طرفداری- یحیی توره به خاطر محرومیت قادر به حضور در این بازی نبود. در این میان، لوچو به جز فرمائلن و داگلاس، که در حال بهبودی از مصدومیت هستند، تقریباً تمامی بازیکنان اش را در اختیار داشت.
ساختار سیتی
دو خط چهار نفره منچستر سیتی با یک نیمه-بلوک در فاز دفاعی کار خود را انجام داد. آن ها با سیستم یارگیری منطقه ای کمعرض و موقعیت-محور بازی کردند. میلنر (در نیمه اول) به تناسب وضعیت به عقب برمیگشت تا یا راکیتیچ یا مسی را، وقتی که به یک نیمفضای خالی وارد می شدند، دنبال کند و یا وقتی که بارسا توپ را پس می گرفت و کلیشی در زمین بلوگرانا جا مانده و پشت سرش فضای خالی ایجاد شده بود، در پوشش فضاها به خط دفاعی کمک می کرد. میلنر همچنین هنگامی که کمپانی خط دفاعی را ترک می کرد، به خوبی به عقب می رفت تا جای خالی او را پوشش دهد.
سمت چپ، پوشش چهار هافبک سیتی را مشاهده می کنید و سمت راست، پوشش سه هافبک بارسا.
علی رغم داشتن یک یار بیش تر، خط میانی سیتی بسیار کمعرض تر از بارسلونا بود.
این کمعرضی باعث شد تا بارسلونا بتواند گل دوم اش را به ثمر برساند، چرا که آلبا وقتی از مسی توپ را دریافت کرد، در سمت چپ فضای بسیار زیادی در اختیار داشت. او زمان کافی داشت تا با یک ارسال زمینی سوارز را بیابد و مهاجم اروگوئه ای نیز گل دوم اش را به ثمر رساند.
ژکو و آگوئرو با شدت متوسطی مدافعین میانی بارسا را پرس کردند و ژکو گاهی به عقب برمیگشت تا فضای بوسکتس را محدود کند. وی در انجام این کار تداوم لازم را به خرج نداد و همین مسئله به بوسکتس اجازه داد تا در بازی سازی های آغاز بازی بارسا، نقش بالایی داشته باشد.
من سیتی به هنگام داشتن توپ نیز کمعرض بود و آگوئرو یا ژکو به کناره ها می رفتند تا به هنگام انتقال فاز یک گزینه تهاجمی ایجاد کنند. تنها گزینه های عرض دهنده واقعی به بازی سیتی، مدافعین کناری این تیم بودند؛ زیرا سیلوا و نصری بیش تر به نیمفضاها متمایل بودند.
نگارنده احساس می کند که سیلوا، مانند اوزیل در آرسنال، به هنگام بازی کردن در سمت چپ یک خط میانی چهارنفره حروم می شود و باید در پستی مرکزی بازی کند. بهترین لحظات او در این بازی وقتی پدید آمدند که به مرکز زمین می آمد. حرکات مرکزی او بوسکتس را از پست اش خارج کرد تا به نصری فضا برای شوت زدن از بیرون محوطه جریمه در نیمه اول بدهد. او همچنین ماسکرانو را به دنبال خود کشید تا فضایی برای نفوذ آگوئرو و ارتباط برقرارکردن با پاس پشت پای اش ایجاد کند تا سیتی بتواند تک گل اش را به ثمر برساند.
مشکلات من سیتی در مرکز خط دفاعی
کمپانی و دمیکلیس دو نفر از سه بازیکن ضعیف بازی بودند. دمیکلیس به ضعف در حمل توپ شهرت دارد و بارسلونا با پرسینگ اش، همانطور که در تصویر مشاهده می کنید، از این مسئله بهره برد. مخصوصاً کمپانی ضعیف بازی کرد. او (به مانند سیستم) به خاطر گل اول مقصر بود؛ زیرا اولاً به اندازه کافی به سوارز نزدیک نبود و ثانیاً یک ضربه سر ساده را به پشت سرش انداخت.
از نظر نگارنده، گل دوم دو نقطه ضعف اصلی او را به تصویر کشید: اولی تمایل او به یورش بردن تصادفی به جلوی زمین برای پرس کردن یکی از بازیکنان رقیب و دومی ناآگاهی کامل او از اتفاقاتی که پشت سرش در جریان اند. او نزدیک به 10 یارد از خط دفاعی دور می شود تا یک تکل ناموفق بر روی راکیتیچ بزند و سپس تکل بر روی مسی را ناتمام می گذارد. توپ به کناره می رود، به منطقه خودش بازمیگردد اما کاملاً از نفوذ سوارز به پشت سرش بی خبر است. حتی با این وجود، باید توپ را روی تیر یک دفع می کرد.
منظور از «سیستم»، که نگارنده مختصراً به آن اشاره کرد، وسواس و اصرار منچستر سیتی بر روی نگه داشتن خط دفاعی اش بر روی خط محوطه جریمه است، فارغ از اینکه توپ در کجای زمین قرار گرفته است. این کاملاً نشان دهنده عدم انعطاف پذیری است، چرا که به وضوح موقعیت توپ/بازیکنان باید منجر به قرارگیری خط دفاعی در عمق های متفاوتی شود. این مسئله اینک آنقدر واضح است که می توان با نفوذهای زمان بندی شده و هوشمندانه، به مانند گل اول سوارز، از آن بهره جست.
