طرفداری- پتروف وقتی 19 ساله بود در ومبلی برابر تیم ملی انگلیس قرار گرفت و با وجود باخت 1-0، عملکردی قابل قبول از خود نشان داد. این بازی، آغازگر ماجراجویی پتروف در گلاسکو بود. شاید ندانید ولی او به دلیل مسافت طولانی میان محل اقامت و کلاس زبانش، نمی توانست انگلیسی را یاد بگیرد. مشکلات به یکبار مانند بهمن بر سر پتروف فرو ریختند. این جوان دلتنگ خانه، قبض تلفن همراهش 6 هزار پوند شده بود! اگر نتوانید با مدیریت، بازیکنان و مردمان شهر ارتباط برقرار کنید، زندگی سخت می شود نه؟
نگاهی به زندگی پر افت و خیز استلین پتروف؛ ببر سرطان زده بلغارستانی (بخش اول)
با وجود موفقیت شخصی، فصلی فاجعه بار برای سلتیک بود. حذف از رقابت های جام حذفی و به پایان بردن فصل پشت سر رنجرز، رقیب دیرینه، آن هم با 21 امتیاز چیزی نبود که بشود چشم پوشی کرد. روزنامه ها با تیتر های طعنه دار، نسبت به روزهای بد این باشگاه صحبت می کردند. اوضاع به قدری آشفته شد که کنی دالگیش و جان بارنز باشگاه را ترک کردند تا مارتین اونیلِ اهل ایرلند شمالی، به کمک اسکاتلندی ها بیاید.
سلتیک زیر نظر اونیل بی رحم شد و در اولین فصل هر سه جام داخلی را به خانه برد. کم کم رد پای برتری دائمی رنجرز نسبت به سلتیک پاک می شود و هواداران از شرایط تیم محبوبشان لذت می بردند. خود پتروف از حضور اونیل بیشترین استفاده را برد. سبک مربیگری اونیل بیشتر بر پایه روابط دوستانه است و همانطور که استلین هم گفته بود، این دوستی، او را به به بازیکن بهتری تبدیل کرد.
ترکیبی که سلتیک بازی می کرد 2-5-3 بود و این چینش بهترین بازی ها را از پتروف می گرفت. در کنار این ببر بلغاری، پل لمبرت و نیل لنون بازی می کردند که به نحو احسن می توانستند پتروف را تغذیه کنند. لمبرت تجارب زیادی داشت از جمله قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا با دورتموند که به خودیِ خود، منبع بی کرانی از تجربه بود و این تجربه، به کمک جوانان تیم می آمد.
آلن تامسون، کریس ساتون، جان هارتسون و دیدیه آگاته هم در سیستم سلتیک به خوبی جا افتاده بودند. آگاته به قدری بازیکن فرز و سریعی بود که شاید تئو ولکات در کنار او، پیرمرد انیمیشن «UP» به نظر می رسید. هافبکان تیم با ارسال ها و پاس های خود عطش سیری ناپذیری برای موفقیت داشتند. خامه روی کیک یعنی هنریک لارسن، فوق ستاره تیم به حساب می آمد. جادویی و در عین حال سختکوش. استلین بیشترین سود را از بازی در کنار او برد. لارسن رهبر تیم بود.

