مطلب ارسالی کاربران
به مناسبت 52سالگی تعویض طلایی فرگوسن؛ تدی شرینگهام
تدی فوتبال خود را از آکادمی میلوال (نزدیکترین باشگاه محل سکونتش!) شروع کرد؛ اما قبل از آن نیز به مدد اوضاع اقتصادی خوب خانواده تحتنظر مربیان خانگی آموزشهای پایه فوتبال را فراگرفت. پدر و مادر تدی سهم بهسزائی در علاقه وی به فوتبال داشتند. بله شرینگهام کوچک در جائی رشد یافت که تب تاتنهام و عشق به ”وایت هارت لین“ در آن موج میزد. او یاد گرفت چگونه تاتنهام را دوست داشته باشد. اولین حضور همراه با پدر در ورزشگاههای لندن، به این عشق و علاقه افزود.
تدی در سال ۱۹۸۳ در حالی که ۱۷ سال داشت در مورد فوتبال میلوال پذیرفته شد. او در آنجا تحتنظر مربیان بزرگی چون بابی رابسون و لوئیز کربی آموزش دید.شرینگهام اولین همتیمیهای خود را بهخاطر دارد: اندی مسی، پل سن سام، آلن مکلری، جان نل، ”راجر وینتر“ و ”استیوارت رابینسون“ او یک سال تمام را کنار این افراد گذراند؛ اما هرگز موفق نشد در یک بازی رسمی حضور پیدا کند؛ با این حال شادمان و خرسند بود. در ماه نوامبر نام ”تدی شرینگهام“ بر سر زبانها افتاد. او همراه با میلوال در بازی جام حذفی مقابل ”دارت فورد“ به میدان رفت. ”تدی“ برای بازی بعدی باید تا ۱۸ ژانویه ۱۹۸۴ صبر میکرد. این بار حریف روبهرو ”برنتفورد“ بود؛ با این حال اولین گل مهم او هفته بعد در بازی مقابل ”بورنموث“ به ثمر رسید.
پس از گذشت سالها هنوز ”تدی“ آن گل را با جزئیاتش بهخاطر دارد: ”توپ در فاصله ۶ یاردی خط کرنر بود آن را کنترل کرده و با پای راست شوتی سهمگین و سریع زدم. توپ از فاصله ۸ یاردی وارد دروازه شد“.
تدی آن فصل ۴ بار بهعنوان بازیکن ثابت میلوال در لیگ به بازی پرداخت و ۳ بار از اواسط بازیها راهی میدان شد. بیشترین درخشش او در (Am cup) رقم خورد. جائی که در بازی مقابل ”کلینگهام“ گل برتری تیمش را در وقت اضافه به ثمر رساند. با شیرینکاری او بازی با نتیجه ۴ بر ۳ به سود میلوال خاتمه یافت. فصل بعد میلوال جواز حضور در دسته بالاتر را دریافت داشت؛ اما تدی فرصت زیادی برای قدرتنمائی بهدست نیاورد.
او فقط یک بار بهعنوان یار تعویضی در ”میلک کاپ“ مقابل چلسی به میدان رفت. مربی آن زمان میلوال ”جورج گراهام“ معروف بود. او به این جوان توجه چندانی نشان نمیداد؛ با این حال به پرورش جوانان باشگاه علاقه داشت. تدی نیز از این قاعده مستثنی نبود. او به گفته خود؛ در آن زمان جوانی بود که از هیچ کوششی برای جلب نظر مربیانش دریغ نمیکرد. هرگاه وی در تمرینات دچار خطا میشد، همتیمیهایش به وی میگفتند مربی کارش را زیر ذرهبین برده است. شاید گراهام سعی داشت، یک زبان جدید به تدی آموزش دهد؛ اما عملاً با برخی رفتارها وی را از تیم راند. سرانجام پس از رد پیشنهاد ۵ هزار پوندی برنتفورد، شرینگهام بهطور قرضی راهی تیم دسته چهارمی ”الدرشوت“ شد. تدی دوران کوتاه و ناموفقی را در این تیم گذراند؛ اما بنابر ادعای خود درسهای زیادی از زندگی آموخت و یاد گرفت که در فوتبال نیز شکست، یک روی تلخ زندگی است. او در این تیم ۶ بازی انجام داد و موفق به گلزنی نشد. بازگشت وی به میلوال نیز روزگار خوش گذشته را تداعی نکرد.او به تیم ذخیرهها و نزد مربی سختگیری چون ”راجر کروس“ تبعید شد. ”کروس“ هرگز به توانائیهای تدی اعتقاد خاصی نداشت. قرار گرفتن شرینگهام در پست غیرتخصصی سبب گرفتار آمدن مدام وی در آفسایدگیری حریف میشد و هواداران به تمسخر او میپرداختند. تدی اعلام کرد در طی این دوران تصور میکرد خیلی از همتیمیهای خود عقب است. شرینگهام در خاطرات خود نوشت که برای مربیای بازی کرد که اصلاً از سبک بازی او استقبال نمیکرد. تدی بهطور قرضی روانه ”جوگاردن“ سوئد شد. در این تیم بخت با وی یار بود و در آنجا بود که رشد خود را از سر گرفت.
