تابستان در حالی برای هواداران چلسی شروع شد که هواداران شاهد بازگشت مرد محبوب استمفوردبریج، این بار در هیبت آقای شاد به چلسی بودند. مورینیو تیمی ناقص را تحویل گرفت و برای تکمیل این تیم تلاش کرد. شاید از چشم برخی تلاش های مورینیو بی ثمر بوده اما در واقع وی به طور کامل در کار خود موفق عمل کرد.
چلسی از سال 2010 تا کنون از نبود یک هافبک میانی توانمند و میانه دار رنج می برد و سال 2012 پس از خروج دروگبا از چلسی این بار شاهد نقطه ضعف دیگری در چلسی در پست مهاجم نوک بودیم. در تابستان تلاش های مسئولین برای خرید یک مهاجم شش دانگ و یک هافبک میانه دار توانمند ثمری نداشت و تنها به خرید سامی اتوئو پا به سن گذاشته و مارکو فن خینکل جوان بسنده کرد، گرچه با خرید ویلیان و شورله توان هجومی بالایی به چلسی بخشید.
چلسی مورینیو، تیمی سرشار از بازیکنان جوان که نیاز به هماهنگ ساختن دارند، از همان ابتدا فراتر از انتظارات کارشناسان ورزشی نتیجه گرفت و این امر تا حدودی به ضرر چلسی بود. مورینیو از ابتدا فصل اعلام کرد که چلسی هنوز کامل نشده و انتظار جام نداشته باشید اما به دلیل نتایج درخشان این انتظارات بالا رفت.
آخر مگر می شود بدون داشتن یک هافبک میانه دار توانمند که نقش اساسی در کنترل بازی دارد در لیگی فرسایشی چون انگلیس فقط بر مبنای دفاع و ضد حمله قهرمان شد؟ مگر می شود بار گلزنی تنها بر روی دوش هافبک های تیم باشد و تیم در یک رقابت بلند مدت چون لیگ قهرمان شود؟ مگر می توان بدون داشتن مهاجمی شش دانگ با ضد حمله در بازی های حذفی روند پیروزی را یکنواخت نگاه داشت؟
منطقی نگاه کنیم با ابزاری که مورینیو در دست داشت بدون شک نتایجی فراتر از حد انتظار گرفت. شاید برخی خرده بگیرند که چلسی مهره های فراوانی داشت، بله درست است مهره های فراوان در خط دفاعی و در پست هافبک تهاجمی و وینگ، اما چه سود وقتی دو حفره بزرگ در خط میانی و قلب خط حمله تیم وجود داشت؟
چلسی چه در لیگ و چه در لیگ قهرمانان فراتر از حد انتظار بود. بردن تمام تیم های بزرگ انگلیس و حضور در جمع 4 تیم پایانی، برای تیمی که سال گذشته در دور گروهی لیگ قهرمانان اروپا حذف شد و در لیگ برای کسب سهمیه اروپا می جنگید. منصف باشید، فراتر از عالی است.
چلسی در خانه برابر اتلتیکو حذف شد، بیایید بهانه نیاوریم نه داوری در کار بود و نه بدشانسی، حتی به لحاظ قدرت تیمی چلسی قوی تر از مادریدی ها بود، اما مشکل کار کجا بود؟ چرا چلسی که در خانه حریف تیم های بزرگ را به زانو در آورده بود در خانه خود برابر تیمی در حد و اندازه های اتلتیکومادرید شکست خورد؟
بزرگترین عامل باخت چلسی بدون شک گل دقایق پایانی نیمه اول مادریدی ها بود روی اشتباه تعجب برانگیز اشلی کول که بازی را 1-1 کرد. این گل تمامی معادلات را بر هم زد. سخت است مقابل تیمی با توان فیزیکی بالا و فلسفه بسیار خشن اتلتیکو که خطا کردن عضوی از دی ان ای آنهاست به بازی بازگشت. آن هم با وجود دو حفره بزرگ در خط میانی و خط حمله تیم.
تیم چلسی اکنون یک اسکلت کامل است که تنها به مقداری دیوار برای کامل شدن نیاز دارد. چلسی اکنون توان دفاعی بالا و توان موقعیت سازی ترسناکی دارد و تنها به یک مهاجم نیاز دارد که بتواند این موقعیت ها را به گل تبدیل کند. سال آینده ماتیچ در اروپا هم می تواند بازی کند و بدون شک نیاز اصلی چلسی تنها یک مهاجم است.
گزینه اصلی چلسی برای خط حمله مهاجم برزیلی الاصل اتلتیکومادرید یعنی دیگو کوستا می باشد که برخی خبرگذاری ها از حتمی شدن این انتقال خبر داده اند اما باید تا روز نهایی شدن انتقال صبر کرد.
از سه مهاجم چلسی بدون شک دمبا با و سامی اتوئو را سال دیگر نخواهیم دید و تنها تورس به دلیل مسائل اقتصادی در چلسی ماندگار خواهد شد. بازگشت لوکاکو جوان از انتقال قرضی و حضور دیگو کوستا در خط حمله چلسی می تواند تا سال ها خط حمله این تیم را بیمه کند.
زمزمه های خروج بازیکنانی چون لوییز و رامیرس نیز به گوش می رسد و در صورت اتفاق این قضیه چلسی باید به دنبال خرید یک هافبک کلاس جهانی دیگر باشد یا به لمپارد پا به سن گذاشته که بیشتر هجومی است تا دفاعی و بازیکنان جوانی چون فن خینکل، آکه، رومئو، مک ایچران و حتی ساویله اعتماد کند.
در هرحال چیزی که سال آینده از چلسی خواهیم دید چهره همیشگی چلسی یعنی یک چهره مدعی در همه جام هاست. بازگشت لیورپول به بالای جدول، قدرت گرفتن آرسنال و منچسترسیتی، بازگشت احتمالی یونایتد به مدعیان و حتی پیشرفت های اورتون روبرتو مارتینز و تاتنهام، سال آینده نوید رقابتی بسیار جذاب تر از امسال در لیگ انگلیس را می دهد.