شاید یکی از دلایل پیشرفت فوق العاده استلین، لوبومیر موراوچی اسلواک، ملقب به «لوبو» بود. او دقیقا همان شخصی بود که پتروف برای پیشرفت نیاز داشت. گلزن، تصمیم گیرنده، تمام کننده و دارای قدرت فیزیکی و مهم تر از همه، دو پا. مجله لیگ قهرمانان اروپا، هنوز هم نام او را در میان یکی از برترین بازیکنان دوپا می آورد. در واقع او بهترین محسوب می شود و وسلی اسنایدر پس از او قرار دارد.
پتروف خود تحت تاثیر لوبو، کسی که او را «هدیه خداوند» می نامید، قرار گرفته بود. حتی گاهی وقتی مربی لوبو را بازی نمی داد، این انتخاب را زیر سوال می برد. با کیفیت و شخصیتی که پتروف داشت، خیلی زود نامش به عنوان یکی از بهترین بازیکنان بلغارستان مطرح شد. در فصل اولی که زیر نظر اونیل بازی می کرد، بهترین بازیکن جوان خارجی لیگ شناخته شد.
سلتیک فصل بعد در لیگ قهرمانان در گروهی قرار گرفتند که یوونتوس، روزنبرگ و پورتو هم حضور داشتند، اما با وجود کسب 9 امتیاز، از صعود به مرحله بعد باز ماندند. با شهرتی جهانی، پتروف و دوستانش به لیگ اروپا رفتند تا شانس خود را آنجا امتحان کنند. آن ها از لیگ قهرمانان یاد گرفتند چگونه با بزرگان فوتبال اروپا باید رقابت کرد. در لیگ، پتروف بیشتر به عنوان هافبک جنگنده شناخته می شد، اما در رقابت های اروپایی، نقش هافبک باکس تو باکس را ایفا می کرد، چون اونیل به مالکیت توپ اهمیت می داد.
آن فصل سلتیک با امتیاز 103 که رکورد بی نظیری محسوب می شد، قهرمان شد. اشتوتگارت، پورتو و بوآویشتا از سر راه برداشته شدند تا نوبت به پورتوی مورینیو برسد. ژوزه شخصا بازی های این ببر بلغارستانی را زیر نظر گرفته بود. در آن زمان مورینیو این شهرت خاصش را نداشت، بلکه مربی جوانی بود که می خواست نامی برای خودش دست و پا کند.
ژوزه، مانیش را مامور کرد تا با پتروف یارگیری نفر به نفر انجام دهد. آن شب مانیش مانند زندانبان، مراقب استلین بود. خود پتروف جو را چنین شرح می دهد: "هروقت که خواستم فضای خالی پیدا کرده و بروم، او آنجا بود. هر بار خواستم یک کار دیگری انجام دهم، اما باز هم او آنجا بود." تاکتیک های فشرده پورتو بر علیه خط هافبک پویای سلتیک، بازی را بسته بود. دقایقی بعد دکو با شوتی مخصوص به خود، تیم را جلو انداخت تا تکلیف قهرمان، مشخص شود. در لیگ هم سلتیک با یک گل اختلاف، جام را به رنجرز واگذار کرد.
در طول این سال ها پتروف به هافبکی بزرگ و قابل اعتماد تبدیل شد. در فصل جایگزینی اونیل با گوردون استراچان در سال 2006، او بود که باعث شد پروژه دوره انتقال سلتیک، تبدیل به یک فاجعه نشود. باخت 5-0 مقابل آرتمدیا براتیسلاوا و تساوی 4-4 برابر مادروال، هواداران را به شک انداخت که شاید استراچان مرد مناسب برای هدایت باشگاه نباشد. بازیکنانی چون شونسوکه ناکامورا و آرتور بروس هم در این تیم درخشیدند تا پتروف در تیم تنها نباشد.
پس از کسب چهار عنوان لیگ، سه جام حذفی و سه سوپرکاپ اسکاتلند، پتروف تصمیم گرفت خودش را در محیط دیگری امتحان کند. او می خواست در لیگ برتر انگلیس بازی کند. وی دوباره فرصت همکاری مجدد با اونیل را در استون ویلا می توانست به دست بیاورد به همین دلیل با مبلغ 8 میلیون یورو، به این تیم پیوست. اونیل در خصوص خرید جدیدش گفته بود: "پتروف دلتنگ گلاسکو شده که با توجه به اینکه او بلغارستانی است، برای من عجیب به نظر می رسد!"

او در استون ویلا با گرت بری، جان کارو و آگبولانهور، بسیار عالی هماهنگ شده بود و در مقاطعی، یقه تیم های بزرگ را گرفته بودند. با این حال پتروف دیگر ببر نبود. او بیشتر در خدمت تیم بود تا اینکه بخواهد سر خود و از روی شور جوانی، کاری کند. شش فصل حضور پتروف در استون ویلا، نگرش او را به زندگی عوض کرد. استلین به قدری پخته و محبوب بود که دوبار به انتخاب سایر بازیکنان، به عنوان بهترین بازیکن فصل لیگ برگزیده شد.
پتروف بیشترین بازی را در تیم ملی به نام خود ثبت کرده و از این حیث رکورد دار است. او از امثال لچکوف، بالاکوف، استوییچکوف و برباتوف عبور کرد تا نامش در تاریخ فوتبال بلغارستان، جاودانه شود. متاسفانه دوران بازیگری پتروف کوتاه بود، چون او با اعلام اینکه به بیماری لوسمی حاد مبتلا شده، جهانیان را در شوک فرو برد. خوشبختانه، انرژی و انگیزه پتروف در کنار حمایت های همسرش به قدری قوی بود که بتواند برابر این بیماری بایستد.

پتروف این روزها آماده می شود وارد مرحله جدیدی از زندگی اش شود. یعنی به عنوان مربی، بار دیگر وارد فوتبال شود. سخت است که او را در عرصه ای جز موفقیت ببینیم، چون میراث او چه در سلتیک و چه در استون ویلا به حدی ما را متقاعد کرده که نخواهیم به چیز دیگری فکر کنیم. سرنوشت، همیشه اتفاقات زیادی را پیش روی مان می آورد. پتروف یاد گرفت حتی با بدترین نوع آن هم مقابله کند، چون اساسا زندگی انسان، بر پایه جنگیدن بنا شده. برای بقا، برای موفقیت و در نهایت خوشبختی.
به قلم Ben Delaney برای وب سایت Thesefootballtimes