جام جهانی ۲۰۰۲ یک تورنمنت عادی نبود و دلایل زیادی برای این ادعا وجود دارد. از گل قیچی ادمیلسون به کاستاریکا تا کاندیدای بهترین گل روی کار تیمی در تاریخ این رقابت ها توسط سلیف دیائو. از اتفاقات غیرمنتظره همچون زدن سه گل در ۳۶ دقیقه به پرتغال توسط آمریکا تا صعود کره جنوبی و ترکیه به نیمه نهایی.
اما احتمالا این وقت اضافه دو بازی در مرحله حذفی بود که بیشترین واکنش ها را برای مدت ها با خود به همراه داشت.
برتری ترکیه برابر سنگال در مرحله یک چهارم نهایی احتمالا تا ابد به عنوان آخرین بازی به یاد آورده خواهد شد که با گل طلایی به اتمام رسید. اما زننده این گل یعنی ایلهان مانسیز، کاری کرد که با چنین لحظه ای به یاد آورده نشود. او در ابتدای سی سالگی و به خاطر مصدومیت، فوتبال را کنار گذاشت و سپس به ورزش اسکیت روی آورد و حتی در مسابقات انتخابی المپیک زمستانی ۲۰۱۴ نیز شرکت کرد.
در شرایط عادی تغییر رشته ورزشی این مهاجم ترک، عجیب به نظر می رسید، اما همانطور که اشاره شد، جام جهانی ۲۰۰۲ به کل عجیب و غیرمعمول بود. چرا که چهار روز پیش از مسابقه ترکیه و سنگال، ایتالیا در مرحله یک هشتم نهایی مسابقات با گل طلایی آن جونگ هوان، در کمال ناباوری مغلوب کره جنوبی میزبان شد.
“کابوس سرخ“ عنوانی بود که روزنامه گاتزتا دلو اسپورت در توصیف این بازی گذاشت. بازی که ایتالیا باید خیلی زودتر از گل طلایی دقیقه ۱۱۷ آن، تمامش می کرد. اما به خاطر اتفاقاتی که به نظر از کنترل آنها خارج بود، ناکام ماندند.
ایتالیا در مرحله گروهی چندان نمایش درخشانی نداشت، اما آتزوری همواره وقتی آرام به فرم ایده آلش نزدیک می شود، خطرناک تر است. گل تساوی دقایق پایانی الساندرو دل پیرو به مکزیک سبب شد تا تیم تراپاتونی با ۴ امتیاز از گروهش بالا برود. اما در مرحله بعد، کره جنوبی و بایرون مورنو داور اکوادوری انتظارشان را می کشیدند.
“دیدن این مسابقه بسیار عذاب آور بود. چون واضح بود که ما اجازه نداشتیم برنده شویم.“ این حرفی است که فابیو فدله، یک هوادار فوتبال ایتالیای ساکن لندن در مورد این بازی گفت که همچنان داور مسابقه را به خاطر این شکست سرزنش می کند: “ما کاملا شایسته پیروزی بودیم اما نتوانستیم. با این حال در ایتالیا کسی آن جونگ هوان را به خاطر گلش سرزنش نمی کند. چون مسؤولیت این شکست به طور کامل بر گردن بایرون مورنو است.“
همه چیز مطابق انتظار پیش می رفت وقتی کریستین ویری در نیمه اول دروازه کره را باز کرد و بوفون پنالتی آن جونگ هوان را مهار کرد و ایتالیا در آستانه برتری در نود دقیقه معمول بازی بود. اما گل دقیقه ۸۸ سئول کی هیون و هدر دادن موقعیت دروازه خالی توسط ویری در ثانیه های پایانی، کار را به وقت های اضافه کشاند.
فرانچسکو توتی که قبل از مسابقه به خبرنگاران گفته بود که یک گل برای شکست دادن کره ای ها کافی است، در ابتدای وقت های اضافه توسط مورنو با دریافت کارت زرد دوم اخراج شد و در ادامه داور گل دامیانو تومازی را آفساید اعلام کرد تا گل دقیقه ۱۱۷ آن، باعث به وجود آمدن تئوری توطئه شود.
روزنامه کوریره دلو اسپورت در صف اول متوسل شدن به مطالب احساسی بود و در مطلبی در این روزنامه آمده بود: “ایتالیا از یک جام جهانی کثیف حذف شد. جایی که داوران و کمک داوران، نقش قاتلان اجیرشده را داشتند. هیچ تیمی در تاریخ جام جهانی چنین بی عدالتی را تجربه نکرده است.“ و حتی توتی پس از سوت پایان مسابقه، این شکست را یک “حذف از پیش تعیین شده“ دانست.
