جمشید نظمی که از سال 72 تا 75 رئیس هیأت فوتبال آذربایجان شرقی بود سال قبل در شرایطی به عنوان مدیرعامل تراکتورسازی انتخاب شد که این تیم در شرایط بسیار بدی به سر میبُرد و حواشی مختلف، تراکتورسازی را با چالشهای زیادی روبرو کرده بود.
در آن مقطع بعد از جدایی مجید جلالی، مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی، تونی اولیویرا که بین هواداران محبوبیت داشت را به عنوان سرمربی به تراکتورسازی بازگرداند و در ادامه در دوران مدیریت نظمی این تیم توانست برای اولین بار به عنوان قهرمانی جام حذفی فوتبال ایران برسد.
نظمی با شیوه خاص مدیریتی خود توانسته نظم خوبی به تراکتورسازی ببخشد. او این فصل رنسانسی در تیم به وجود آورد. تعداد زیادی از بازیکنان سال قبل این تیم را ترک کردند و بازیکنان جوان و جویای نام زیادی با کاهش هزینهها و پائین آمدن میانگین سنی تیم به تراکتورسازی پیوستند تا این تیم در فضایی آرام و بدون حاشیه روزهای موفقیتآمیزی را پشت سر بگذارد.
در حال حاضر تراکتورسازی در پایان هفته دوازدهم لیگ برتر با 22 امتیاز در صدر جدول قرار دارد و به مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی هم صعود کرده است.
* چه شد که تصمیم گرفتید وارد فوتبال شوید؟
من چنین تصمیمی را نگرفتم بلکه 14 سال است که در فوتبال حضور دارم، سال 72 تا سال 75 در هیأت فوتبال بودم، در سال 56 در کشتی آموزشگاههای کشور شرکت میکردم و در دوران دبیرستان کشتیگیر بودم. ورزش را در رشتههای دیگر هم دنبال میکردم و همیشه به آن علاقمند بودم، زمانی که در هیأت فوتبال استان حضور داشتم همین جواد ششگلانی دبیر هیأت فوتبال بود که پس از رفتن من به عنوان رئیس فعالیت خود را آغاز کرد. در زمان عزیزالله محمدی کم و بیش در فوتبال حضور داشتم در نهایت سال قبل برای حضور در تراکتورسازی اعضای هیأت مدیره از من دعوت کردند و با توجه به شناختی که نسبت به فوتبال استان داشتم این سمت را پذیرفتم.
* در آن شرایط خاص تراکتورسازی که تیم با حواشی بسیار زیادی روبرو بود، قبول این پست نگران نبودید؟
به دلیل اینکه با جوّ فوتبال آشنا بودم نگران این مسئله نبودم، زمانی که احمد ابهران داوری میکرد و رضا غیاثی رئیس کمیته داوران بود و آن زمانی که کریم باقری و علی دایی بازی میکردند در ورزش بودم و آن نسل من را به خوبی میشناسد. خاطرات خوبی با یکدیگر داشتیم و دوران خیلی خوبی برای فوتبال استان بود، زمان من برای اولین بار 3 تیم از تبریز در لیگ دسته اول آن زمان حضور داشت موقعی که هنوز لیگ برتر تشکیل نشده بود. میدانستم کار در تراکتورسازی سخت است اما این توانایی را در خود میدیدم، خدا به من عنایت داشت و با کمک دوستان توانستیم عملکرد مناسبی در آن شرایط داشته باشم.
* جوّ فوتبال نسبت به آن زمان چقدر دچار تغییر شده است؟
شرایط خیلی فرق کرده است، هرجایی که پول انباشته شود وسوسه هم زیاد میشود، در گذشته شرایط اینطور نبود، سال 72 که هیأت فوتبال را تحویل گرفتم در صورتجلسه ای که با مرحوم گوهرخانی رئیس تربیت بدنی استان نوشتیم، هیأت فوتبال 74 هزار تومان بدهی داشت. ششگلانی آن صورتجلسه را امضاء کرد وقتی کارمان را آغاز کردیم در زمانی بود که امانی در تراکتورسازی حضور داشت. او اعلام کرد یک میلیون و 400 هزار تومان هیأت فوتبال به ما بدهکار است، این پول در آن زمان بسیار زیاد بود و با آن میشد خانهای را خریداری کرد، اینها نشان میدهد که پولی در فوتبال وجود نداشت، بازیکنان بومی آن زمان مثل حالا مطرح نبود. یادم است بازیکن بومی استان قراردادی بسته بود و با او صحبتی انجام دادم که غیرتی شد و با نصف همان قرارداد با شهرداری تبریز قرارداد بست که برای اولین بار بود در لیگ دسته اول حاضر میشد، اکنون هم همین شرایط وجود دارد، بسیاری از بازیکنان به شهر خود عرق دارند اما آن روزها خیلی عرق به استان و تیم بازیکنان پررنگتر بود.
