🔴 دلالیسم مدرن !
از مجری ، نویسنده و خبر نگار تا مدیر برنامه ، لیدر و کافه دار !
✍ یاد داشتی از میلاد فاندر
○ امروز متأسفانه در دورانی به سر میبریم که بازیکن مطرح فوتبال به محض باز نشستگی ، به صرف ارتباط و دارا بودن زبان مشترک با مجریان و تهیه کنندگان سیما ، پس از مدتی و به محض آن که سکان هدایت تیمی را به دست گرفت ، سریعا در مقام جبران بر می آید و بازیکن ، مربی مورد نظر همان افرادی که از وی یک شبه در آنتن زنده تلویزیونی کارشناس ساختند را به استخدام در آورد !
○ و البته که این میزان پایبندی و ظرفیت امتحان پس داده آنان در زمان بازی گری است که چون نشان دادهاند الطاف حامیان شان را در آینده فراموش نخواهند کرد ، فرصتی به دست میآورند تا به زبانبازی سخیف و با سطحی نازل در آنتن تلویزیون بپردازد ؛
○ در شبکه ای ورزشی برنامهای مشهور به " شب های دلالی " پخش میشود که شب ها دست پخت روزانه خود را به صرف شام به خورد مخاطبان کم شمارش میدهد و با فلفل ، نمک و زرد چوبهای به مقدار لازم ، مربیان خود را با زیرکی روانه باشگاههائی که دستشان به دهان شان میرسد میکند و ادامه ماجرا …
○ حال به چرائی بی کار نماندن برخی مربیان بد کار نامه و جا به جا شدن های سریالی آن ها از باشگاهی به باشگاه دیگر پی بردید ؟! یا بیشتر توضیح دهیم؟!
○ همان مربیانی که به دست اربابانشان در تلویزیون ، روزنامهها و … حتی بعد از تمام ناکامیهای شان در نتیجهگیری و رزومه ضعیفی که از خود برجای گزاشته اند ، کماکان حمایت شده و چرخه فساد در فوتبال ایران را تکمیل کردهاند ؛
○ در این بین به نقش خیانت کارانه برخی خبرنگاران ، نویسندگان و قلم فروشان نیز اشاره ای کرده و آنان را سیاه لشگران این سریال تاریخی و غیر فاخر بر می شماریم !
○ افرادی که برخی اخبار حمایتی و گاهاً تخریبی را در پوشش آگهی تبلیغاتی به ریالی اندک فروخته و دانسته یا نا دانسته پازل فساد در فوتبال ایران را تکمیل می کنند ؛
○ طعمه هائی که در مکان هائی چون کافه ها و سفره خانه ها به دام شکار چیانی می افتند که در کسوت مدیر برنامه ظهور کرده و در بعضی موارد ، صاحب همان محل و پاتوق مورد نظر نیز خود شان می باشند ؛
○ امروز متاسفانه " غ گ " که در یکی از همین مراکز فرهنگی ! تا سال های گذشته نقش چای آوری برای اربابش را بازی می کرد ، امروز و در نبود رئیس خود به درجه رهبری این شبکه نائل آمده و دیگر همکارانش را نیز گرد خود آورده است ؛
○ این شخصیت و شخصیت های این چنینی که بدون هیچ ترسی داعیه همکاری مالی با خبر گزاری ها ، روز نامه ها و ... را در دهان نشخوار کرده و به علت خود ارزان فروختگی تنی چند ، عملا بد نامی همه زحمت کشان و فرهیختگان عرصه رسانه را فریاد می زنند ، بدانند که تبانی های این چنینی به سان راه رفتن بر لبه تیغ می ماند !
○ در اواخر دهه هشتاد و برهه ای که هنوز عادل ، عادل تر بود و بر خط عدالت قدم می زد ، برنامه ای را به موضوع فساد و دلالی در فوتبال ایران اختصاص داد که خروجی آن برنامه تنها به خارج کردن دو نام از دایره فوتبال منتهی گشت و بس ؛
○ حمید و خشایار محسنی که در آن قسمت از برنامه نود ، سیبل اتهامات گوناگون قرار گرفته و قربانی به ظاهر پاک سازی فوتبال ایران شدند ، پس از آن سال ها دیگر به عرصه فوتبال ورود جدی نداشتند ، اما برای فعالان فوتبال ایران مسجل است که خلفای این شخصیت ها امروز در کسوتی رسمی تر چون : مدیر برنامه ، کار گزار و ایجنت همان اقداماتی را انجام می دهند که روُسای شان نیز پیش تر بدان عمل می کردند و طبیعتا به لطف تجربه ، امروز محتاط تر و حرفه ای تر به کار خود ادامه می دهند ؛
○ نا خود آگاه اعتراف صادقانه اردشیر لارودی به خاطرم آمد و این که این پیرِ رسانه ، خاضعانه از نقشِ نقیش خود در به وجود آمدن این چرخه فساد و مافیای چند سر فوتبال ایران در مصاحبه ای رسما پرده بر داشت ؛
○ مافیائی که امروز و با آپدیت کردن متوالی خود ، به راه کار های جدیدی برای کسب در آمد ، چون : سایت های پیش بینی نتایج روی آورده و زد و بند با داوران ، بازیکنان ، مربیان و مدیران را وارد فاز جدیدی کرده اند ، که در نهایت به رقم خوردن نتایج به جائی غیر از مستطیل سبز می انجامد ؛
○ و در این راه و برای پیش برد اهداف خود ، به حمایت لیدر ها و مشوقین متعصب باشگاه ها " که بعضاً با ظاهر و پوششی خارج از عرف و مُنَقَش به خط و خالکوبی " در ورزشگاه ها و محافل ، در کنار شان حضور می یابند نیاز جدی داشته ، که به طور مثال بر روی سکو ها شعار های خود جوش شان مدیریت شود ؛
○ نویسنده این عریضه ، جریده یا هر عنوان دیگری که بنامیدش ، شاید نتواند به تنهائی نا پاکی های فوتبال ایران را حل کند ، اما با حمایت جامعه فوتبال و اقبال مخاطبان پر شمار و فعالیت عمیق و تخصصی در این حوزه ، قول شرف خواهد داد که در این چرخه فساد حل نیز نخواهد شد !