طرفداری - جاناتان ویلسون، اَبَر تاکتیک نویس دنیای فوتبال، پیش از جدال حساس یونایتد مقابل لیورپول در مطلبی جذاب بار دیگر به بررسی فلسفه متفاوت سرمربیان این دو تیم پرداخت و از اصطلاح همیشگی اش یعنی "تاریکی در برابر نور" برای وصف یونایتدِ مورینیو صحبت به میان آورد.
ویلسون علی رغم اینکه هیچ گاه نبوغ و توانایی های مورینیو را انکار نکرده، اما در عین حال نتوانسته این مساله را مخفی کند که از طرفداران رویکرد خاص این سرمربی نیست و رویکرد امثال پپ گواردیولا یا یورگن کلوپ را ترجیح می دهد. با این حال عصر شنبه که فرا رسید بار دیگر این ژوزه مورینیو و ذهن برترش بود که به آنچه ویلسون "نور" تعبیر می کند، فائق آمد تا نام سرمربی پرتغالی به یاد شاهکارهای تاکتیکی دهه گذشته اش بار دیگر نقل محافل فوتبالی شود. نمایش تاکتیکی مورینیو در برابر یکی از زیباترین تیم های فعلی اروپا برگ تازه ای از شاهکارهای تاکتیکی او بود، برگی که احتمالا جاناتان ویلسون هم در مطلب آینده اش آن را ورق خواهد زد.
مورینیو در غیاب پل پوگبا و آنتونی مارسیال بازی را با ترکیب هیجان انگیزی آغاز کرد. آرایش پایه یونایتد حالت تدافعی ترِ 1-3-2-4 بود که عملا شکل و شمایلی از 1-1-4-4 را به نمایش می گذاشت. جایی که ژوزه مورینیو در ادامه شجاعتش در بازی دادن به اسکات مک تومینای، «Double Pivot»(توضیح مفصل فنی پیرامون این نقش) او و نمانیا ماتیچ را در میانه میدان انتخاب کرده بود. مارکوس رشفورد در انتخابی غیر منتظره(همه انتظار حضور جسی لینگارد را داشتند) در سمت چپ قرار گرفت و خوان ماتا نیز در سمت راست انجام وظیفه کرد تا الکسیس کمی عقب تر از روملو لوکاکو قرار گیرد. در نقطه مقابل یورگن کلوپ سورپرایز خاصی نداشت. همان 3-3-4 «Ultra-aggressive» معروفش با حداکثر توان و انرژی. همان سبک فوتبالی که او همواره در لیورپول از روز اول در تلاش بود تا پیاده کند.
بازی از همان ابتدا همان طوری شروع شد که مورینیو انتظار داشت و برای آن برنامه ریزی کرده بود. مطابق انتظار سرمربی پرتغالی در اقدامی هوشمندانه راه فرار از پرس وحشتناک خط جلو لیورپول (توضیح مفصل فنی پیرامون سبک پرس کلوپ) را در رو آوردن به پاس های ریسکی بلند دانسته بود و نکته اصلی اینجاست که او این روش را از مرد شماره 1 خود در درون دروازه آغاز کرد. داوید دخیا بیش از 3 برابر همتایش کاریوس، از پاس های بلند در این بازی استفاده کرد که به خوبی نشان دهنده رویکرد مورینیو از همان نخستین خطِ تیمش است. تصویر زیر نیز پاس های ریسکی با طول زیاد و بلند تمامی بازیکنان یونایتد را در طول 90 دقیقه نشان می دهد که تعدد زیاد آن در نیمه زمین خودی رویکرد مشخص مورینیو را برای فرار از آنچه یورگن کلوپ و تیمش در آن استاد هستند، نشان می دهد.
نکته کلیدی در نیمه اول تلاش واضح ژوزه مورینیو در کانال سمت چپ زمین بود. جایی که سرمربی پرتغالی اصرار داشت تا با متمایل شدن لوکاکو به آن سمت و ارسال پاس های با طول زیاد و بلند به او، از توانایی های مهاجم بلژیکی در بازی هوایی و پس از آن سرعت مارکوس رشفورد استفاده کند. تصویر زیر اصرار یونایتد را در طراحی حملاتش از سمت چپ زمین در نیمه اول نشان می دهد. بیش از 50 درصد از تلاش های یونایتد برای یورش به سمت دروازه لیورپول در نیمه اول از سمت چپ و زوج لوکاکو - رشفورد بود. مسئله ای که به خوبی در دو صحنه جواب داد و دو گل بسیار ساده و تقریبا یک شکل را برای یونایتد به ارمغان آورد. ضعف های فنی لوورن در نبردهای یک به یک و دوئل های هوایی در خط دفاع، انگیزه مورینیو را برای انتخاب این روش دو چندان کرده بود.