* در این فضای فوتبال هیچوقت دلزده هم شدید؟
در فوتبال گاهی اوقات صحنههایی دیدم که من را بسیار متأسف کرده است به این خاطر که در فوتبال ایران و کشور ما اتفاقاتی که میافتد گاهی تأسف برانگیز است اما چون به کارم و هدفی که دارم علاقمند هستم رفتاری که بخواهد من را دلسرد کند مشاهده نکردم، البته برخی رفتارهایی که انجام میشود از شأن ملت ایران، فوتبال و ورزش به دور است و باید تأیید کنم این مسئله را که برخی وجهه فوتبال و ورزش را زیر سوال میبرند.
* این روزها صحبت فساد در فوتبال است، آیا شما این فساد را قبول دارید؟
فساد در فوتبال وجود دارد، بخشی از این فساد به صورت قانون درآمده است، اینکه قرارداد بازیکن در چه قوارهای باشد قانون شده است یا همان بحث دلالی که خیلی در موردش صحبت میشود. برخی از این افراد کارگزار فدراسیون فوتبال و فیفا هستند و با مجوز و کارتی که برایشان صادر شده است فعالیت میکنند چطور وقتی منزلی را خریداری میکنید کارگزاری دو طرف معامله را به یکدیگر جوش میدهد همین مسئله در فوتبال هم از جنبه قانونی وجود دارد اما برخی افراد چارچوب کاریشان از روال قانونی خارج شده و مرجعی هم آن را کنترل نمیکند. به طور مثال در بنگاه درصدی که برای انجام این معامله به آن کارگزار اختصاص میگیرد مشخص است اما در فوتبال این مسئله را مشخص نکردند، اتفاقاً در این امر ضوابطی وجود دارد اما به صورت سلیقهای برخورد میشود به نظر میرسد در این امر سلیقهای برخورد میشود، من فساد را کتمان نمیکنم، وقتی مبالغی بدون ضابطه از باشگاه درخواست میشود چون این موارد خارج از قانون است، فساد است.
* شما امسال در تراکتورسازی قراردادها را کاهش دادید، آیا این عملکرد را هم میتوان نوعی مبارزه با اتفاقات نه چندان خوب فوتبال دانست؟
اعتقادم این است که بازیکنان فوتبال ایران در هر ردهای که هستند قیمت خاصی دارند و نمیتوانم بگویم این قراردادها باید بیشتر باشد یا کمتر. قراردادهایی که برخی بازیکنان میبستند به همان مسئله فساد در فوتبال بر میگردد، افرادی برای بالا بردن رقم قرارداد بازیکنان بازار گرمی میکردند و اگر این معرکه گردانی را دنبال میکردیم به یک نفر میرسیدیم این افراد بازارگرمی میکردند تا قیمت را بالا ببرند، یکی از مصداقهای فساد همین است، ما باید این مسائل را پیگیری کنیم، وقتی بازیکنی با 3 برابر مبلغی که ارزش واقعی فوتبال او است قرارداد میبندد این فساد است، متأسفانه این روال از گذشته وجود داشته و من هم آن را در قراردادها احساس میکردم اگر بحث سقف قرارداد هم وجود نداشت من نسبت به این مسئله اعتراض داشتم و باید با آن مقابله میکردم، برای اعمال نظرم به دنبال جذب بازیکنان مناسب بودم و دنبال نام و اسم نمیگشتم، نمیخواستم کار را دست واسطهها بدهم تا بازارگرمی صورت بگیرد شاید یکی دو مورد در این دام افتادیم اما تمام تلاشم این بود که از این اتفاق دوری کنیم. در آن مقطع فشار زیادی روی من بود و با بسیاری از افراد سر و کله زدیم تا از تحمیل قیمتهای غیرواقعی دوری کنیم.
* مشکل دیگر شما نداشتن قرارداد با بازیکنان بود و تیمی را تحویل گرفتیم که تقریباً 90 درصد آن قرارداد نداشتند. در آن مقطع و در زیر فشار انتقادات خود ما فکر میکردیم شما به دنبال یکی دو ستاره بروید!
