهی بهتر از مقام سومی به دست نیاورد. جالب اینکه باز هم یک فوق ستاره از فوتبال باشگاهی اسپانیا این عنوان را کسب کرد و آن هم کسی نبود جز رونالدینیو.
- سال 2005 و 2006 در عین ناباوری شاهد بودیم که برندگان جایزه بهترین بازیکن سال اروپا و گالا، یک نفر بودند ولی وقتی به تیم های باشگاهی این دو بازیکن یعنی رونالدینیو و فابیو کاناوارو که به حق انتخاب شدند نگاه می کنیم، متوجه می شویم که آن ها عضوی از دو غول برتر فوتبال اسپانیا هستند، پس جای تعجبی باقی نمی ماند که این دو از نظر فیفا هم بهترین باشند. البته نکته جالب اینکه بوفون که درخشش قابل توجهی سال 2006 داشت و در انتخابات بهترین بازیکن اروپا جایگاه دوم را کسب کرد از نظر فیفا، جایگاهی بهتر از هشتم به دست نیاورد. زیرا بوفون عضوی از غول های فوتبال اسپانیا نبود و در عوض زیدان و رونالدینیو باز هم از دو غول فوتبال اسپانیا انتخاب شدند. نکته جالب تر اینکه زیدان فقط در جام جهانی درخشید و فصل خوبی را پشت سر نگذاشت و رونالدینیو برخلاف فصل خوبش، در جام جهانی فوق العاده کمتر از حد انتظار ظاهر شد. پس دلیل انتخاب این دو بازیکن یکسان نبود ولی بوفون که یکی از عوامل اصلی فصل فوق العاده یوونتوس و قهرمانی در سری آ بود و جام جهانی رویایی را نیز پشت سر گذاشت در جمع سه نفر برتر جایی نداشت.
- می توان گفت در سال های 2007، 2008 و 2009 بدون کمترین ابهامی مراسم انتخاب بهترین ها برگزار شد و کسی به نتایج نهایی چه از جانب فرانس فوتبال و چه از نظر فیفا اعتراضی نداشت و پس از همین مشابهت نتایج بود که فیفا تصمیم گرفت جایزه یکسانی به بازیکنان داده شود و مجله فرانس فوتبال این پیشنهاد را قبول کرد و اما یک سال بعد خیلی زود از کرده خود پشیمان شد.
- وسلی اسنایدر که یک فصل فوق العاده به همراه سه گانه قهرمانی به همراه اینتر، آقای گلی در جام جهانی و نایب قهرمانی در جام جهانی را تجربه کرد نامش در لیست سه نفره بهترین ها جایی نداشت درحالی که روزنامه نگاران معتقد بودند وی بهترین بازیکن سال 2010 می باشد و لیونل مسی که جام جهانی کابوس واری را پشت سر گذاشت، نه تنها در جمع سه بازیکن برتر قرار گرفت، بلکه بالاتر از ژاوی و اینیستا در عین ناباوری بهترین بازیکن سال جهان شد.
- و اما امسال شاید در جمع سه کاندید نهایی، هیچ تردیدی وجود نداشت ولی انتخاب های خنده دار به تیم های منتخب سال کشیده شد.
در خوب بودن کاسیاس شکی نیست و حتی نمی توان به انتخاب او خرده گرفت، ولی کاسیاس در چند ماه گذشته و بعد از مسابقات یورو، به اندازه ای ضعیف ظاهر شد که حتی کاسه صبر مورینیو لبریز شد و وی را نیمکت نشین کرد. درست است که رابطه شکراب شده این دو نفر هم در این امر بی تاثیر نبود، ولی بازی های ضعیف کاسیاس هم مزید بر علت شد که وی نیمکت نشین شود. اگر انتخاب ها تا پایان یورو 2012 صورت می گرفت نمی شد در انتخاب او ذره ای تردید وارد کرد، ولی اگر یک سال گذشته را در نظر بگیریم بوفون به غیر از فینال یورو 2012 در مجموع عملکرد قابل قبول تری نسبت به کاسیاس درون دروازه، از خود به نمایش گذاشت.
