طرفداری- با شروع تابستان ۲۰۱۷، هواداران اينتر به اميد یک فصل موفق با مالكان چينىِ حالا نسبتا آشنا به شرايط فوتبال ايتاليا، اخبار و حواشى اطراف باشگاه را پيگيرى مى كردند. گروه تجارى سونينگ با درس گرفتن از هزينه هاى گزاف اما بدون منطق خود در تابستان قبل و ميدان دادن اشتباه به ايجنتهايى چون جورابچيان، ساباتينى با تجربه و آشنا به شرايط فوتبال ايتاليا را در راس امور نقل و انتقالات و به عنوان مدير ورزشى تيم منصوب كردند. پس از اينكه اينتر از آنتونیو کونته، كاپيتان و سرمربى سابق يوونتوس، جواب قابل انتظار نه را شنيد و سیمئونهای كه بارها پالس هاى مثبتى براى اينتر و هوادارانش فرستاده بود هم قصد ماندن در اتلتيكو كرد، ساباتينى به سراغ سرمربى و همكار سابق خود در رم رفت.
لوچيانو اسپالتى از توسكانى
لوچيانو اسپالتى كه تحت تاثير فصل آخر كاپيتان فرانچسكو توتى به شدت مورد غضب خدايان رم بود،به عنوان يك مربى ايتاليايى كه سابقه ى مناسبى حداقل در كسب سهميهى ليگ قهرمانان اروپا داشت، به عنوان سرمربى جديد نراتزورى معرفى شد. شايد در بدو ورود، رسيدن از امثال کونته و سیمئونه به مربى كه هيچوقت طعم كسب اسكودتو در ايتاليا را نچشيده بود براى هواداران اينتر راضى كننده به نظر نمى رسيد اما براى هوادارانى كه در فصل گذشته اسير انتصاب احساسى همچون دى بوئر هلندى شده بودند ،اسپالتى گزينهاى كم ريسک تر و امتحان پس داده ترى بنظر مى آمد.
همانطور كه اينتر از کونته و سیمئونه به اسپالتى رسيد،در بحث خريد بازيكن هم ويدال و دى ماريا و… از هاله ى شايعه خارج و والرو و كارامو و بقیه هم به واقعيت تبديل شدند. باشگاه اينتر با نقدينگى كم و مشكل بزرگى همچون فيرپلى مالى، دلخوش به شكار بازيكنان مستعد و با كيفيت از جانب ساباتينى و آسيليو بود. در اين بين اما اسپالتى كه حالا در ميدان سخت توقعات هفت ساله هواداران اينتر قرار گرفته بود، هيچگاه كمبود ها و ناتوانى باشگاه در خريد بازيكنان را در كنفرانس هاى خبرى مطرح نكرد و در نقطه ى مقابل، همواره از تلاش و خود باورى و رضايت از پتانسيل موجود تيم صحبت كرد.
اسپالتى در بازى هاى پيش فصل با اعتماد به بازيكنان نيمكت نشين و در آستانه فروش تيم، فضاى رقابتى و ميل به جنگيدن را در روح اينتر نا اميد و بى انگيزه ى سال هاى پس از فتح سه گانه دميد. هر چند بازى هاى دوستانه ملاك خوبى براى قضاوت نيست اما با مقايسه ى پيروزى هاى مداوم در تابستان ۲۰۱۷ با سال هاى قبل، بارقههاى اميد در دل هواداران اينتر پررنگ تر مىشد. هر چه پيش فصل به جلوتر حركت مى كرد و به شروع فصل نزديك تر مى شديم، هواداران بيشترى به جرگهى حاميان اسپالتى مى پيوستند.
فصل با نتايج درخشان تيم شروع شد.اينتر با همان ذهنيت پيروز و جنگجو، قادر به شكست هر تيمى شده بود. بر خلاف انتظار، اينتر در تابستان ستاره اى را جذب نكرد اما هواداران يكصدا از ستاره ى خريدارى شده خود نام مى بردند:”لوچيانو اسپالتى از توسكانى”.