متأسفانه در آن مقطع برخی بعضی سایتها و رسانهها مطالبی را القا میکردند تا این جوّ بوجود بیاید، برخی رفتارها هدایت شده بود و از آن اطلاع داشتند، بعضی از صحبتها هم دغدغه هواداران بود اما در برخی از رسانهها خط دهی دیده میشد میخواستند با تحت تاثیر قراردادن ما به دنبال بستن قرارداد با مبلغ بالا برویم چون از کم و کیف کار اطلاع داشتم و اردهام مقابله با این مسئله بود در برابر این انتقادات مقاومت کردم. فصل قبل رقم قراردادهای ما بالا بود و متاسفانه همه به مدت یکسال بودند، چند بازیکن قرارداد دوساله داشتند که یکی از آنها میلاد ربیعخواه بود که نیم فصل به دلیل مصدومیت بازی نکرده البته او اکنون به تیم دیگری رفته و فعالیت خود را دنبال میکند. فرشاد احمد زاده، حامد لک و یکی دو سرباز دیگر قرارداد دو ساله داشتند این مسئله کار ما را سخت میکرد و باید برای بستن تیم از نقطه شروع و صفر کارمان را آغاز کنیم، فشار زیادی روی ما قرار داشت و در طرف مقابل بازیکنان اسم و رسمداری حضور داشتند که باعث شد خیلیها فکر کنند با رفتن آنها تیم دچار مشکل میشود، این موضوع دست من نبود وقتی بازیکنی قرارداد ندارد میتواند به هر تیمی که میخواهد برود، من به کارم انتقاد داشتم و با این تفکر که باید تاوان جوانگرایی و مقابله با این قراردادها را بدهد به میدان آمدم، این ریسک را به جان خریدم تا این بازیکنان بروند مطلع بودم که جوّسازیها علیه من آغاز میشود اما به خاطر هدفم به مقابله برخاستم.
* در آن مقطع با تونی اولیویرا هم روبرو بودید مربیای که محبوب سکوها بود و خیلی از حواشی سال قبل به خاطر او بوجود آمد.
در مورد اولیویرا هم عدهای از بیرون باشگاه جوّسازی میکردند و به او بال و پر میدادند تا به عنوان اسطوره مطرح شود. نقش اولیویرا را در تراکتورسازی باید در لیگ برتر بررسی کرد، او در لیگ برتر عملکرد بسیار ضعیفی داشت با وجود موفقیت در جام حذفی به نام اولیویرا ثبت می شود اما نقش او خیلی کم بود، اولیویرا بازیکنان جدید ما را نمیشناخت، خیلیها از این موضوع خبر ندارند اما در بازی مقابل مس در شهر کرمان او چند تن از بازیکنان تیم را نمیشناخت و از حاضران روی نیمکت نام نفرات تیم خودمان را میپرسید. او هنوز روی تیم مسلط نشده بود اما خوش شانس بود که آمدنش مصادف شد با قهرمانی در جام حذفی و این قهرمانی به نام او تمام شد، همه ما خوش شانس بودیم که توانستیم در جام حذفی به مقام قهرمانی برسیم، دوست داشتیم اولیویرا را در تیم حفظ کنیم و با او صحبت کردیم، احساسم این بود که او نمیخواهد در تراکتورسازی بماند آن موقع این موضوع را نگفتم اما اکنون میخواهم آن را بیان کنم، اولیویرا فهمید توقعات از او بالا رفته است، بیشتر از حد توانش از او نتیجه میخواهند، او میدانست نمیتواند رد فصل جدید پاسخگوی این انتظارات باشد و با زرنگی هرچه تمامتر از ما زمان گرفت تا این تمدید قرارداد انجام نشود، او در تراکتورسازی نماند و ما هم پول او را پرداخت کردیم،از مبلغ قراردادی که اولیویرا در زمان حضور ما در باشگاه دارد بدهی خاصی نمانده و فقط حدود 4-5 هزار دلار است که آن را پرداخت خواهیم کرد، بعد از اولیویرا سراغ مربیان داخلی رفتیم و پس از بررسیهای زیادی که انجام دادیم رسول خطیبی را از تمامی گزینهها مناسبتر تشخیص دادم.
