طرفداری - به گزارش تایم، کریم عبدالجبار، در یادداشتی در آن مجله در خصوص حوادث تروریستی پاریس این گونه نوشت:
یک عمل تروریستی وحشتناک دیگر صورت گرفته است و افرادی مانند من که در لیست تماس رسانه ها به عنوان "سلبریتی های مسلمان" شناخته می شوند دوباره زیر ذره بین قرار گرفته اند تا خشمگینانه این اعمال را محکوم کنند و برای چندمین بار توضیح دهند که این اعمال بربرگونه هیچ نسبتی با اسلام ندارند.
برای من، دین، فارغ از نام آن، در رابطه باافرادی است که می خواهند زندگی اخلاقی و ساده ای داشته باشند که منجر به اجتماعی هماهنگ و همگون شده و داشتن صبر و بردباری و روابط دوستانه را با افراد خارج از جامعه دینی خود تشویق می کنند. تمامی قوانین دینی باید در راستای ارضای این اهداف باشند. اسلامی که من فرا گرفته ام و به آن اعتقاد دارم به راستی این کار را انجام می دهد.
خشونتی که به نام دین انجام اعمال می شود، هیچ گاه به دین مربوط نیست، بلکه به پول ارتباط دارد. فیلم "تمام مردان رییس جمهور" ساخته سال 1976، به درستی هزارتوی ماجرای واترگیت را به عبارت ساده زیر تقلیل داد: "پول را دنبال کن." تروریست هایی که این اعمال مرگبار را انجام می دهند فراموش کنید، آن ها چیزی فراتر از پهبادهای تحت کنترل دیگران نیستند. به جای استفاده از سیگنال های رادیویی، اپراتورهای آن ها از دگمای گزینشی برای دستکاری اذهان استفاده می کنند. آن ها قرآن را با تعابیر اشتباه و حذف تحریف می کنند.
چگونه این مسائل به پول مربوط است؟ وقتی کسی به اهداف این حملات نگاه می کند، مشخصا به خاطر انداختن ترس در وجود ما برای تغییر رفتارمان نیست. حمله به برج های دوقلو در 11 سپتامبر برای ترساندن آمریکا به قبول اسلام نبود... مانند تمامی حملات تروریستی در غرب، آن ها عزم مبارزه ما را تقویت کردند. بنابراین حمله پاریس، همانند اکثر حملات دیگر، برای تغییر رفتار غربیان نبوده است، بلکه در مورد خرامان وارد شدن به یک اتاق، تکان دادن دست و امیدوار بودن برای بیرون کشیدن چند غریو تحسین کننده از جمعیت بود. در این مورد به خصوص، این غرایو به قول برای تامین نیروها و منابع مالی بیشتر برای زنده نگه داشتن سازمانشان شبیه بودند. آن ها باید بتوانند ثابت کنند از گروه های تروریستی رقیبشان قوی ترند. این فقط یک تجارت است.
با علم به اینکه این حمات تروریستی در مورد دین نیستند، باید به نقطه ای برسیم که دیگر نام اسلام را در این بحث ها وارد نکنیم. می دانم که هنوز به آن جا نرسیده ایم زیرا بخش زیادی از جمعیت کشورهای غربی شناختی ازاسلام ندارند. تمام چیزهایی که می بینند، گردن زدن های بی رحمانه، آدم ربایی دختران جوان، قتل عام های خونین کودکان در مدرسه و تیراندازی های این گونه است. بنابراین طبیعی است که وحشت زده می شوند وقتی نام مسلمان را می شنوند و یا کسی را با لباس سنتی مسلمانان می بینند. حتما پیش خودشان فکر می کنند : "بهتر است ایمن باشی تا پشیمان." و پا به قدم گذاشتن در جهت مخالف می کنند.
وقتی کو کلاکس کلان صلیبی را در حیاط خانواده ای سیاه پوست آتش می زد، مسیحیان مجبور نبودند که توضیح دهند که این اعمال، اعمال واقعی مسیحیت نیست. اکثر افراد پیشتر فهمیده بودند که KKK نماینده مناسبی برای تعالیم مسیحیت نیست. این چیزی است که من و دیگر مسلمانان به انتظار آن هستیم، روزی فرابرسد که وقتی این تروریست ها از نام الله یا محمد استفاده می کنند، سریعا به عنوان کسانی شناخته شوند که سعی می کنند مسلمان دیده شوند. این بی شباهت به سارقان مسلح بانک نیست که از ماسک های رییس جمهوران استفاده می کنند؛ ما هیچ گاه فکر نمی کنیم که این افراد جیمی کارتر یا جورج دبلیو بوش هستند.
ما نمی توانیم تروریسم را با سرعت بیشتری نسبت به هر جرم دیگری در کل متوقف کنیم. به شکلی خنده دار، تروریسم در واقع عملی ضد آن دین است که سعی در نمایاندنش دارد. هر دینی که احتیاج به زور دارد، در مورد آن اجتماعی که پیشتر بحث شد نیست، بلکه در واقع رهبرانی است که قدرت می خواهند.
منتظر روزی خواهم بود که اعمال تروریستی افرادی که خودشان را مسلمان می دانند توسط جامعه جهانی اعمال مجرمانه سازمان های سیاسی خشونت طلبی تلقی شود که ماسک اسلام را به چهره زده اند. برای رسیدن بهآن نقطه، ما باید به جوامع خود یاد دهیم که اعتقادات واقعی اسلام چه هستند. در این بین، نام مرا در لیست تماس هایتان نگه دارید تا با هم از این برهه عبور کنیم.