قبلا در مقاله ای گفتم ،
فوتبال ایران باید مشخص کند لیگ محوراست یا تیم ملی محور .
اما میخواهم فراتر از این داستان برویم ،
فکر کنیم تیم ایران در سال ۲۰۲۰ قرار دارد .
آیا همین روند را میخواهیم ادامه دهیم ؟
تداخل برنامه های ملی و باشگاهی !!
حذف از آسیا ، حذف از جام ملتها .
عدم توان صدور لژیونر به اسپانیا و فرانسه و آلمان و ایتالیا .؟؟!!
عدم توانایی از ساختن یک نسل بی نظیر از تیم ملی نوجوانانی که در جهان جز هشت تیم است !!
ضعف سرعت و قدرت و ذهنیت در لیگ آسیا !!
از نظر من وقت این رسیده که بپذیریم باید به لیگ ۲ ، ۱ و برتر حق پخش داد .
مدیر ساخت ، مربی ساخت . تا بازیکن ساخته شود .
مربی هایمان را برای یادگیری بورسیه کنیم ، مدرسین عالی خارجی را به ایران بیاوریم بصورت خصوصی ، مربیگری آموزش دهند ، و در نهایت همه اینها زیر سایه ی تنها نوش داروی فوتبال ایران رقم خواهد خورد و آن این است :
بـــرنـــامـــه مــحــوری .
در ادامه ی تنش های بین کیروش و تیم ملی ایران و باشگاههای عمدتا سرخآبی پایتخت ، یک نکته را باید بگویم ،
اگر کی روش به دنبال تعامل باشگاههاست، خود او نیز باید تعامل کند .
او قبل از فصل برنامه تیم ملی را داد ، سپس برنامه اردوهای ویژه را داد و مربیان باشگاهی تعامل کردند و برنامه ریکاوری را قبول کردند . این یعنی یک قدم از سمت باشگاهها .
مورد بعدی بعد هر اردو و بازی نمیشود یک تز و راهکار جدید داد . مثلا بعد جام جهانی اگر کیروش ماند ، نمیشود گفت چون در انجا(جام جهانی) چیزهایی دیدم ، پس لیگ منحل و آماده شویم برای جام ملتها.
هر چند من بشخصه چون سالهاست راجع به فن و تخصص در مصاحبه های مطبوعاتی مربیان بزرگ مطالعه میکنم ، بیشتر این چالش جدید را تاکتیکی جهت فرو خواباندن تمام حواشی های اخیر تیم ملی که برخی به حق و برخی برنامه ریزی شده و بی رحمانه میدانم .
نه ما نیاز به برنامه داریم .
فقط برنامه و برنامه .
تیم ملی ایران دو مربی بدنساز دارد به این اسامی :
دیه گو جیاچینو آرژانتینی
میکو کوجالا فنلاندی
این دو بزرگوار باید میدانستند در فوتبال ایران ضعف جسمانی در فاکتورهای قدرت و سرعت وجود دارد و برایش برنامه ریزی میکردند و از قبل با باشگاهها دنبال راهکار و کارگاههای آموزشی حتی برپا میکردند حتی در قبال گرفتن هزینه .
بارها در مقالات قبلی خودم به ضعف جسمانی تیمهای ایرانی معتقد بودم و دلایل بسیار پایه ای و ریشه ای را موجب آن میدانم .
میتوان این پیشنهاد مرا عملی کنند : این دو عزیز با مربیان نفرات مد نظر کیروش وارد جلسه ، و ارائه برنامه و مباحثه شوند و با همکاری آنها و نظارت آنها ، در تیم های باشگاهیشان کارهای مدنظر همدیگر را با تعامل انجام دهند .
باقی کارهای ذهنی و تئوریک در همان دو روز ریکاوری انجام شود .
نمیشود فوتبال ایران مرکز تنش بین تیم ملی و باشگاههای دولتی اش شود .
فوتبال ایران مدیون تمام کسانی است که یک لحظه برای این فوتبال وقت گذاشته اند ، از مربیهای محلات تا پایه تا هواداری که در زندگی سخت اقتصادی امروز با فوتبال نفس میکشد . تا شخص آقای کارلوس مانوئل بریتو لئال کیروش
و همه ی پیشکسوتان وطنی .
اگر امروز برنامه محوری را آغاز نکنیم در سال بیست بیست که هیچ ، در سال سی سی هم از این فوتبال جز ویرانه ای که مرکز بی برنامگی ، تنش ، جدال ، و فساد است چیزی باقی نمیماند .