* یکی از مسائل نگران کننده فوتبال ایران صبر کم هواداران است که در تیمهایی مثل پرسپولیس و استقلال و تراکتورسازی میبینیم که پس از یکی دو باخت اعتراضات آغاز میشود، همین مسئله باعث میشود مدیران ریسک برنامهریزی بلند مدت را قربانی تفکر نتیجه محور کنند.
خوشبختانه هواداران تراکتورسازی در این زمینه خیلی آگاهانه عمل میکنند، ما مقابل پیکان در خانه شکست خوردیم اما هواداران تیم را تشویق کردند و شعار معروف عیبی یوخ را سر دادند، این حکایت از سطح آگاهی بالای هواداران دارد که میدانم با یکی دو باخت همه چیز تمام نمیشود، تا پایان فصل زمان زیادی باقی مانده و جدول دستخوش تغییرات زیادی خواهد شد، واقعیت را بگویم هواداران تراکتورسازی به بلوغ ذهنی و فنی بالایی رسیدهاند که میدانند با یک باخت همهچیز تمام نمیشود، اکنون ما فرصت زیادی داریم و در سایه حمایت آگاهانه هواداران که از نقاط قوت ما است میتوانیم در مسیر موفقیت قدم برداریم، کادر فنی این اطمینان را دارد که با قبول یک شکست با واکنش سکوها روبرو نمیشود و در این فضا با آرامش کامل برای رسیدن به موفقیت تلاش میکنیم. این رفتار هواداران باشگاههای دیگر تأسف برانگیز است، آنها هم باید به کادر فنی خود فرصت بدهند، فشاری که یک باخت به تیم وارد میکند به اندازه کافی زیاد است و اگر این فشار با اعتراض سکوها هم همراه شود، شیرازه تیم بر هم میریزد و دیگر نمیتوان تیم را جمع کرد اگر هوادار با تشویقهای خود تیم را حمایت کند بازیکنان میتوانند به روند موفقیت باز گردند همانطور که دو سال قبل فولاد تا هفته هفتم نتایج خوبی نگرفت و حتی سر حسین فرکی را شکستند اما در ادامه این تیم توانست به روند مسابقات باز گردد، امیدوارم این تفکر در فوتبال ایران به وجود بیاید.
* آیا شما برای تراکتورسازی برنامه چندساله در نظر گرفتهاید؟
من برنامه 3 ساله در نظر دارم و در زمان حضور تونی اولیویرا این برنامه را به او نشان دادم که او از این کار تمجید کرد و گفت کارتان حرفهای است و از این برنامه خیلی خوشش آمده بود، در این برنامه بومی سازی و جوانگرایی دیده شده و باید تیمهای پایه هم تقویت شوند تا در هر فصل نفرات جدید به تیم اضافه شود.
* چرا در فوتبال تبریز مثل گذشته بازیکنان سرشناس حضور ندارند؟
نه تنها در تبریز بلکه در کل فوتبال ما دیگر مثل گذشته بازیکنان خیلی سرشناس حضور ندارند، اغلب نفرات تیم ملی بازیکنان دورگهای هستند که از این طرف و آن طرف پیدا میشوند و باعث میشوند فوتبال داخلی ضربه بخورد، دراین شرایط که به کسی میدان نمیدهیم ستارهای پیدا نمیشود، تبریز هم از این شرایط مستثنی نیست، این به سیاستهای کلان فوتبال باز میگردد، قصد اسم بردن ندارم اما اکنون در همین تراکتورسازی بازیکنان بزرگی حضور دارند و بچههای بومی ما توان بسیار زیادی دارند اما متاسفانه به چشم نمیآیند. وقتی میدان داده نمیشود همین شرایط اتفاق میافتد، متأسفانه تلویزیون هم همکاری لازم را ندارد، شبکه 3 اختصاص به پرسپولیس و استقلال دارد و تیمهای دیگر در آن سهم ندارند. زمینههایی که بازیکن به چشم بیاید را کم کردیم مگر در اهواز، اصفهان و ... بازیکن خوب حضور ندارد؟ متاسفانه زمینه برای ادامه فعالیت و رشد این بازیکنان وجود ندارد.
