طرفداری- انتظار می رفت انتقال به بایرن قدم تاثیرگذار بعدی در دوران ورزشی دو ستاره تثبیت شده و کلاس جهانی باشد، ولی هیچ کدام نتوانسته اند تا به امروز درخشش شان در دورتموند را تکرار کرده و خود را در بین بهترین های دنیا قرار دهند. گوتسه گاهی اوقات به شکل متناوب توانسته خط حمله بایرن را رهبری کرده و بخشی از کلاس کاری اش در دورتموند را به رخ بکشد. به نظر می رسد پپ گواردیولا هم تمام و کمال به این بازیکن اطمینان نداشته باشد؛ او هشت مسابقه است که گل و پاس گلی ثبت نکرده و در دو بازی بعد از تعطیلات زمستانی قهرمان آلمان، تنها یک تعویضی بوده است. این مساله هم که ماریو گوتسه بعد از کارت قرمز جروم بواتنگ برابر شالکه قربانی شد، نشان از حقیقت تلخی در مورد موقعیت فعلی وی در بایرن دارد.
از سوی دیگر، لواندوفسکی به عنوان آقای گل فصل گذشته بوندس لیگا، امسال فقط 7 بار گلزنی کرده و با میانگین 0.37 گل برای هر بازی، از این حیث حتی در بین 10 نفر اول لیگ هم نیست. علی رغم اینکه او امسال در مجموع 10 بار گلزنی کرده، واضح است که بایرن برای به ثمر رساندن گل های مهم، چشم امید به بازیکنان دیگری چون آرین روبن و توماس مولر دوخته است.
تمام این ها سبب شکل گرفتن این سوال در ذهن طرفداران می شود که مشکل لواندوفسکی و گوتسه چیست؟ چه اتفاقی برای آنها افتاده که باعث شده فرم خوب آنها از دست برود؟
شاید برخی معتقد باشند جدا شدن از سیستمی که یورگن کلوپ به شکل بی نقصی پیاده می کرد سبب شده این دو ستاره نتوانند درخشش سابق خود را داشته باشند، ولی با وجود آنکه این مساله تا حدی درست است، دلایل دیگری هم می توان یافت که در مورد هر کدام از دو نفر، متفاوت است:
شرایط لواندوفسکی به عنوان یک تازه وارد در تیم نباید نادیده گرفته شود. این مهاجم 26 ساله در مونیخ، هم از لحاظ بازیکنانی که کنارشان بازی می کند و هم از لحاظ سیستم بازی، محیطی کاملا متفاوت تجربه می کند. بایرن از توپ های بلندی که دورتموند به کرات از آنها استفاده می کرد و برای مهاجم لهستانی موقعیت گل خلق می شد، بهره نمی برد. علاوه بر این، تاثیر بازی تاخیری لوا در بین کوسه ها کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. سیستم بازی گواردیولا در این فصل بیشتر شامل انتقال توپ های کوتاه و سریع بوده، ولی با توجه به نمایش دفاعی بسیاری از تیم ها مقابل بایرن، آنها نسبت به دورتموند، بهره بسیار کمتری از ضدحمله ها برده اند.
دلیل مهم دیگر در افت لواندوفسکی، بازیکنان اطراف اوست. در دورتموند او از سوی بازی ساز قابل اتکایی چون ماریو گوتسه تغذیه می شد که خود برای گلزنی به هافبک کلاسیکی چون مارکو رویس، وابسته بود. یاکوب بلاژیکوفسکی را هم باید به این جمع افزود که وینگری سریع بوده و سانترهای خطرناکی برای لوا ارسال می کرد. او در دورتموند نقطه تمرکز خط حمله بود و نقش خود را هم به خوبی ایفا می کرد. در مونیخ او بدون آن بازی ساز صرف بازی می کند و معمولا آرین روبنی را کنار خود می بیند که بیشتر از پاسور، در هیبت یک تمام کننده ظاهر می شود.
با این حال، این مسائل دلیل نمی شود نتیجه گرفت لواندوفسکی نمی تواند به دوران اوج دورتموندش در بایرن هم دست پیدا کند. از لحاظ مهارت، او در واقع ابزار لازم برای شکوفایی در سیستم گواردیولا را دارد. بازی تاخیری او می تواند با اصلاحات، در درگیری های اطراف محوطه جریمه مورد استفاده قرار گیرد. چرخش ها و پاس های پشت پای لوا هم یکی از تاکتیک هایی است که پپ برای به راه انداختن دیگر عناصر هجومی، به دنبال شان است. همچنین انطباق با شرایط می تواند زمان ببرد. لواندوفسکی قبل از شروع به درخشش در وست فالن، حدود یک سال زمان نیاز داشت. مهاجمین معمولا برای جا افتادن در تیم به یک فصل زمان نیاز دارند و به نظر می رسد این مساله در مورد روبرت هم صادق باشد.