داوری ضعیف و خشم بی حد و حصر هواداران ایتالیا در حالت عادی شاید از مهم ترین عواقب این بازی به شمار می رفت، اما سپس اتفاق دیگری، نظر همه را به خود جلب کرد. آن جونگ هوان و سئول کی هیون تا قبل از آغاز جام جهانی، تنها بازیکنان از ترکیب کره بودند که در فوتبال اروپا توپ می زدند. اما در حالی که سئول کی هیون در اندرلخت عضویت داشت و از خشم ایتالیایی ها در امان بود، آن جونگ هوان بدشانس بود که در سری آ ایتالیا و باشگاه پروجا توپ می زد.
اگر سری آ بدترین مکان برای مهاجمی با چنین شرایطی بود، پروجا نیز بدترین باشگاه برای چنین بازیکنی بود. لوچانو گائوچی، مالک پروجا نمونه بارز یک آدم عجیب و دمدمی مزاج بود و این ویژگی اش را در ابتدای دهه ۲۰۰۰ با امضای قرارداد با فرزند معمر قذافی رهبر لیبی، اقدام به خرید هانا لیونگبرگ و ویکتوریا سِوِنسون، دو بازیکن تیم ملی زنان سوئد و خرید عجیب جی بوثروید نشان داد. فصل ۲۰۰۳/۰۴ شاید زمانی بود که دوره گائوچی را به معنای واقعی به تصویر کشید. نقل و انتقالات عجیب و در نهایت سقوط از سری آ پس از تنها ۶ برد از ۳۴ بازی. اما داستان اصلی مربوط به اتفاقات پس از جام جهانی ۲۰۰۲ است.
گائوچی شخصا قرارداد آن جونگ هوان را پس از جام جهانی فسخ کرد و در این باره گفت: “من هیچ علاقه ای ندارم به کسی حقوق بدهم که به فوتبال ایتالیا خدشه وارد کرد. من یک ملی گرا هستم و چنین رفتاری را نه تنها بی حرمتی به غرور ایتالیا، بلکه توهین به کشوری می دانم که دو سال پیش درهایش را به روی او گشوده بود.“
این حرکت بیشتر به یک اقدام نمایشی برای جلب توجه به نظر می آمد. چرا که قرارداد قرضی دو ساله آن جونگ هوان در هر صورت در حال اتمام بود و سر و صدایی که انتظار می رفت به پا نشد. البته گائوچی نیز پس از مدتی از موضعش کوتاه آمد و پیشنهادی ارائه کرد تا بازیکن کره ای را یک سال دیگر در پروجا حفظ کند. پیشنهادی که مطابق انتظار، رد شد.
فابیو فدله، هوادار ایتالیایی در ادامه حرف هایش گفت: “روز پس از بازی با کره، حرف های گائوچی را در روزنامه ها خواندم. هیچ کس غافلگیر نشده بود. چرا که گائوچی به زدن حرف های عجیب و غریب مشهور بود. در دوران مدیریتش همواره رفتار خارج از کنترلی داشت و تصمیمش برای اخراج آن جونگ هوان از باشگاه به خاطر زدن گل پیروزی به ایتالیا، تنها یکی از اقدامات عجیبش بود.“
آن جونگ هوان سپس به خاطر مشکل جواز کار از حضور در بلکبرن بازماند و به این ترتیب فوتبالش را در ژاپن ادامه داد و پس از چند سال دوباره به فوتبال اروپا بازگشت. اما دوره اش در پروجا، آخرین حضورش در ایتالیا بود و او بعدها اعتراف کرد که حتی قبل از جام جهانی ۲۰۰۲، از دوران حضورش در پروجا لذت نمی برد.
او در مصاحبه ای پس از بازنشستگی از فوتبال، گفت: “آنها به ندرت در محوطه جریمه به من پاس می دادند. حتی اگر خودشان شانسی برای گلزنی نداشتند.“
وی همچنین ادعا کرد که در دوران حضورش در پروجا با مارکو ماتراتزی رابطه خوبی نداشت.
لحظه ای که او توپ را دور از دستان بوفون وارد دروازه ایتالیا کرد بدون شک با دیدن چهره خشمگین ماتراتزی روی نیمکت، این لحظه برایش شیرین تر شد. ماتراتزی که خشمش را چهار سال نگه داشت تا سرانجام در فینال سال ۲۰۰۶ و با قهرمانی، فروکش کند. اما در جام جهانی ۲۰۰۶ این بار این ایتالیا بود که از تصمیم اشتباه داوران سود برد وقتی لوییس مدینا کانتالخو، داور مسابقه ایتالیا و استرالیا در مرحله یک هشتم نهایی جام، با اعلام یک پنالتی مشکوک در واپسین ثانیه های بازی، ایتالیای ده نفره را به یک چهارم نهایی فرستاد.
حال شاید آنها بی حساب شده بودند.
نوشته شده توسط Tom Victor از وبسایت thesetpieces.com