مطلب ارسالی کاربران
طغيان جادوگر
علي كريمي ستاره بي چون و چراي سال هاي نه چندان دور فوتبال ايران است ،بازيكني رام نشدني چه در زمين فوتبال ،چه بيرون از مستطيل سبز ،در دوران بازي چنان بينندگان تلويزيون را اغوا مي كرد كه انگار از سياره ديگري آمده ،شماره ٨جادويي پرسپوليس و تيم ملي و الإهلي و بايرن مونيخ و شالكه هميشه سوداي بهترين بودن داشت ،در هر بازي گوشه چشمي از دريبل هاي تماشايي خود را به معرض ديد مي گذاشت ،شايد هر بازيكن تكنيكي اي در فوتبال دريبل اختصاصي خود را داشته باشد اما كريمي تنها يك كار بلد بود ،جا گذاشتن بازيكن روبرو ،و يك كار ديگر هم ،جا گذاشتن نفر بعدي و بعدي و بعدي ......
گزارشگران عربي به او لقب مارادوناي آسيا داده بودند ،فيليكس ماگات سرمربي سرشناس آلماني كريمي را بازيكني مي دانست كه اگر در كشوري اروپايي به دنيا مي آمد ،رئال مادريد هم توان پرداخت دستمزد او را نداشت ،كريمي بازيكني استثنائي در تاريخ فوتبال اين سرزمين بوده و هست ،شماره ٨جاودان سرخ هاي پايتخت ،اما كريمي هر كه و هر چه كه بود از همان ابتدا حاشيه هايش بر متن فوتبالش مي چربيد ،از سيلي زدن به داور در رده جوانان و محروميت يكساله از ميادين تا اختلافات تمام نشدني و هميشگي با ديگر اسطوره فوتبال ايران علي دايي ،دعواي اين دو شايد قابل توجيه بود ،شايد اختلافشان مصداق بارز نگنجيدن دو پادشاه در يك اقليم باشد،جادوگر بازيكني بود كه با استعدادي ذاتي پاي در چمن گذاشته بود و شهريار بازيكني بود كه ذره ذره براي علي دايي شدن زحمت كشيده بود ،شايد اگر كريمي پشتكار دايي را داشت به بازيكن سرشناس تري تبديل مي شد ،كريمي اما اين روزها پس از سال ها دوري از فوتبال و آويختن استوك هايش در قامت سرمربي پاي در مستطيل سبز گذاشته تا اين بار تفكراتش را به فوتبال دوستان و طرفداران دو آتشه اش نشان دهد ،هر چند كه حاشيه دست از سر جادوگر برنمي دارد ،اصلا كريمي خود حاشيست،اين بار البته به حق وارد جنگي شده كه به اين زودي ها پايان نخواهد پذيرفت ،جنگ با سرمربي تيم ملي ،كارلوس كي روش پرتغالي ،كسي كه خود استاد جنگ روانيست ،همه مشت هاي گره كرده كي روش پس از گل گوچي در سئول مقابل كره جنوبي را به ياد داريد ،كي روش مرد اول اين روزهاي فدراسيون فوتبال ايران است ،ديكتاتوري و سلطنت خود بر فوتبال بي درو پيكر ايران را تثبيت كرده ،هر چقدر هم كريمي اعتراض كند كارلوس راه خود را خواهد رفت و بالعكس ،اما در روزهايي كه فوتبال ملي ايران جوانان با استعداد و جوياي نام خودرا در حال درخشش در اروپا مي بيند و نويد اتفاقات خوب و تازه در مسكو از هم اكنون دادنيست چه بهتر كه تيم ملي و كارلوس به كار خود برسند و كريمي هم درصدد رهايي و كندن سپيد رود از پايين جدول برآيد،اين هفته تقابل شهريار و جادوگر در رشت ديدني خواهد بود ،آيا اين دو به سمت هم خواهند رفت ؟آيا تشريفات قبل از بازي به جا آورده خواهد شد ؟آيا شهريار بازهم به رسم قديمي براي فرار از كساني كه رابطه خوبي با آن ها ندارد چند دقيقه بعد از بازي كنار زمين حاضر خواهد شد ؟؟!!