مطلب ارسالی کاربران
خروس چهل تاج و...
خروس چهل تاجم که نابهنگام میخواند و بابای خدا بیامرزم شرط کرد اگر امشب باز هم نابجا بخواند کارد را با گلویش وصلت می دهد و من بیچاره شب تا صبح بیدار ماندم و تا خروسم نصف شب میخواست بخواند نوکش را میگرفتم که صدایش در نیاید كه اگر ميخواند با اولين قوقولي قوقو حكم مرگش را امضا مي كرد فردايش بقال محل به دادم رسید و گفت ماتحت خروست را چرب کن تا دیگر نخواند …!! میگفت خروس برای خواندن باد در سينه می اندازد و انوقت میخواند و اگر ماتحتش چرب باشد موقع خواندن بادِ در سینه انداخته فِسّی از ماتحتش خالی میشود چون دیگر نمی تواند ماتحتش را به هم بکشد و باد را در سينه نگه دارد
باسن خروس زیبایم را وازلین مالیدم چند شب و دیگر نخواند طفلک…!! بعد از چند شب دیگر یادم رفت که وازلین بمالم و خروسم هم یادش رفت که بخواند….یا که یادش بود اما از مرغها خجالت میکشید که مثل هر شب به جای نغمه زیبایی که از حنجره اش برمی امده باد باسنش را تحویل انها بدهد….!! خروسم مَلول شد…!! خروسم مُرد بیچاره از نخواندن
حالا حکایت یارانه ها حکایت همان وازلین است…!! تا میخواهد صدایمان دراید ماتحتمان را با یارانه چرب می کنند.!!!
می ترسم از ان روزی که دیگر .... مارا چرب نکنند و ما هم یادمان برود که روزی میتوانستیم فریاد بزنیم. میترسم بمیریم از بی فریادی…!! مثل مرحوم خروس چهل تاجم كه مرد!!