مردم خوز از قدیمی ترین و باستانی ترین مردم فلات ایران بودند که سابقه آنها به قبل از مهاجرت بیخانمان های آریایی به داخل فلات ایران است
این قوم تا قرون اولیه اسلامی ساختار قومی خود را حفظ کرده بود اما به مرور نام آنها در تاریخ گم شد
این قوم که یونانیان آنها را "اوکسی" یا "اوکسیان" مینامیدند آخرین بازماندگان اقوام عیلامی بودند .
زبان رایج در خوزستان حالیه قبل از ورود زبان پارسیِ لری و عربی عمدتا خوزی بوده که احتمالا زبانی غیر هندواروپایی بوده است
برتولد اشپولر زبان رایج استان خوزستان را زبان خوزی دانسته، مینویسد: «بنا به اقرار صریح اهل آن عصر، نه به زبان عربی ارتباطی داشتهاست نه به زبان پارسی، حتی الفبای عربی برای تلفظ و تحریر آن کافی نبوده و خطا نیست که این لهجه ویژه از آخرین بقایای زبان عیلامی به حساب آوریم».
بنابرگفته مینورسکی و سوجک خوزیها احتمالاً از نسل عیلامیان بودهاند.ولادیمیر مینورسکی و سوات سوجک زبان خوزی تا چند قرن بعد از فتح خوزستان توسط مسلمانان زبان محلی مردم خوزستان بودهاست. سوجک گفته استخری(قرن دهم میلادی) در مورد مردم خوزستان در کتاب مسالک الممالک را به عنوان نمونه نقل میکند:
بیشتر آنها میتوانند فارسی و عربی صحبت کنند ولی آنها زبان خودشان را دارند(لسان خوزیان) که نه عبری است و نه سریانی و نه فارسی
ابن حوقل هم میگوید که با وجود زبان عربی و فارسی، خوزی به زبان دیگری سخن میگویند که نه سریانی است و نه عبری.
ژیلبر لازار به استناد روایتی که کتاب الفهرست از سخن ابن مقفع داشته، میگوید که ایرانیان در اواخر دوره ساسانی ۵ زبان داشتند:
پهلوی که زبان سرزمین فهلهاست یعنی ماد قدیم یا جبال مسلمانان.
دری زبان پایتخت (تیسفون یا مدائن).
پارسی زبان موبدان و علما.
زبان خوزی که در خوزستان رایج است.
سریانی که در سواد بدان تکلم میکردند.
زبان شناسان اتفاق نظر که دو زبان خوزی و سریانی ایرانی نمیباشند؛ سریانی زبانی آرامی است که در آن ایام زبان رایج مردم بین النهرین بود و خوزی که احتمالاً بقایای زبان عیلامی قدیم بودهاست. به گفته لازار منابع تاریخی قرون نخستین اسلامی، تصویر کلی از زبانهای ایران به دست ما نمیدهند اما گردآوردن اطلاعاتی پراکنده از جغرافینویسان و مورخان ممکن است. (در قرون نخستین اسلامی) زبان خوزی در خوزستان دوام آورد. گفته میشود که این زبان حتی با الفبای عربی قابل کتابت نبود.
ابن مقفع در مورد زبان خوزی آورده است:
خوزی زبانی بود که با آن شاهان و امیران در خلوت و هنگام بازی و خوشی با پیرامونیان خود سخن می گفتند.
ریچارد فرای میگوید که جغرافیدانان قرن ۱۰ هجری که به زبان عربی مینوشتند، از وجود زبان خوزی در کوهستان زاگرس خبر دادند که ادامه زبان باستان عیلامی تفسیر شدهاست.
مهدی مرعشی مینویسند: نویسنده احسن التقاسیم گفتهاست که آنها (خوزی زبانها) کمی از زبان عربی و فارسی را مخلوط کردهاند برای مثال، آنها میگویند: «این کتاب وصله کن»، "این کار قطعه کن" آنها به خوبی عربی و فارسی را استفاده میکنند و پیچیدگی و کشیدگی در انتهای کلماتشان در سخن گفتشان وجود دارد.
به گفته مارتین هاوگ زبان خوزی احتمالاً زبان درجه دوم در حکاکیهای سنگی توسط هخامنشیان است.