احیای من سیتی در نیمه دوم
پیگرینی بین دو نیمه تغییری در سیستم و یا تعویضی انجام نداد اما آن ها در نیمه دوم تیمی کاملاً متفاوت بودند. آن ها با اندکی عرض بیش تر بازی کردند و مدافعین کناری خود را به انجام اورلپ های بیش تر تشویق کردند، مخصوصاً کلیشی که 6 سانتر انجام داد.
این مسئله به افزایش خلق موقعیت شان کمک کرد، چرا که آن ها با فرستادن سانترها به سوی ژکو برای بهره بردن از ضعف ماسکرانو در بازی هوایی، بیش ترین موقعیت ها را خلق کردند. هر چهار ضربه سر سیتی در محوطه جریمه بارسا توسط ژکو زده شدند. تصویر نشان دهنده تأثیرگذاری ژکو در بازی هوایی است. در برابر تیمی که مثل بارسلونا پرس می کند، استفاده از یک بازیکن هدف گزینه ای موثر است.
سیتی همچنین در نیمه دوم پرسینگ را از مناطق تهاجمی تر انجام داد. فرناندینیو در دقیقه 62 به جای نصری به بازی آمد و میلنر به جناح راست منتقل شد. پرسینگ میلنر در کناره موثرتر بود، چرا که یک هافبک میانی در یک زوج دو نفره، در امر پرسینگ محدودتر است. دلیل این امر این است که (1) فضایی که یک هافبک میانی پشت سر خود ایجاد می کند مرکزی تر و نتیجتاً مهم تر است و (2) بازیکنان مرکزی رقیب به لطف دید 180 درجه گزینه های پاس دادن بیش تری در اختیار دارند.
بازی تهاجمی بارسلونا
نیمار و مسی به هنگام گردش توپ بارسا در اطراف خط دفاعی خود، به عقب برمیگردند. این کار باعث می شود مدافعین کناری سیتی به جلو بیایند و پشت سر خود در جناحین فضا ایجاد کنند. راکیتیچ و اینیستا مثلث را با مدافع کناری و وینگر تکمیل می کنند و نتیجتاً یک گزینه سریع برای دریافت توپ و دور کردن اش از فشار مدافع کناری رقیب ایجاد می کنند. این یک تکنیک خلق موقعیت بود که بارسا نتوانست به درستی در این بازی از آن استفاده کند.
اولین چیزی که هر کس در مورد تقابل 2-4-4 و 3-3-4 خواهد گفت، برتری عددی 3 در برابر 2 در مرکز میدان است. بارسلونا با جابهجاکردن مکرر مسی و راکیتیچ در فاز تهاجمی از این برتری نهایت استفاده را برد. این برتری مرکزی وقتی که ماسکرانو توپ را از دفاع با خود به بیرون حمل می کرد، بیش از پیش برای سیتی مشکل زا شد.
بارسا از سیالی خط میانی اش در فاز دفاعی نیز بهره جست و این مسئله به آن ها در حفظ پرس کمک کرد. بوسکتس در صورتی که در وضعیت مطلوب تری برای پرسینگ قرار داشت، پرس می کرد و راکیتیچ جای او را پر می کرد.
وقتی کلیشی در دقیقه 74 از بازی اخراج شد، بارسا می دانست که پرسینگ من سیتی از کار خواهد افتاد. سیستم 2-3-4 سیتی به بارسا اجازه داد تا با استفاده از مدافع کناری و وینگر خود در جناحین موقعیت های 2 در برابر 1 در مقابل مدافع کناری سیتی ایجاد کند. آن ها همچنین پرسینگ خودشان را نیز تشدید کردند.
نتیجه گیری
ناکامی مسی در به ثمر رساندن ضربه پنالتی دقایق پایانی اش باعث شد تا سیتی همچنان فرصت جبران داشته باشد اما زدن دو گل در نوکمپ به نظر بسیار بعید می رسد. نگارنده انتظار دارد تا سیتی در بازی برگشت از یک خط میانی پنج نفره استفاده کرده و تلاش کند با ضدحملات به وسیله وینگرها و آگوئرو به برتری برسد. بارسلونا توپ را نگه خواهد داشت، سیتی را ناامید خواهد کرد و پشت بازیکنان این تیم فضا خواهد یافت.
در نیمه دوم، منچستر سیتی نشان داد که سبک بازی اش دلیل اصلی نمایش ضعیف نیمه اول اش بود. در مجموع، نتیجه منصفانه ای بود اما اگر بعضی از بازیکنان سیتی نمایش بهتری داشته و دفاع تیمی آن ها موثرتر عمل می کرد، ممکن بود شاهد نتیجه ای کاملاً متفاوت باشیم.
این یادداشت بر روی وبسایت Spielverlagerung منتشر شده است