اختصاصی طرفداری- حالا می خواهیم بررسی دقیق و موشکافانه ای از عواملی که پس از ۴۲ هفته صعود پارما را رقم زد اشاره کنیم. پس با ما همراه باشید.
اشتباه لونگو
مورنو لونگو سرمربی تیم فروزینونه که اولین سال حضورش در این تیم را گذراند و حتی تا آستانه صعود هم پیشرفت بازهم اشتباه کرد؛ او از اشتباهات متعددش در این فصل درس نگرفت تا زندگی به او درس خوبی بدهد. ابتدا می خواهیم با این سرمربی جوان و سابقه بازیگری و مربیگری اش کمی آشنایی پیدا کنیم.
مورنو لونگو که تنها ۴۲ سال سن دارد، بازیگری خودش را از تیم تورینو در سال ۱۹۹۴ آغاز کرد و در سال ۲۰۰۶ و خیلی زود با تیم الساندریا از فوتبال کناره گرفت به موفقیت چندانی در مستطیل سبز نرسید. اما اندک درخشش هایش روی نیمکت باعث به خدمت گرفتن او توسط مائوریسیو استرایپ، رییس باشگاه فروزینونه، شد. او از سال ۲۰۰۷ مربیگری را آغاز کرد و بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ روی نیمکت تیم پریماورای تورینو می نشست که توانست یک قهرمانی و در ادامه یک سوپر کاپ قهرمانی پریماورا برای آنها به ارمغان بیاورد.
مربیگری در سطح بزرگسالان را هم فصل گذشته و در تیم پرو ورچلی آغاز کرد. نتایج ضعیف فصل گذشته او با این تیم، ورچلی را تا مرز سقوط به سری سی، اتفاقی که امسال برای آنها افتاد، برد اما در نهایت توانست آنها را در لیگ حفظ کند تا ۱۴ ژوئن ۲۰۱۷ به عنوان سرمربی به فروزینونه بپیوندد و جانشین "پاسکواله ماریانویی" شود که فصل گذشته و با باخت ۱-۰ به کارپی در دور نیمه نهایی پلی آف، نتوانسته بود جیالاتزوری را به سری آ برساند.
لونگو معمولا بازیهای تهاجمی و تماشاگر پسندی را ارائه می کند و با توجه به بازیکنان تهاجمی خوبی که دارد. تعداد گل زده بالایی را در طی فصل داشتند و پایین تر از امپولی قهرمان برترین خط حمله را داشتند، اما مشکل تیم لونگو از جای دیگری نشأت می گیرد. تیم او به دو سندروم کشنده مبتلا است: ضدحمله و صد البته دریافت گل در دقایق پایانی. بیش از ۶۰ یا ۷۰ درصد از نزدیک به ۴۰ گل خورده تیم لونگو به همین عوامل مربوط می شود. برای مثال به چند بازی این فصل آنها می پردازیم.
به طور مثال در حساس ترین بازی فصل تیم که در برابر امپولی برگزار می شد، در حالی که پس از گل فوق استثنایی کامیلو چانو عقل عقب نشینی و انجام دادن کارهای دفاعی را حکم می کرد، لونگو بر تهاجم به سوی دروازه امپولی اصرار داشت تا اینکه ۲ گل از ضد حمله و ۱ گل هم از روی کرنر دریافت کردند.
تا حدودی می توانیم این بازی را به همان سندروم گل خوردن دقایق پایانی هم ربط دهیم زیرا ۳ گل پایانی امپولی در دقایق ۷۰ به بعد وارد دروازه فروزینونه شد.
برای مثال زدن از گل خوردن در دقایق پایانی لازم نیست راه دوری برویم، همین شب گذشته و در حالی که در دقیقه ۸۹ فروزینونه ۲-۱ از فوجیا پیش بود و صعود به سری آ را در مشت خود می دید، بازهم دروازه این تیم روی ضد حمله و در دقیقه ۸۹ با یک ضربه چیپ باز شد یا حتی میتوان بازی با اسپزیا را مثال زد که در دقیقه ۹۵ با دادن یک ضربه پنالتی به این تیم ۳ امتیاز حیاطی خانگی را از دست دادند.