* واقعاً دلیل اینکه شبکه 3 به بازی تیمهای شهرستانی اهمیت نمیدهد چیست؟
ما باید با چه کسی صحبت کنیم؟ نه تنها ما بلکه سپاهان و سایر تیمهای شهرستانی هم به این مسئله معترض هستند، در هفتهای که حساسترین بازی لیگ بین ما و سپاهان بود در اخبار اعلام میشد بازی استقلال مقابل ؟؟؟؟ بعنوان حساسترین دیدار هفته قلمداد شد، در آن زمان استقلال در رده دوم حضور داشت و حریفش در رتبههای پایینی جدول بود، این اظهار نظرات چه چیزی را نشان میدهد؟ هیچوقت بازیهای ما را از شبکه 3 پخش نمیکنند و فقط شبکه شما، ورزش و استانی این مسابقات را نشان میدهند که خیلی از مردم کشور این شبکهها را ندارند، ما نمیتوانیم به این سوال شما جواب بدهیم بلکه صدا و سیما باید پاسخگوی این مسئله باشد.
* این روزها حق پخش موضوع اصلی صحبتها است، در این مورد چه نظری دارید؟
دلیل پذیرفته نشدن حق پخش فوتبال از سوی صدا و سیما این است که هم فوتبال و هم صدا و سیما دولتی هستند، باز در حال حاضر شرایط بهتر است، در گذشته که رئیس هیأت فوتبال بودم باشگاهها برای پخش بازیها به صدا و سیما پول میدادند و وضعیت کاملاً برعکس دنیا بود، اگر آن موقع درصدمان را پرداخت نمیکردیم صدا و سیما برای پخش بازی اقدام نمیکرد، روش ما در آن زمان 180 درجه با همه دنیا فرق میکرد حالا خوشبختانه ورق تا حدودی برگشته و شرایط نسبت به قبل بهتر است، با توجه به اینکه هر دو طرف دولتی هستند میگویند پول خودمان است اما حالا که باشگاهها به سمت خصوصیسازی میروند اگر فوتبال حرفهای میخواهیم باید این حرف را قبول کنیم اگر الگوی اروپایی را برمیگزینیم باید در عمل هم آن را ثابت کنیم، از طرفی میخواهیم دستمان در جیب خودمان باشد و از سوی دیگر حق پخش را نمیدهند، یا رومی رومی یا زنگی زنگی. چون صدا و سیما دولتی است و شبکه خصوصی هم نداریم با توجه به عدم وجود رقابت این مشکلات وجود دارد اما اگر رقابت وجود داشت بدون شک از رقمی هم که فدراسیون درخواست میکرد پول بیشتری به دست میآورد.
* میگویند شبکه دبی اسپورت حاضر است 290 میلیارد تومان پخش بازیهای لیگ برتر را خریداری کند؟
من هم این مسئله را شنیدهام، مطمئناً اگر رقابت باشد و مزایده برگزار شود مبلغ خیلی بالا میرود اما در ایران رقابت نیست و یا باید صدا و سیما پخش کند و یا اینکه بازیها به نمایش در نیایند. صدا و سیما برای حفظ منافع خود روی فوتبال فشار میآورد، پیشنهاد من این بود که از همان آگهیهای میان بازی حق پخش پرداخت شود و این درآمدها به نصف تقسیم شود که مطمئناً رقم بسیار بالایی خواهد شد، دیگر در این شرایط لازم نیست صدا و سیما از جیب خودش پولی را پرداخت کند، بجای هزینه برای ساخت سریال 45 دقیقهای که به این اندازه هم تماشاگر ندارد حق فوتبال پرداخت شود، بجای صدا و سیما باشگاهها هزینه میکنند تا اوقات فراغت مردم پر شود، این کار تا حدودی بی انصافی صدا و سیما نسبت به فوتبال است، این مسئله باید مورد توجه مسئولین کشور باشد تا حقوق باشگاه پذیرفته شود.
* تراکتورسازی در لیگ برتر عملکرد خوبی داشت آیا قبل از شروع فصل، خودتان شانس قهرمانی برای تیم قائل بودید؟
اگر به مصاحبههای قبل از شروع فصل مراجعه کنید از تیمم دفاع میکردم اکنون نیز این کار را میکنم به امید خدا با روندی که داریم تا قهرمانی پیش میرویم.
* چه شد که از بین آن همه گزینههای مختلفی که مطرح میشد برای کادر فنی با خطیبی به توافق رسیدید؟ در آن زمان نامهایی مثل منصور ابراهیم زاده، حمید درخشان و ... مطرح میشد.