انطباق با شرایط دیگر نمی تواند بهانه خوبی در مورد گوتسه باشد. او اکنون بیشتر از یک و نیم فصل است که در بایرن حضور دارد و در این مورد فقط در برهه های کوتاه توانسته کلاس کاری بالایش را به رخ بکشد. بازیکنی با مهارت های گوتسه نیاز به تماس با توپ بالایی دارد، ولی به نظر می رسد پپ اعتماد کافی برای سپردن نقشی که از سال 2007 در اختیار فرانک ریبری بوده به ماریو را ندارد. حس مسئولیت برای یک بازی ساز، ضروری است. چنین بازیکنی خط حمله را هدایت می کند، به دفاع حریف می زند و با استفاده از استارت های هم تیمی هایش، حمله های تیم را پی ریزی می کند.
در هر تیم فقط یک نوع بازیکن با این ویژگی ها می تواند وجود داشته باشد و سایرین باید با وی هماهنگ شوند. چنین بازیکنی در بایرن همچنان فرانک ریبری است. باید خاطر نشان کرد هافبک پرسابقه فرانسوی در طی این فصل با مصدومیت دست و پنجه نرم کرده و گوتسه فرصت اثبات خود را داشت و در واقع برای برهه ای، به ویژه در اواخر سپتامبر و اوایل اکتبر، هم درخشش خوبی از خود نشان داد. در آن زمان، بایرن نه تنها بدون ریبری بود، بلکه با توجه به عدم آمادگی کامل روبن و لواندوفسکی، به گوتسه وابسته هم بود. پس از بازگشت ریبری و فرم خوب روبن، گوتسه کم کم از ترکیب اصلی خارج شده و در نتیجه اعتماد گواردیولا را از دست داده است.
اکنون برای قرار گرفتن لواندوفسکی و گوتسه در بهترین فرم شان، چه اتفاقی باید بیفتد؟ در مورد هر دوی آنها باید صبور بود. در مورد اول نباید نگرانی چندانی داشت. انتظار می رود او بتواند به زودی با سیستم بازی پپ اخت شود که اگر این فصل هم محقق نشود، در فصل بعد به آن خواهد رسید. شرایط گوتسه نگران کننده تر است. برای شکوفایی او در آلیانتس آره نا، نقش ریبری در باشگاه باید محدودتر شود. این فرانسوی در ماه آوریل 32 ساله خواهد شد و در نتیجه اتفاق مورد نظر گوتسه دیر یا زود محقق خواهد شد. با این حال، ماریو برای قرار گرفتن در نقش فرانک، اعتماد کامل مرد کاتالان را نیاز خواهد داشت. گوتسه برای رسیدن به این مهم، علاوه بر نیازش به بازی در بیشتر دقایق مسابقات بایرن، باید استانداردهای مورد انتظار از خود را هم بروز دهد.
جانشینی ریبری تنها نقطه آغاز راه برای گوتسه خواهد بود، چون او باید پس از آن به تکیه گاهی تبدیل شود که در دورتموند بوده است. حس مسئولیت یکی از ارکان پیشرفت یک بازیکن در دنیای فوتبال است. مثلا کوین دی بروین را در نظر بگیرید. او در چلسی یک هیچ بود، ولی به اعتقاد بسیاری، امسال بهترین بازیکن بوندس لیگا بوده است. گوتسه علاوه بر دقایق بازی بیشتر، به نقش مورد نظرش برای باشگاه هم نیاز دارد، ولی گواردیولا برای تحویل این نقش به او ابتدا باید وی را بازیکنی ثابت برای تیم تلقی کند که فعلا خبری از آن نیست. هر چقدر هم بیشتر زمان بگذرد، مساله پیچیده تر خواهد بود.
ادامه فصل جاری می تواند اهمیت بسیاری برای هر دو بازیکن داشته باشد، چون برای آنها به منزله قدم بعدی در دوران حضورشان در بایرن خواهد بود. فعلا نمی توان به آنها برچسب خرید موفق یا شکست خورد زد، ولی در پاییز پیش رو، نتیجه گیری آسان تر خواهد بود. هنوز زمان هست، ولی شمارش معکوس آغاز شده است.
به قلم کلارک ویتنی، وبسایت بلیچر ریپورت