پارس فوتبال - خبرنگار روزنامه مارکا به تشریح درگیریاش با ژوزه مورینیو در خصوص جاسوسهای این باشگاه پرداخت و نوشت:
«در دنیای فوتبال، من و افرادم در بالاترین سطح هستیم و در دنیای خبرنگاری شما فقط یک مشت تفاله هستید!.» اینها کلماتی بود که مورینیو روز شنبه در نزدیکی اتاق کنفرانس خبری سانتیاگو برنابئو در حالی که مستقیم به چشمان من نگاه میکرد، بر زبان آورد.
بعد از کنفرانس خبری پیش از بازیهای لالیگا، خوان کامیلو آندراده، یکی از اعضای روابط عمومی باشگاه از من خواست تا با سیلوینو لورو، مربی دروازهبانان رئال مادرید صحبتی داشته باشم. با کمی تردید در را باز کردم، لورو به همراه مورینیو، لوئیس کمپوس و دو نفر دیگر از اعضای باشگاه به نامهای کارلوس کارباخوسا و فرناندو پوررو آنجا بودند. دستم را به سوی مورینیو دراز کردم، اما او از فشردن آن امتناع کرد و شروع به داد و فریاد کردن بر سر من به زبان پرتغالی کرد.
از او خواستم تا کمی آرامتر صحبت کند و او فریاد زد: تو کسی نیستی که شخصیت مرا زیر سوال ببری.
وی به توضیح کارنامهاش پرداخت و من با اشاره به منابعم از حرفهایم دفاع کردم. با وجود اصرار حاضران، نام منابع آگاهم را فاش نکردم. به آنها گفتم که اگر فکر میکنید اشتباهی شده باشد، باز هم از آنها سوال خواهم کرد، اما باز هم به چیزهایی که آنها به من گفتهاند اطمینان دارم.
روز پنجشنبه پس از شکست مادرید در ویگو، ما در رادیو مارکا نگاهی به وضعیت رختکن رئال مادرید انداختیم و پس از کنترل آن با برخی از منابعمان درباره این صحبت کردم که برخی بازیکنان لورو را جاسوس مورینیو میدانند.
مورینیو در واکنش به این حرفها برآشفت و گفت: به من گفته شده که تو آدم درستی نیستی اما به جای اینکه به آنها اعتماد کنم، فکر دیگری کردم. تو یک ضد مادریدی و یک ضد مورینیو هستی و سوالاتت همیشه گمراهکننده است.
وی سپس به چارچوب بالای در اتاق اشاره کرد و دستش را تا بالای سرش برد تا نشان دهد توانایی حرفهایش در چه حدی است و سپس برای توصیف توانایی حرفهای من، زیر زانویش را نشان داد.
وی سپس به این مجادله رو در رو ادامه داد و گفت: تا زمانی که من سرمربی مادرید هستم به تو احترام میگذارم، اما روزی دیگر مربی این تیم نیستم و تو برایم مثل هر فرد دیگری در خیابان خواهی بود و آن موقع خواهیم دید...!
در حالی که مورینیو به صورت من زل زده بود و لورو تلاش میکرد به این مشاجره پایان دهد، زیرا زمان تمرین فرا رسیده بود، من به لورو گفتم: اطلاعات من حقایق غیرقابل تکذیب نیستند. اینها نظرات شخصی برخی افراد درون رختکن هستند.
مورینیو مرا نصیحت کرد که در خصوص قابل اعتماد بودن منابعم دقت بیشتری داشته باشم و گفت: از گفتن این چیزها چه چیزی نصیبت میشود؟ حتی اگر هم درست باشند، که نیستند فکر میکنی ارزش خبری شدن داشته باشد؟ باید مطمئن باشی که منابعت حقیقت را به تو میگویند. 21 بازیکن هستند که با سیلوینو عالی کار میکنند و مثل هر جای دیگری 3 جاسوس وجود دارد که به تیم ضربه میزنند؛ تو حرفهای آنها را به خبر تبدیل میکنی. تو منبعی داری، او به تو اطلاعات میدهد و تو بهای این اطلاعات را به او پرداخت میکنی. منظورم این نیست که حتما به او پول میدهی، منظورم این است که با اهمیت دادن به او در پوشش اخبار و حمایت از او این کار را میکنی. این اتفاق برای من افتاده است؛ خبرنگاری مرا صدا میزد و حرفهایی درباره روزنامهاش به من میزد و من با دادن خبر یا مصاحبهای با او بهای این کارش را پرداخت میکردم. وقتی چنین اتفاقی میافتد، من فکر میکنم اگر چنین فردی به همکارانش خیانت میکند، نمیتواند قابل اعتماد باشد. من حرفهای او را فاش میکنم. کاری که تو باید انجام بدهی.
این ملاقات به این صورت به پایان رسید که من از لورو عذرخواهی کردم و به او گفتم قصد اهانت به او را نداشتم و افزودم: اگر توهینی به شما و دوستانتان شد عذر میخواهم.
هرچند به آنها تأکید کردم که منابع من قابل اعتماد بودهاند.