بحث درخشان شایعه بود و این مسئله در رسانهها مطرح شد، با منصور ابراهیمزاده صحبت کردیم، اول از همه با اولیویرا وارد مذاکره شدیم و در کنار آن با خطیبی هم مذاکره میکردیم، ما در هدفگذاری 3 ساله خود معیارهایی داشتیم مثل مسئله بومیسازی، در خطیبی هم این فاکتور را میدیدم و هم اینکه او میتواند تیم را موفق کند شاید او کمی کم تجربهتر از سایر گزینهها بود اما او انرژی بسیار بالایی دارد که این مسئله را هم تا به الان نشان داده، توانایی او بالاتر از سن و تجربهاش است، اطلاعات فنی بسیار بالایی دارد و در امر هدایت تیم بسیار باهوش است، به این اعتقاد رسیدم که او هم بومی و هم جوان است، با خطیبی که صحبت میکردم گفتم این ریسک را انجام میدهم و امیدوارم که موفق شویم که خدارا شکر او تا به امروز توانسته ذهنت ما را ثابت کند، او مربی خوبی است و خداروشکر خوب نتیجه گرفته است.
* تراکتورسازی در دو دوره گذشته لیگ قهرمانان آسیا نتایج خوبی نگرفته است، امسال هدف شما در این مسابقات چیست؟
بازیهای آسیایی میدانی است که نیاز به تجربه دارد، بازیکنان و کادر فنی باید آمادگی کافی ذهنی را داشته باشند، حتی مدیریت هم نیاز به تجربه دارد، تراکتورسازی در دو سال گذشته کسب تجربه کرده است مطمئناً بازیها در آسیا شرایط متفاوتی دارد، رعایت قوانین آسیا خودش مسئلهای جدا است، در آنجا در تمامی مسائل دقیق هستند و با هیچکس شوخی ندارند از کوچکترین تخلف نمیگذرند، تلاش ما این است که در فصل جاری مسابقات آسیا از گروه خود بالا برویم، اگر این اتفاق بیفتد یک قدم از تجربه گذشته خود استفاده کردیم و سپس در فصلهای اینده برای قدمهای بعدی عمل میکنیم.
* اکنون بحث بازیکنان سرباز مطرح است، خیلیها میگویند چرا باید بازیکنان خود را به رقیب بدهیم و آنها را قوی کنیم تنها به این خاطر که این باشگاهها میتوانند از بازیکن سرباز استفاده کنند.
سربازی یک قانونی است که همه باید از آن پیروی کنند، هیچکس در این امر مستثنی نیست و در محرومترین منطقه کشور هم افراد به سربازی میروند، فردی که نان آور یک خانواده است مجبور است این خدمت مقدس را پشت سر بگذارد، چیزی که باعث شده این مسئله خیلی داغ شود و برخی اعتراض داشته باشند تخلفاتی است که در امر کارت پایان خدمت اتفاق افتاده است، اگر این تخلف صورت نمیگرفت آیا این بازیکنان نباید به خدمت سربازی میرفتند.
* خیلیها میگویند بحث سربازی مغایر با قانون فیفا است و این بحث بوجود میآید که وقتی تیمی میتواند بازیکن سرباز بگیرد یعنی دولتی است و در این شرایط اتفاقات خلاف آئین نامه فیفا میافتد.
نباید دو مطلب را با یکدیگر قاطی کرد، با اینکه بازیکنان باید به خدمت سربازی بروند هیچ مشکلی نداریم چون این تخلف از سوی بازیکنان شاخصی رخ داده صحبتهای زیادی حول آن انجام میشود، نباید در این شرایط سربازی زیر سوال برود، ای کاش این اتفاق نمیافتاد، اکنون وقتی چند بازیکن شاخص مجبور میشوند باشگاه خود را ترک کنند برخی از باشگاهها اعتراض میکنند اما اگر این نفرات در شرایط عادی به سربازی میرفتند این مشکلات بوجود نمیآمد، وقتی فردی به خدمت اعزام میشود فرمی به او داده میشود تا از تواناییهای خود نام ببرد، فردی مینویسد تایپیست است و فردی دیگر از تواناییهای خود در پزشکی، آرایشگری، رانندگی و غیره نام میبرد، در خدمت از توان و تخصص سربازها در بخشی که توانایی دارند استفاده میشود، نفراتی که در فوتبال حضور داشتند تخصصشان در این ورزش است، در