به خط دفاعی که بیشترین انتقاد به آن وارد است می رسیم. دفاع چپ کسی نیست جز مارسلو، مدافعی که چند ماهی است به دلیل مصدومیت دور از میادین است و حتی گاهی نیز در فصل گذشته ذخیره کوئنترائو می شد ولی در عین ناباوری وی به بازیکنانی همچون خوردی آلبا که هم در یورو 2012 موفق عمل کرد و هم در دو تیم بارسا و والنسیا، گرت بیل که با این وجود که پست حقیقی او دفاع نیست ولی در بین کاندیداها در پست مدافع چپ حضور دارد و از طرفی وی یکی از بهترین های سال گذشته بود و در تاتنهام عالی عمل کرد و اشلی کول مدافع چپ تیم قهرمان اروپا ترجیح داده می شود. اما ترجیح دنی آلوس که او نیز به مانند هموطن خود چند ماهی را مصدوم بود به فیلیپ لامی که بدون شک بهترین مدافع کناری حال حاضر جهان است و در تمامی جام های مهم در یک قدمی قهرمانی قرار داشت، فقط از افرادی که فوتبال را به صورت حرفه ای دنبال نکرده اند برمی آید.
سرخیو راموس شاید تنها انتخاب شایسته خط دفاع باشد، اما جرارد پیکه احتمالا به دلیل بازی های خوبش در چند سال گذشته انتخاب شده است و باز هم بازیکن شایسته و جوانی همچون متس هوملس که سال درخشانی همراه با دورتموند با دو قهرمانی در لیگ و جام حذفی آلمان پشت سر گذاشت و وینسن کمپانی کاپیتان شایسته منچسترسیتی که او هم سال خوبی را همراه با این تیم پشت سر گذاشت در این لیست دیده نمی شوند.
در خط میانی در انتخاب اینیستا به دلیل بازی های خوبش، حرف و حدیثی نمی توان وارد دانست ولی انتخاب ژاوی ارناندز که برخلاف سال های گذشته نه تنها ستاره تیم ملی نبود بلکه به گواه کارشناسان، عملکرد متوسطی از خود به جای گذاشت و ترجیح او به آندرهآ پیرلو که بدون شک عامل اصلی قهرمانی یوونتوس در سری آ و صعود ایتالیا به فینال یورو 2012 بود و ترجیح ژابی آلونسو به یایا توره ستاره منچسترسیتی، نشان می دهد که تلویزیون افرادی که رای دادند، فقط لالیگا را به نمایش می گذارد.
در خوب بودن و لایق بودن خط حمله نیز هیچ شکی نیست و به انتخابات این پست، احترام می گذارم.
در نتیجه می توان گفت، همانطور که انتخاب گواردیولا در جمع سه نامزد نهایی بهترین مربیان آن هم تنها به دلیل بارسلونایی بودن و انتخاب نشدن یورگن کلوپ، آنتونیو کونته، روبرتو دی متئو و روبرتو منچینی با وجود کسب جام های مهم، نشان از ضعف انتخابات برگزار شده داشته است، انتخاب تیم منتخب هم بسیار مبتدیانه و توسط افرادی انجام شده است که فوتبال را فقط در دو تیم بارسلونا و رئال مادرید می بینند، ولی همین دو تیم با 10 بازیکن در تیم منتخب توانایی شکست بایرن مونیخ و چلسی که حتی یک بازیکن شایسته در ترکیب خود نمی بینند را ندارند.
وقتی فیفا، به فکر جلب رضایت اسپانسرها می باشد و مطابق میل آن ها انتخابات را برگزار می کند، تا بازیکنان مورد نظر آن ها بهترین شوند، از مردمی که بیشترشان چند سال است فوتبال می بینند و اتفاقا در این چند سال به دلیل وجود همان اسپانسرها فقط فوتبال بارسلونا و رئال مادرید را دیده اند و ناخودآگاه به این دو تیم علاقه مند شده اند، چه انتظاری داریم که به بازیکنان تیم محبوب خود رای ندهند و رایشان را به نام امثال، پیرلو، هوملس، لام، توره، فن پرسی و ... که شاید حتی نامشان را نشنیده باشند صادر کنند. از بازیکنانی که فقط به فکر همبازی هایشان هستند و یا آرزویشان حضور در دو تیم مطرح اسپانیا می باشد انتظار داریم که کسی جز بازیکنان این دو تیم را انتخاب کنند؟ خیر اگر انتخابی به جز این بازیکنان می شد باید تعجب می کردیم!