مردی که برای پول بازی نکرد
”جوگاردن“ آن زمان، در لیگ دسته دوم سوئد حضور داشت و فوتبال در این کشور کاملاً آماتوری بود. تدی در این تیم، تنها برای خود بازی کرد. شرینگهام به زوج خود در خط حمله اعتراض داشت. او اعتقاد داشت هرگاه با یک مهاجم دیگر در زمین حاضر میشوید اوضاع نفرتانگیز میشود. تدی در روزگار طعم ”فوتبال برای پول“ را چشید. مربی مقرر کرده بود که در صورت کسب هر پیروزی ۸۰ و در صورت تساوی ۴۰ پوند پاداش خواهند گرفت.تدی به حدی نیازمند پول بود که حاضر بود سر خود را جلوی توپ بیندازد؛ با این حال وقتی باتجربهتر شد، متوجه شد اگر برای پول بازی کند، فوتبال خود را تباه کرده است. او این اعتقاد را برای همیشه حفظ کرد. دوری از خانواده چندان دشوار نبود؛ چرا که تدی هیچگاه یک فرد احساساتی نبوده است. خیلی زود وی در آن تیم تبدیل به بهترین گلزن شد. تدی با زدن ۱۳ گل در ۲۱ بازی، ”جوگاردن“ را به قهرمانی رقابتهای دسته دوم لیگ شمال سوئد رساند. تیم برای صعود باید لیگ در بازی پلیآف بر ”گایس“ از استکهلم غلبه میکرد. دیدار رفت با تساوی بدون گل خاتمه یافت. نبرد دور برگشت نیز همین نتیجه را در پی داشت تا کار به وقت اضافه کشیده شود. از آنجا شرینگهام تبدیل به مرد اول میدان شد؛ هر چند گلش توسط حریف جبران شد؛ اما در ضربات پنالتی، با گل کردن یکی از حساسترین ضربات، سببساز پیروزی نهائی تیمش شد. این بار وی برخلاف دوره قبلی با کارنامهای درخشان به میلوال بازگشت. نظر جورج گراهام عوض شده بود. حالا تدی یکی از دوستداشتنیترین شاگردان او محسوب میشد و بیشتر از دوران گذشته مجال حضور در میدان را بهدست میآورد؛ هرچند باز هم بیشتر بهعنوان یار تعویضی روانه میادین میشد؛ اما در پایان فصل رکورد ۹ حضور در ابتدای دیدارها، ۹ حضور بهعنوان یار تعویضی و ۴ گل زده را از خود برجای گذاشت. گلهای او کم، اما زیبا بودند. مخصوصاً ۲ توپی که وارد دروازه ”کریستالپالاس“ و ”برادفورد“ نمود.در ابتدای فصل ۱۹۸۷ سطوح مدیریتی تیم میلوال دستخوش تغییر شد. ”آلن تورنی“ باشگاه را به یک کنسرسیوم فروخت و جورج گراهم باشگاه را به قصد مربیگری آرسنال ترک کرد. رؤسای جدید تصمیم گرفتند ”جان دوچرتی“ کمک مربی برنتفورد را بهعنوان سرمربی تیم برگزینند. باشگاه برای کسب موفیت متحمل هزینههای بسیاری شد اما از تدی ”الماس گرانبهای“ خود غافل مانده بود. او در این تیم پرتجربهترین فرد و یکی از مؤثرترین بازیکنان محسوب میشد؛ اما زیر سایه خریدهای جدید در حال محو شدن بود. تدی به میلوال کمک کرد تا برای اولین بار در طول تاریخ خود، راهی دسته اول شود.