ابتدا ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد این نفرات حق فوتبال بازی کردن ندارند، سازمان لیگ وساطت کردند به دلیل اینکه با این اتفاق فوتبال این بازیکنان از بین میرود آنها به کار خود در ورزش ادامه دهند و در نهایت این تصمیم گرفته شد که این بازیکنان از فوتبال جدا نشوند، این یک روال طبیعی است. عقل سلیم هم میگوید باید از تخصص افراد بهترین استفاده را برد، اینکه میگویند این مسئله مغایر با قانون فیفا است بحث دیگری است، باشگاه ملوان از بدو تاسیس و قبل از انقلاب نظامی بوده و برای نیروی دریایی است، آن موقع نیروی هوایی هم تیم فوتبال داشت و حتی فعالیت آنها در رشتههای دیگر هم دنبال میشد به همین خاطر از سربازانی که در فوتبال تخصص دارند در امر فوتبال استفاده میشود، این پدیده نو ظهور و جدید نیست به این مسئله در گذشته هم عمل میشد، با توجه به اینکه بنیاد تعاون بسیج کارخانه را خریداری کرده و باشگاه تراکتورسازی هم برای کارخانه است، باشگاه ما غیرمستقیم به این موضوع وصل شده است باشگاه تراکتورسازی نظامی نیست و برخی اینگونه القا میکنند که باشگاه ما مثل پادگان است و همه با پوتین راه میروند، چون بودجه باشگاه از سوی کارخانه تامین میشود و کارخانه هم توسط بنیاد تعاون بسیج خریداری شده است،
برخی از من میپرسند تراکتورسازی تیم نظامی است که در پاسخ به آنها باید بگویم تراکتورسازی نه تیم نظامی بوده و نه هست. نمیدانم آیا از شرایط نیروی زمینی اطلاع دارید یا نه اما برخورد آنها به طور کامل به صورت نظامی است. آنها به طور کامل سرباز میگیرند اما شرایط ما و ملوان به این صورت نیست. ملوان با توجه به اینکه 70 درصد سهام خود را به بخش خصوصی اختصاص داده دیگر مثل گذشته آن شرایط نظامی را ندارد که بازیکنان بخواهند پوتین به پا کنند. اگر باشگاه تراکتورسازی این نفرات سرباز را در اختیار نگیرد فوتبال آنها دچار مشکل میشود. ما تا امروز نه لیستی دیدیم و نه لیستی داده شده است. درخواست حضور سه نفر را داشتیم که با آن هم موافقت نشده است. حسین ماهینی به ملوان رفت و آن صحبتها هم از سوی حمید درخشان مطرح شد. اصلا کسی ما را تحویل نمیگیرد.
* در مورد رفتن ماهینی پرسپولیس کارشکنی کرد یا اتفاق دیگری افتاد؟
کد سربازی ماهینی برای جای دیگری صادر شده بود. من از این مسئله خبر نداشتم و اعلام کردم که این بازیکن را میخواهیم. ما نمیتوانیم 10 بازیکن را به صورت انتسابی جذب کنیم. اگر هر بازیکنی را که میخواستند خودشان به تیم میفرستادند ما با آن مخالفت میکردیم. براساس نیاز تیم بازیکن میخواهیم اگر این نفرات به درد ما بخورند از حضورشان استفاده میکنیم و گرنه از جای دیگر یار میگیریم. در آن صورت بازیکن نمیتواند بازی کند و برای باشگاه مشکل درست میشود و دردسر آن بیشتر میشود.
* برنامه باشگاه تراکتورسازی برای تیمهای پایه چیست؟
بودجه تیمهای پایه را تقریبا سه برابر سال قبل کردیم. ما برنامه داریم تا هرطور شده سه، چهار بازیکن خوب از تیمهای پایه بالا بیاوریم و به تیم تزریق کنیم. این مسئله را با مربیان و اعضای آکادمی شرط کردیم با توجه به اینکه به بخش پایه اهمیت دادیم میبینم که مربیان این قسمت از باشگاه انگیزه بیشتری پیدا کردند و میدانند که باشگاه آنها را در نظر دارد.
فعالیت بسیار خوبی در این بخش انجام میشود و فکر میکنم تا دو، سه سال دیگر آکادمی فوتبال تراکتورسازی بتواند بازیکنان خوبی را تحویل فوتبال آذربایجان بدهد.