بدون هيچگونه ترديدى، اينتر اسپالتى در آسمان ها بود. انتقادات رسانه اى از تاكتيك تكرارى سانتر از جناحين، عدم استفاده كافى از بازيكنان ذخيره و وابستگى بيش از حد به مائورو ايكاردى فوق العاده را كه كنار بگذاريم، اسپالتى به ركورد بهترين شروع تاريخ اينتر در سرى آ رسيده بود. جوزپه مه آتزا براى هر بازى ليگ بيش از پنجاه شصت هزار نفر را به خود میديد. صدر جدول ليگ پس از مدت ها دوباره آبى و مشكى شده بود و حالا پيدا كردن هوادارى كه به خود اجازه ى انتقادى هرچند كوچك به اسپالتى را بدهد به مانند پيدا كردن سوزن در انبار كاه بود.
اما روزگار خوش هواداران اينتر به مانند قبل دوامى نداشت. ناگهان و آرام آرام تمام رويا بافى ها نقش بر آب شد. موشک اينتر اسپالتى كه از مدار تصورات هواداران خودى هم خارج شده بود گويى سوخت تمام كرد.
سقوط آزاد
هفده بازى و ۳۹ امتياز با معدل امتياز گيرى ۲.۳ تبديل به نه بازى و ۹ امتياز با معدل ۱ شد، فاجعه ى كامل. اسپالتى كه ركورد بهترين شروع تاريخ باشگاه را ثبت كرده بود، با بدترين ركورد تاريخ باشگاه در نبردن بازى هاى پياپى در سرى آ برابرى كرد و اگر نبوغ يان كارامو جوان نبود اين ركورد به تنهايى به نام اسپالتى ثبت مى شد.
پاتزا اينتر! پاتزا اينتر!
يك ديوانگى كامل از افعى، يك جنون و تناقض واقعى. به راستى چه بر سر اسپالتى و تيمش آمد؟ فرو پاشى انگيزشى بازيكنان مقابل تيم هاى بسيار معمولى ليگ، ساق هاى ترسو، اشتباهات فردى و حتى بدشانسى را هم كه كنار بگذاريم، “لوچيانو اسپالتى” كجاست؟! تيم پر انگيزه و جنگنده او كجاست؟ چرا صحبت اخراج مطرح است؟! جواب قطعى دادن به اين سوال ها به سختى درک ديوانگى پاتزا اينتر است.
به عقيدهى نگارنده، يک تيم با سالهاى ويرانگر اخير، با بدهى فراوان، با اخراج هاى عجولانه، با اعتبارى از دست رفته و با بازيكنان درجه دو به پائين و حواشى ريز و درشت هميشگى، زمانيكه قادر به خلق ركورد فوق العادهی اول فصل است، مىتواند با كمى تغيير دوباره به روند خود برگردد. تغييرى كه بايد از مرد به ظاهر منزوى اين روز ها، لوچيانو اسپالتى شروع شود.
اين نوشته قصد داشت هواداران اينتر را با فراز و فرود هاى تيم دوباره همراه كند. كه فاصله ى ميان بهترين و بدترين ركورد به اندازه ى چند هفته است.كه فاصله ى ميان یک تيم برنده و با اعتماد به نفس با فاجعهى فعلى فقط چند هفته است. يك روز نه چندان دور با خوردن شش گل از تاتنهام در ديدارى دوستانه، راه اينتر و مانچينى از هم جدا شد و هواداران اينتر فصل فاجعه بار دى بوئر و دوستان را تجربه كردند. شايد امروز با اعتماد به “لوچيانو اسپالتى از توسكانى”، نتيجه اى به شيرينى شنيدن سرود ليگ قهرمانان اروپا رقم بخورد.
ارسالی از طرف inter.ir