جان آلدریج، بازیکن سابق لیورپول، پس از پایان بازی در کارشناسی که برای تلویزیون لیورپول انجام داد، تاکید کرد که بازی دقیقا در هر دو نیمه همان طوری پیش رفت که مورینیو برای آن برنامه ریزی کرده بود و یورگن کلوپ نیز علی رغم دانستن این مساله، هیچ طرح و برنامه ای برای آن نداشت. حرف آلدریج بسیار واضح است، علی الخصوص در نیمه دوم. جایی که یونایتد پس از رسیدن به خواسته اش مطابق انتظار سعی در ارائه فوتبالی کنترلی و منفعلانه داشت. گرفتن فضا و سرعت از مثلث خط جلو لیورپول همان چیزی بود که مورینیو از 9 بازیکن پشت توپش انتظار داشت. البته مورینیو خوشبخت نیز بود که بازیکنانی همچون اشلی یانگ و کریس اسمالینگ که معمولا بدون اشتباه نیستند، روز کاملا استثنایی و خارق العاده ای را پشت سر گذاشتند. علی الخصوص اشلی یانگ که نمایشی کم نظیری از یک مدافع چپ در فاز تدافعی ارائه داد. نمایشی که باعث شد یکی از هیجان انگیزترین بازیکنان هجومی فصل فوتبال دنیا 90 دقیقه حرفی برای گفتن نداشته باشد.
تصویر زیر عملکرد خیره کننده 4 مدافع یونایتد را در پارامتر قطع توپ نشان می دهد. سیزده تلاش موفق در قطع ارتباط بازیکنان لیورپول با یکدیگر در نقاط کلیدی و حساس زمین خودی به خوبی تمرکز بالا و بازی خوانی استثنایی خط دفاعی یونایتد را در برابر خط جلو لیورپول نشان می دهد.
فیل باب، بازیکن سابق لیورپول، پس از پایان بازی در مصاحبه با تلویزیون باشگاه، به انتقاد از یورگن کلوپ پرداخت که پیش از این نیز بارها تاکتیک نویسان آن را بیان کرده اند. باب معتقد بود که کلوپ علی الخصوص در 15 دقیقه پایانی می توانست به جای اصرار بی مورد و بی حاصل روی نقشه ثابت و اصلی خود، با اضافه کردن نیروهایی همچون فن دایک به خط جلو (مانند آنچه مورینیو بارها انجام داده) رو به پاس های ریسکی با طول زیاد و توپ های بلند بیاورد تا شاید از این طریق بتواند طلسم دروازه دخیا را بشکند. کلوپ عملا در طول 90 دقیقه هیچ گاه نتوانست توسط مثلث آتشین اش خطر جدی را روی دروازه یونایتد ایجاد کند و این تغییر رویکردی که فیل باب از آن صحبت می کند از این حیث کاملا ضروری به نظر می رسید. تصویر زیر 5 ضربه مثلث تهاجمی لیورپول را نشان می دهد (توجه کنید که خطرناک ترین مثلث تهاجمی اروپا تنها 5 بار توانست به سمت دروازه یونایتد ضربه بزند) که 2 بار توسط مدافعان یونایتد بلاک شد(زرد)، 2 بار به راحتی و بدون کوچک ترین زحمتی توسط دخیا مهار شد(قرمز) و 1 بار هم در دقیقه 94 توسط محمد صلاح با اختلاف بسیار زیاد به بالای دروازه رفت(نارنجی).
موفقیت ژوزه مورینیو مقابل یورگن کلوپ در این دیدار (او 90 دقیقه تمام و کمال کلوپ را تحت کنترل داشت) بار دیگر به تعبیر جاناتان ویلسون، غلبه تاریکی مقابل نور بود. آن ها که طی چند فصل اخیر انتظار داشتند ژوزه مورینیو تبدیل به مربی معمولی در سطح اول فوتبال دنیا شود، این طور که به نظر می رسد، فعلا باید برای تحقق خواسته شان صبر کنند.