همانطور که برابر امپولی در بازی رفت و در حالی که ۳-۲ از حریف پیش بودند با گلی که در دقیقه ۹۱ دریافت کردند، ۳ امتیاز خارج از خانه را از دست دادند. بدون هیچ شک و شبهه ای فروزینونه قدرتمند ترین تیم این فصل سری بی بود اما سن بالای بازیکنان این تیم که منجر به خستگی و در نتیجه دریافت گل در دقایق پایانی می شد و البته اصرار بی جهت لونگو به حفظ توپ و انجام کارهای تهاجمی دست این تیم را برای دومین سال پیاپی حداقل از صعود مستقیم به سری آ کوتاه گذاشت.
بن بست زامپرینی
مائوریسیو زامپرینی یک بیزینس من ایتالیایی است که در اواخر دهه ۸۰ میلادی پای او به فوتبال باز شد. ابتدا ریاست باشگاه ونیزیا را برعهده گرفت و توانست این تیم را پس از چند سال به سری آ برساند. در سال ۲۰۰۲ او تصمیم به ترک ونیز و رفتن به سیسیل برای تجربه ای جدید گرفت. این مرد مدیترانه دوست، طی ۱۵ سال ریاست خود در پالرمو ۴۰ سرمربی را عوض کرد و در سال ۲۰۱۶، و پس از یک فصل بد که در نهایت به ماندگاری ختم شد، تصمیم به کناره گیری از سمت خود گرفت. جانشین او مردی دیوانه تر از خود او بود "پائول باکاگلینی" کردی جوان با خالکوبی های فراوان و پرحاشیه که طی یک سال ریاسطتش ۱۱ سرمربی را عوض کرد که در نهایت هیچ یک از آنها جواب ندادند تا پالرمو به سری بی سقوط کند.
این پسر دیوانه بیش از یک سال در سیسیل ماندگار نشد و کار را به کاردان واگذار کرد: مائوریسیو زامپرینی! بیست و دوم ژوئن ۲۰۱۷ روزی بود که برونو تدینو بعنوان سرمربی جدید پالرمو به هواداران معرفی شد؛ نیم فصلی بی نقص و باشکوه باعث شد تا همه زبان تعریف از سرمربی سابق تیمهای نووارا، پوردنونه، زیر ۱۶ و زیر ۱۷ ساله های ایتالیا باز کنند، اما هرگز آن چیزی که شما دوست دارید ادامه نمی یابد.
نیم فصل دوم به نحوی ادامه پیدا کرد که باخت های پی در پی و نتیجه نگرفتن های پشت سر هم، در فاصله ۵ بازی تا پایان صبر زامپرینی را به سر بیارد تا تدینو را اخراج و "روبرتو استلونه" با سابقه ای درخشان در حوزه صعود از سری بی را بخدمت بگیرد. استلونه که بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ روی نیمکت فروزینونه می نشست توانست در فصل ۲۰۱۴/۱۵ برای نخستین بار این تیم را به سری آ برساند. استلونه همچنین سابقه یک دوره کوتاه مربیگری در پالرمو را هم در کارنامه داشت. اما چرا زامپرینی انقدر دیر به این کار اقدام کرد؟ نگاهی که به نتایج نیم فصل دوم پالرمو می اندازیم:
هفت باخت، ۷ مساوی و تنها ۷ برد داشته و در حالی که نیم فصل اول را با رتبه نخست به پایان رسانده بود پس از بازی با ونیزیا عملا شانس اندکی را برای صعود مستقیم می دیدند. تعلل زامپرینی این بار در اخراج مربی بود؛ اتفاقی که اگر زودتر می افتاد شاید پالرمو در هفته آخر به جای رتبه چهارم، رتبه دوم جدول را داشت.