حضور در تیم ملی:
تدی در ماه می سال ۱۹۸۸ اولین بازی ملی خود را در لوزان مقابل سوئیس برگزار کرد. این، پاداش بزرگ به خدمات شایان تدی جهت مطرح ساختن میلوال کوچک بود. او بعدها در کتاب خاطرات خود نوشت: ”از فکر کردن به دوران حضور در میلوال چنان مشعوف میشوم که احساس جوانی میکنم. در آنجا بازیکنان برای من و کاسکارینو توپهای بلند ارسال میکردند. بله، همه چیز به من ختم میشد!“اوضاع خوب وی تنها ۲ فصل دیگر دوام آورد. جوانی که در هفته ۴۵۰ پوند حقوق میگرفت، در سال ۱۹۹۱ سرناسازگاری گذاشت و پیشنهاد تمدید قرارداد باشگاه را نپذیرفت. او دلیل جدائی خود را اشتیاق به حضور در لیگ برتر جهت رسیدن به آرزوی بزرگش یعنی حضور در تیم ملی اعلام کرد. در همین راستا تدی پیشنهاد بلکبرن دسته دومی را رد کرد و در ماه ژوئیه سال ۱۹۹۱ با رکورد ۲ میلیون پوند روانه ناتینگهامفارست ”برایان کلاف“ شد. شرینگهام در میلوال ۳ بار عنوان آقای گلی را تجربه کرد. وقت ماجراجوئی فرارسیده و...دورهای جدید
شرینگهام در ۲۲۰ بازی پیراهن میلوال را به تن کرد و ۹۳ گل به ثمر رساند. او انتظار داشت این عملکرد را در ناتینگهامفارست تکرار کند؛ اما همکاری او با این باشگاه زودتر از حد تصورش پایان یافت. او تنها یک فصل در ”سیتیگراند“ (زمین اختصاصی ناتینگهامفارست) دوام آورد. ”تدی“ در این تیم همبازی ”روی کین“ جوان بود. این ۲ نفر بعدها در منچستریونایتد بار دیگر همدیگر را ملاقات کردند. شرینگهام پس از سپری کردن یک فصل کامل در کمال تعجب نام خود را در لیست فروشیهای باشگاه دید؛ با این وقتی تاتنهام محبوب دوران کودکی خود را در صف خریداران خود دید، ناراحتیاش را بهطور کامل فراموش کرد. او با مبلغ ۱/۲ میلیون یورو روانه ”وایت هارت لین“ شد. حضور تدی با استقبال گرم هواداران روبهرو شد. زیرکی وی در آمیخته با ظاهر فیزیکی خاص، لباس سفید را کامل برازندهاش ساخته بود. تدی در همان بازیهای ابتدائی در ترکیب تاتنهام درخشیده و به گلزنی پرداخت. حضور در باشگاه لندنی سبب باز شدن پای وی به تیم ملی شد.بدشانسی او از آن جهت بود که دوران ابتدای ملیپوش شدنش مصادف با تلخترین دوران تاریخ ملی فوتبال انگلستان همراه شد. شیرهای سپید با بدترین نتایج، خیلی زود یورو ۹۲ را ترک کردند و در جامجهانی ۱۹۹۴ نیز اصلاً حضور نداشتند. هواداران تاتنهام به جهت بازیهای همواره خوب ”تدی“ در دربیهای محلی مقابل آرسنال، به او لقب ”آقای ضدآرسنال“ دادند. عنوانی که واقعیت داشت؛ اما خود تدی چندین سال بعد به آن اعتراف کرد. تیم ملی انگلستان با امید بسیاری بهعنوان میزبان، یورو ۹۶ را آغاز کرد. شرینگهام به تیم ملی دعوت شد و زوج ثابت خط حمله و همکار آلن شیرر نام گرفت. البته وی شانس نیز داشت؛ زیرا مهاجم بزرگی چون ”رابی فاولر“ بهعلت مصدومیت در آخرین لحظات از همراهی تیم ملی محروم ماند. به هر حال مثلث مخوف تدی شیرر و گاسکوئین، انگلستان را به راحتی تا مرحله نیمهنهائی پیش برد؛ اما آنها در همانجا متوقف شدند. هرچه بود تدی حداقل در باشگاهش نگاه غضبناکی را تجربه نکرد. او تبدیل به اسطوره هواداران و در واقع گلن هادلی جدید شده بود؛ چرا که به آرسنال گلزنی کرد و شادی عجیبی از خود نشان داد: او به سمت هواداران خشمگین آرسنال رفت و حرکاتی تحریکآمیز انجام داد. نکته اصلی همینجا بود.
