دلپیرو جدا از بعد اخلاقیش از بعد فنی یکی از بهترین فوتبالیست های تاریخ ایتالیا و یکی از بهترین مهاجم های تاریخ اروپا بود. کسی که به روبرتو باجو ترجیح داده شد. این خودش کافیه واسه اینکه بفهمیم کی بود چون باجو دقیقن تو سالهای قبل از ورود الکس به یووه توپ طلا برد و کامل ترین مهاجم دنیا بود تو یه برهه ای. سالهای اول شکوفایی الکس دوران تعدد ستاره های هجومی تو اروپا بود. مهاجما و هافبک هجومی های نابغه و اسطوره ای زیادی تو خیلی از تیما بودن و مثل الان رقابت بهترین ها محدود به نهایتن ۷، ۸ بازیکن نبود. وقتی الکس تو ۱۹ سالگی از پادوا به یووه اومد استویچکوف، کانتونا، آسپریلا، میاتوویچ، رونالدو، ژرژ وه آ، کلینزمن، لیتمانن، برگکمپ، کلایورت، میشل و برایان لادروپ، شوکر، ساویسویچ، ویالی، باتیستوتا، باجو، اندی مولر، زامورانو، ببتو، شیرر، یان رایت، بیرهوف، زولا، ژورکائف و ... تو اوج فوتبالشون بودن و ستاره هایی که از جوانی بلافاصله وارد بزرگان شده بودن مثل فیگو، ، زیدان، اوون، ریوالدو، رائول، ویری، گیگز، شوچنکو، آنری، بکام، توتی، ردوندو و ... الکس بلافاصله بعد از ورودش توی فینال چمپیونزلیگ برای یووه گلزنی کرد و توی ۲۰ و ۲۱ سالگی در حضور تمام این بزرگان نفر چهارم لیست توپ طلا شد. روند پیشرفتش عالی طی میشد. امید اول ایتالیا توی حمله بود و همه از ظهور یه باجو و پلاتینی جدید حرف میزدن. نشریات ایتالیایی تا جایی بالا برده بودنش که استعدادش با مارادونا و پله مقایسه میشد. دلپیرو خوش تکنیک و دریبل زن بود. کنترل توپ عالی و از اون مهم تر استپ ها و فرست تاچ های فوق العاده داشت. سریع و چابک بود. ظرافت داشت و همزمان از بدنش خوب استفاده میکرد. دید خوبی تو زمین داشت و تو حرکات ترکیبی و یک و دو تاپ بود و شوت هاش، شوتهای مرگباری میزد. از دور یا نزدیک، پشت محوطه و زاویه ی بسته فرقی نمیکرد. می تونست از هر نقطه ای سه کنج زاویه ی مخالف رو نشونه بگیره. از همون جوانی هم نشون داد توانایی خاصی توی ضربات ایستگاهی داره و وقتی پشت ضربه ی پنالتی قرار میگرفت حس یه مهاجم درجه یک ۳۰ ساله رو به بیننده میداد. چون راست پا بود کم کم تعداد گل هاش از کنج بیرونی سمت چپ محوطه جریمه اونقد زیاد شد که به اون منطقه از یک سوم هجومی منطقه ی دلپیرو میگفتن.
همه چیز داشت عالی پیش میرفت تا اون مصدومیت لعنتی اتفاق افتاد. ۸ نوامبر ۹۸ تو یه روز سرد پاییزی استخوان لیگامنت الکس شکست و ۲۴۰ روز مصدومیت رو سپری کرد. کل فصل رو از دست داد. وقتی برگشت کاملن میشد تفاوت رو احساس کرد. وزنش کمی زیاد شده بود. میشد توی ساق هاش ترس رو دید و دیگه اون چابکی و توانایی دریبل زنی قبل از مصدومیت رو نداشت. شدت مصدومیتش به حدی بالا بود که خیلیا پیش بینی کردن مثل فان باستن فوتبال رو کنار میذاره. داستان عوض شده بود ولی چیزی که هنوز تغییری نکرده بود تکنیک نابش، شوت ها و ایستگاهی های فوق العادش و البته عشق هوادارا بود. دلپیرو هر چند دیگه نمی تونست با فوق ستاره های جوان و پرانرژی برای توپ طلا رقابت کنه اما توی لیگ بیش از ۲۷۰ گل و توی چمپیونزلیگ ۴۴ گل برای یووه زد. ۲ بار آقای گل شد. با یووه به سری ب رفت و تمام این آمارها در حالی بود که یک فصل از سری آ و ۴ فصل از حضور در چمپیونزلیگ به خاطر کالچوپولی و تبعاتش محروم شد. دلپیرو توی ۹ فصل حضور در چمپیونزلیگ برای یووه ۴۴ زد که اگه حساب کنیم کالچوپولی رخ نمیداد یا تو یووه نمی موند به طور تقریبی می تونست طی ۱۳ فصل ۶۳ گل توی چمپیونزلیگ بزنه و از این حیث در رتبه ی چهارم گلزن ترین مهاجمان تاریخ چمپیونز قرار میگرفت بعد از رونالدو، مسی و رائول. حتی جا داشت ۱۰ گل هم کمتر بزنه و در رتبه ی ششم قرار بگیره. همه ی اینا با در نظر گرفتن مصدومیتی که فوتبالش رو تا آستانه ی نابود شدن برد.
از همه ی این حرف ها گذشته دلپیرو برای یوونتوسی ها و ایتالیایی ها نماد یه مهاجم درجه یک نیست بلکه بیش از اون نماد کلاس، تعصب، اخلاق و فداکاریه. جدای از اینکه همیشه یکی از خوش تیپ ترین ها و مردونه ترین فوتبالیست های فعال در مدلینگ بود و یکی از الگوهای مهم مدل مو، مدل خط ریش و مدل رفتار و منش برای جوان های متولد دهه ۸۰ و اوایل ۹۰ میلادی بود.
Fino Alla Fine
مبارزه تا پایان
https://www.instagram.com/ali_hoosh
https://telegram.me/intelligentali
آخرین حضور 4 هفته یک روز قبل
عضویت از 11 سال 5 ماه قبل