اختصاصی طرفداری- یک خواننده و شاعر آمریکایی می گوید:" همه چیز در جهان تغییر می کند اما این زیبایی است که باقی می ماند." مرد قصه ما نه تنها زیبا بود بلکه جزوی از زیباترین ها هم بود. او جزو تیم ملی برزیل بود که زیبایی را تعریف کرد و به آن معنا داد. آرتور آنتونس کویمبرا ملقب به زیکو، پله سفید فوتبال برزیل است. او یکی از بهترین پلی میکر ها و ضربه آزاد زن ها تاریخ فوتبال است. او هشتمین بازیکن قرن بیستم نیز هست.
زیکو، 30 سال پس از اولین انتشار مجله تایم در 3 مارس 1953 در ریو دو ژانیرو متولد شد. خانواده او درآمد کمی داشتند و ریشه آن ها به پرتغال باز می گشت. او مانند دیگر کودکان برزیل عاشق توپ بود و در خیابان فوتبال بازی می کرد. او به خاطر علاقه اش به ورزش در محله شهره بود. در زمان نوجوانی در تیم فوتسال محلی که توسط برادرش و دوستانش اداره می شد بازی می کرد. او یکشنبه ها برای باشگاه فوتسال ریور به میدان می رفت.
در 14 سالگی به باشگاه آمریکا که برادرانش در آن بازی می کردند رفت و در تست آن ها شرکت کرد. در یکی از همین روز های یکشنبه برای تیم ریور 9 گل به ثمر رساند و توجه خبرنگار رادیو، گارسیا را به خود جلب کرد. او از پدر زیکو خواست اجازه دهد این پسر جوان در تست تمرینی فلامینگو شرکت کند.
در دوران مدرسه وی لاغر اندام بود و ماهیچه های قوی نداشت. معلم تربیت بندی زیکو در مدرسه برنامه ای برای قوی کردن ماهیچه هایش، به او داد. این ویژگی بعدا بسیار مورد استفاده زیکو قرار گرفت. در سال 1971 و 1972 ما بین تیم های جوانان و اصلی فلامینگو جا به جا شد تا هنگامی که اولین مربی اش در تیم جوانان، جوبرت سرمربی تیم بزرگسالان شد و او را به تیم اصلی آورد.
از سال 1971 تا 1983 در فلامینگو بود و بازیکن اصلی تیم بود و این تیم را در بردن لیبرتادورس و جام بین قاره ای یاری کرد. او پلی میکر اصلی تیم بود.
در آن سال ها زیکو از رم و میلان پیشنهاد داشت اما اودینزه با پیشنهادی 4 میلیون دلاری خواهان به خدمت گرفتن پله سفید بود. باشگاه های بزرگ ایتالیا به علت مبلغ زیاد این قرارداد به فدراسیون فوتبال ایتالیا فشار آوردند که این قرارداد را باطل کند. هواداران اودینزه به خیابان ها آمدند و در جلوی فدراسیون فوتبال و سازمان های محلی دست به اعتراض زدند. در نهایت فشار ها از جانب هواداران اودینزه جوا ب داد و زیکو به شهر اودینه منتقل شد.
در سال 1983 به خاطر ضربات آزادش بسیار چهره شد و در پایان سال 83 از سوی مجله ورد ساکر به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب شد. در فصل بعد دچار مصدومیت شد و از ترکیب دور ماند و مشکلات مالیاتی هم برایش در ایتالیا دردسر ساز شد و تصمیم گرفت به برزیل و فلامینگو برگردد. پله سفید همچنان توسط هواداران اودینزه ستایش می شود و در ذهن آن ها باقی مانده است.
یک ماه پس از بازگشت به فلامینگو با تکل خشنی در جریان بازی از ناحیه زانو مصدوم شد و چند ماه خانه نشین شد. در سال 1989 آخرین بازی اش در لیگ را با پیراهن فلامینگو در مقابل رقیب این تیم فلومیننزه انجام داد و یک گل برای تیمش به ثمر رساند.
دو ماه بعد در ماراکانا آخرین بازی اش برای فلامینگو را در مقابل تیم منتخب جام جهانی انجام داد و رفت. او 731 بازی برای این تیم انجام داد و دومین بازیکن از لحاظ تعداد بازی شد و 508 گل به ثمر رساند. وی بهترین گلزن تاریخ این باشگاه برزیلی است. زیکو در تاریخ فلامینگو تاریخی شد و خواننده معروف برزیلی خورخه بنخر برای او یک ترانه در زمینه افتخاراتش در فلامینگو خوانده است.
پس از انتخابات ریاست جمهوری برزیل در دهه 90 به عنوان وزیر ورزش انتخاب شد اما در سال 1991 به علت قبول کردن پیشنهاد تیم سومیتومو کاشیما از ژاپن این پست را ترک کرد. وی به قهرمانی سومیتومو در لیگ قدیم ژاپن کمک کرد و در سال 1992 بهترین گلزن لیگ قدیم ژاپن شد و با شروع جی لیگ ژاپن نام تیم به کاشیما آنتلرز تغییر پیدا کرد. این تیم، تیم کوچکی بود ولی زیکو به این تیم کمک کرد تا با بزرگان فوتبال ژاپن رقابت کند. او جزوی از تاریخ فوتبال ژاپن و تیم کاشیما است. هواداران کاشیما به او لقب خدای فوتبال را دادند و مجسمه وی بیرون ورزشگاه کاشیما ساخته شده است.