حضور در منچستریونایتد:
تدی اعلام کرد در تمام عمر یک ضدآرسنالی بوده و از توپچیها نفرت داشته است. گفتههای بیپروای وی هر چقدر بر محبوبیتش در تاتنهام افزود؛ اما وجهه وی را نزد سایر تیمها پائین آورد. او در تاتنهام ۱۶۶ بازی لیگی را انجام داد و ۷۶ بار پس از گلزنی به پرچم باشگاه بوسه زد. مرد خستگیناپذیر، قهرمان هواداران بود؛ با این حال وقتی در سال ۱۹۹۷ با منچستریونایتد قرارداد امضاء کرد، هواداران سابق با توهین از قهرمان قدیمی صحبت میکردند. جالب آنکه اولین بازی وی با پیراهن شیاطین سرخ در تاریخ ۱۰ اوت ۱۹۹۷ مقابل تاتنهام رقم خورد! او اعلام کرد قلب خود را در لندن جا گذاشته است؛ اما چه کسی به حرفهایش توجهی نشان میداد؟او به منچستریونایتد آمده بود تا جام درو کند؛ اما در اولین فصل کورس رقابت را به آرسنال واگذار کرد. ”تونی آدامز“ با افتخار جام را بالای سر برد؛ اما روزی نوبت به شرینگهام رسید که افتخار را با تمام وجود لمس کند. این روز در واقع همان مقاطع پایانی فصل ۱۹۹۹ بود. یونایتد قهرمان لیگ برتر شد. با بازی خوب شرینگهام نیوکاسل نیز در فینال جام حذفی به زانو درآمده و تیم آماده شد در فینال لیگ قهرمانان رقابت کند. شرینگهام به بازی فراخوانده شد. در دقیقه ۹۰ هنگامی که به نظر میرسید همه چیز تمام شده است، کرنر بکهام با دخالت اشمایکل پیش تاخته، به دیگر بازیکن یونایتد رسید. شوت سر ضرب او سرنوشت نامعلومی داشت؛ اما یک نفر پای خود را دراز کرد و با یک اشاره توپ را به تور چسباند. او تدی شرینگهام بود! چند دقیقه بعد یونایتد گل دوم را نیز به ثمر رساند تا یک قهرمانی رؤیائی برای فوتبال انگلستان رقم بخورد. ”تدی“ آن شب را رؤیائیترین دوره زندگی حرفهای خود نامید. طلوع رؤیائی او در منچستریونایتد خیلی زود منتهی به غروبی غمانگیز شد. تدی پس از فتح دوباره لیگ برتر در فصل ۲۰۰۰ با یک انتقال آزاد مجدداً به تاتنهام رفت. در شرایطی که همکان تصور میکردند، دوران فوتبال شرینگهام خاتمه یافته است او با ۳۵ سال سن اعلام کرد نه تنها خواهان ادامه حضور در عرصه باشگاهی است بلکه میتواند به تیم ملی نیز بازگردد!شرینگهام در تاتنهام به رهبری گلن هادل اوضاع آرام وم باثباتی را تجربه کرد. او به مانند سالهای جوانی، گلزنی متبحر نبود؛ اما نامش برای ترساندن هر مهاجمی کافی به نظر میرسید. تدی در جامجهانی طی دومین دیدار تحتتأثیر نمایش درخشان ”اوون“ به نیمکت ذخیرهها چسبید. او در یورو ۲۰۰۰ عضو ثابت تیم کیگان نبود؛ اما مهره مؤثری محسوب میشد تا اینکه در راه صعود تیم ملی انگلستان به جامجهانی ۲۰۰۲ نقش اساسی ایفاء نمود. او در بازی پایانی گروه، مقابل یونان، گل اول تیمش را به ثمر رساند. با وجود تدی و بکهام بهعنوان ۲ بازیکنی که در اولدترافورد محبوب بودند، تیم ملی از این ورزشگاه به جامجهانی پرواز کرد. تدی با توسل به یک زندگی بیحاشیه آمادگی خود را تا سالهای سال حفظ کرد و اینگونه بود که در جامجهانی ۲۰۰۲ با ۳۶ سال سن در ۵ مسابقه انگلستان را رقم زد. وی در لباس تاتنهام سیصدمین گل دوران حرفهای خود را در ماه فوریه وارد دروازه ساندرلند کرد؛ اما ۳ ماه بعد به هادل گفت که حاضر نیست قراردادش را تمدید کند. او در اول ژوئیه ۲۰۰۳ به تیم دسته برتری پورتس موث پیوست. او در تیم جنوبی به حدی درخشید که در ۸ مسابقه ابتدائی ۶ گل به ثمر رساند؛ اما تنها یک فصل نزد ”پمپیها“ دوام آورد. او تا پایان فصل، تنها ۳ گل دیگر برای پورتس موث به ثمر رساند و سرانجام ”تدی“ طی قراردادی یک ساله به وستهام پیوست. آنجا نیز وی در ۷ مسابقه ابتدائی، ۵ گل زد. تدی در مجموع ۲۰ گل به ثمر رساند؛ اما بخشی از فصل را بهخاطر آسیبدیدگی از دست داد؛ با این حال با حضور در بازی پلیآف مقابل میلوال (تیم سالهای جوانیاش) چیزهائی ورای فوتبال را به یاد علاقهمندانش انداخت: حضور یک قهرمان در سطحی پائین، درخشش طولانی در عرصههای بزرگ و بازگشت مجدد به جایگاه پرخاطره اولیه. شرینگهام تا پایان فصل وستهام باقی ماند و بعد از آن به تیم کولچستر یونایتد پیوست و طی نوزده بازی برای این تیم سه گل به ثمر رساند و در پایان فصل برای همیشه از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.