خوش اقبالی دِ آورسا
روبرتو د آورسا سرمربی ۴۲ ساله و ایتالیایی که در اشتوتگارت آلمان متولد شده است. او که بعد از صعود پارما از سری دی و فصل گذشته جانشین "مارکو بارونی" شد و هدایت دجله ای ها را برعهده گرفت توانست در همان فصل اول پارما را از مسیر دور و دراز پلی آف سری سی به سری بی راه یابد اما کار در سری بی چندان آسان نیست!
روبرتو که سابقه بازیگری در مونزا، سمپدوریا، پسکارا، ترنانا، سیه نا، مسینا و حتی در ابتدای بازیگری اش مدتی از از تیم جوانان میلان به تیم بزرگسالان میلان هم آم؛ هرچند هرگز برای آنها بازی نکرد. در سال ۲۰۱۴ مربیگری اش را از همان باشگاهی که از فوتبال خداحافظی کرد یعنی "ویرتوس لانچیانو" شروع کرد.
فصل برای د آورسا همانند تدینو خوب شروع شد، اما به مانند سرمربی روسانرو این اتفاق ادامه نیافت. بحران پارما نقطهٔ عطفی بود در اتفاقات این فصل؛ شاید اگر این بحران بوجود نمی آمد پارما چنان نتایج فوق العاده ای را در تقریبا ۱۰ بازی پایانی اش نمی گرفت. بعد از پیروزی دوم دسامبر برابر پرو ورچلی، پارما ۵ بازی نبرد تا از منطقه صعود مستقیم به پلی آف سقوط کند. اوضاع در ادامه هم چندان خوب پیش نرفت. پارما بعد از یک برد ۳-۰ برابر پالرمو، دوباره ۴ بازی را بدون برد سپری کرد تا احتمال حداقل صعود مستقیم این تیم به پایین ترین درصد خودش برسد، اما آنها برگشتند!
آن هم با ۷ برد پیاپی که دو تای آن برابر رقبای اصلی در مسیر صعود یعنی پالرمو و فروزینونه بود؛ اگر پارما برابر فروزینونه به پیروزی ۱-۰ میرسید، این فروزینونه بود که با تفاضل گل برابر اما با گل های زده بیشتر به سری آ می آمد. در ۳ بازی بعدی هم پارما ۷ امتیاز گرفت تا با توجه به بازیهای پیش رو شانس آنها را برای صعود بیشتر قلمداد کنیم اما انگار بازهم بوی بحران می آمد.
باخت به پرو ورچلی قعر جدولی و دو هفته بعد (پس از برد ۲-۰ برابر ترنانا) باخت شوکه کننده میان دقایق ۹۰ تا ۹۵ به تیم ۱۰ نفره چزنا، شانس پارما را برای صعود خیلی پایین آورد، آنقدر که به رده پنجمی مشترک با ونیزیا رسیدند. د آورسا اما امیدش را از دست نداد. در حالی که ابتکار عمل در دست او نبود با ۲ پیروزی که یکی از آنها برابر تیم فابیو گروسو, باری در آخرین بازی خانگی (در حالی که به نظر می آمد بازهم برای پلی آف باید در اِنیو به میدان بروند!) بدست آمد و دیگری در آلبرتو پیکو برابر اسپزیای سخت جان، شیرینی این برد در حالی افزایش پیدا میکرد که کاپیتان لوکارلی گل دوم را به ثمر رساند.
خبر کامبک فروزینونه در بنیتو استرایپ صلیبی ها را مبهوت کرد، اما این پایان کار نبود؛ فوجیا هشتاد و نهمین دقیقه را برای به خانه فرستادن قناری ها انتخاب کرده بود. انگار این فصل خورشید و ماه و فلک دست در دست هم می خواستند پارما را به سری آ برگردانند، می خواستند هفت خواهر چه زودتر تکمیل شود. د آورسا گرچه با خوش اقبالی در روزها و هفته های پایانی به سری آ رسید، اما بی شک هیچکس قدرت، همبستگی و یکدلی آنها را منکر نمی شود.