وی اولین بازی اش برای برزیل را در انتخابی المپیک 1972 مونیخ انجام داد و در 5 بازی به میدان رفت اما در المپیک به تیم ملی دعوت نشد. بعد از آن زیکو به پدرش گفت که می خواهد فوتبال را کنار بگذارد و به مدت 10 روز در تمرینات فلامینگو حاضر نشد. اما برادرش با وی صحبت کرد و نگذاشت این زیبایی فوتبال، فوتبال را ترک کند.
در جام جهانی 1978 در بازی مقابل سوئد یکی از معروف ترین گل های جام های جهانی را به ثمر رساند. وی در دقیقه پایانی کرنر سانتر شده را وارد دروازه سوئد کرد و بازی 1 بر 1 شد اما داور ولزی این دیدار، کلایو توماس اعلام کرد در زمانی که توپ بر روی هوا بوده است وی سوت پایان را زده است. در نهایت برزیل در آن جام سوم شد و در کوپای سال بعد نیز برزیل به مقام سوم رسید.
در جام جهانی 1982 جزو زیباترین تیم تاریخ جهان در کنار جونیور و دکتر سوکراتس و فالکائو بود. اما ایتالیا با حذف برزیل جلوی زیباترین زیبای جهان را گرفت و دست تحصیل کرده ترین و مهندسی ترین تیم تاریخ فوتبال دنیا از جام کوتاه ماند. زیکو در جام جهانی 1986 نیز با مصدومیت به میدان رفت اما برزیل در ضربات پنالتی در یک چهارم نهایی به فرانسه باخت.
در سال 1994 رسما از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و رو به فوتبال ساحلی آورد و در سال 95 قهرمان جهان شد و آقای گل و بهترین بازیکن تورنمنت شد. در سال 1995 مدیر فنی باشگاه کاشیما شد. در سال های 1996 و 1999 دو باشگاه با نام خودش تاسیس کرد.
در سال 2002 فدراسیون فوتبال ژاپن به دنبال جایگزینی برای فیلیپ تروسیه می گشت و آن ها تصمیم گرفتند زیکو را انتخاب کنند. وی تجربه کمی در مربیگری داشت اما فوتبال ژاپن را به مانند کف دست می شناخت. وی سرمربی تیم ملی ژاپن شد اما در ابتدای کار زیاد موفق نبود اما این تیم را قهرمان جام ملت های 2004 کرد و چشم بادامی ها را به جام جهانی 2006 رساند. بازی ژاپن در آن سال ها شبیه فوتبال برزیل بود با پاس های کوتاه. در جام جهانی 2006 با دو شکست و یک تساوی در مقابل کرواسی حذف شدند و بعد از آن زیکو استعفا داد و رفت تا ماجراجویی اش را ادامه دهد.
در جولای 2006 با تیم فنر باحچه قراردادی دو ساله امضا کرد و در اولین فصل حضورش در ترکیه دو گانه (قهرمانی در سوپرلیگ و جام حذفی) کرد و تیم را برای اولین بار در تاریخش به مرحله حذفی لیگ قهرمانان رساند. هواداران فنر به او لقب شاه آرتور را دادند و به تیمش، لقب شاه آرتور و شوالیه ها را.
در سال 2008 به بونیادکار ازبکستان رفت و باز هم دوگانه کرد و پس از یک سال به تیم زسکا رفت اما در سپتامبر 2009 از کار اخراج شد. یک هفته بعد با تیم المپیاکو قراردادی دو ساله امضا کرد و در لیگ قهرمانان تیم را به مرحله حذفی رساند اما در لیگ اوضاع خوب نبود و در ژانویه 2010 از کار برکنار شد.
در سال 2011 سرمربی تیم ملی عراق شد اما پس از حدود یکسال اعلام کرد فدراسیون عراق نمی تواند بندهای قرارداد وی را انجام دهد و عراق را ترک کرد. در سال 2013 به الغرافه رفت و پس از یکسال به لیگ هند رفت و سرمربی تیم جوآ شد و در سال اول تیم را به نیمه نهایی لیگ رساند در سال 2015 تیم را به فینال رساند اما با شکست 3 بر 2 نتوانست قهرمان هند شود.
پدر بزرگ و مادربزرگ زیکو پرتغالی بودند و پدرش هم در 10 سالگی از پرتغال به برزیل آمده بود. زیکو ششمین و کوچکترین فرزند خانواده است. در سال 1975 با خواهر همسر برادرش، ادو ازدواج کرد. زیکو سه فرزند پسر نیز دارد.
زیکو، هر جا رفت از کوچه ریو تا شهر کوچک کاشیما زیبایی اش را با خود برد و آن جا را زیبا کرد.