* این روزها خیلی از باشگاهها به لیست تیم ملی اعتراض دارند و میگویند آنها از سوی مربیان تیم ملی دیده نمیشوند؟
قصد انتقاد ندارم اما انتظار داریم در اردوهای آینده تیم ملی که کارلوس کیروش در نظر گرفته است بازیکنان ما هم به اردو دعوت شوند و عملکرد آنها مورد ارزیابی قرار بگیرد. این حق را برای باشگاههای دیگر هم قائل هستیم اگر بازیکنان خودشان را نشان ندادند کنار گذاشته شوند اما اگر این اتفاق نیفتاد ذهنیتها نسبت به تیم ملی مثبت نخواهد بود. فکر نمیکنم کیروش در تیم ملی به دنبال نامها باشد. بسیاری از بازیکنان خوب فوتبال ایران نام بزرگی ندارند اما در عمل حرفهای زیادی برای گفتن دارند. انتظار داریم توجه بیشتری به تیم ما شود و حقمان را در نظر بگیرند.
* چقدر شانس قهرمانی برای تراکتورسازی قائل هستید؟
خیلی امید داریم و انشالله این اتفاق بیفتد.
* میگویند پرسپولیس بیش از 100 میلیارد و استقلال حدود 100 میلیارد بدهی دارد. این مقدار بدهی برای باشگاه تراکتورسازی چقدر است؟
بدهی ما خیلی خیلی کمتر است شاید مجموع بدهیهای تراکتورسازی حدود 5، 6 میلیارد هم نباشد. بخشی از این بدهیها به مرور زمان پرداخت شده است. ما در فصل جاری روی هزینهها برنامهریزی کردیم و نسبت به فصل گذشته حدود 7 میلیارد از قرارداد بازیکنان کاسته شده است. همین مسئله جلوی 6، 7 میلیارد بدهی و افزوده شده روی مبلغ گذشته را میگیرد. ما مثل استقلال و پرسپولیس مشکل مالی به صورت حادی نداریم. البته باید به مرور زمان بدهیهای گذشته پرداخت شود.
* آیا باشگاه تراکتورسازی مورد حمایت مسئولان استان قرار دارد؟
خوشبختانه مسئولین استان پشتیبان باشگاه هستند هیات فوتبال، شورای شهر، شهرداری، دبیرکل ورزش و جوانان، استانداری و ... کنار تیم هستند. باشگاه تراکتورسازی در تبریز یک باشگاه مردمی است که علایق و خواست قلبی مردم با آن گره خورده است. مسئولان استان هم از این امر مستثنی نیستند و همه از ما حمایت میکنند. اگر ما به موفقیتی رسیدیم در سایه این حمایتها و تلاشها بوده است. اگر این حمایتها نبود ما مشکلات بسیار بیشتری از برخی مشکلات امروزی داشتیم.
* آیا باشگاه تراکتورسازی را میتوانیم یک باشگاه خصوصی تلقی کنیم؟
ما باشگاه دولتی محسوب نمیشویم چراکه بنیاد تعاون یک مجموعه مستقل است و وابسته به دولت نیست. کارخانه ما دولتی نیست و باشگاه هم دولتی محسوب نمیشود.
* آیا برنامهای برای واگذاری باشگاه به بخش دیگری وجود دارد؟
برنامهای برای فروش باشگاه در دستور کار نیست اما روالی که در پیش گرفتیم این است که به خودکفایی برسیم و درآمدزایی از سوی خود تیم فوتبال باشد تا دیگر نیازی به دریافت پول از سوی کارخانه نداشته باشیم. این سیاستی است که یکی دو سال آینده پیگیری میشود تا به نتیجه نهایی برسیم.
* به نظر میرسد هواداران تراکتورسازی دیگر مثل گذشته از تیم خود حمایت نمیکنند؟
بخشی از این مسئله به جذابیت مسابقات فوتبال بازمیگردد مشکلات رفت و آمد هواداران هم بخش دیگری از مسئله است گاها برخی برخوردها و طولانی بودن مسیر ورزشگاه باعث میشود که هواداران مثل گذشته به ورزشگاه نیایند. خدا را شکر با توجه به نتایج خوبی که تراکتورسازی در هفتههای اخیر کسب کرده و با عنایت به حضور تیم در صدر جدول می بینیم که هواداران بیشتری به ورزشگاه بیایند. البته باید با کمک سایر ارگانها شرایط را برای هواداران مساعدتر کنیم تا آنها با میل و رغبت بیشتری به ورزشگاه بیایند. حضور پرشور هواداران علاوه براینکه باعث جذابیت بیشتر یک مسابقه فوتبال میشود به بازیکنان و کادر فنی قوت قلب میدهد تا عملکرد بهتری را ارائه کنند.