طرفداری- «بازی در نیمه اول محتاطانه دنبال می شد و دو تیم سعی در محک زدن یکدیگر داشتند، اما رفته رفته تیم الف با سانتر از جناحین توانست موقعیت های زیادی خلق کند»، «به نظر من که بازیکنان تیم ب خسته بودند و برای همین نتوانست گل بزنند»، « آقای X مهاجم خوبی است اما باید از موقعیت هایش بهتر استفاده کند»، «در این بازی انتظار از هر دو تیم بیشتر بود»، «دو تیم بازی خوبی ارائه دادند و به نظرم مردم از تماشای این بازی لذت بردند»، «باور بفرمایید زمان ما امکانات کمتر بود اما بچه ها با جان و دل بازی می کردند»، « توقع این است که استقبال هواداران از چنین بازی هایی بیشتر باشد».
درست حدس زدید، چون بارها این جملات را از تلویزیون شنیده اید. این جملات اوج خلاقیت بعضی از کارشناسان برنامه های تلویزیونی که پیش، بین و پس از بازی های فوتبال پخش می شوند و این بزرگواران بازی های فوتبال را برای ما مخاطبین خاص و عام و فوتبال دیده و ندیده تحلیل می کنند. آنهایی که اعصاب آرام تری دارند خود را کنترل می کنند و شاید لبخندی بزنند و برایشان جالب باشد و اما داریم عده ای دیگر که عصبانی می شوند و سعی می کنند تا شروع فوتبال شبکه دیگری از تلویزیون را تماشا کنند و از خیر شنیدن تحلیل بازی بگذرند.
کارشناسان گاها خوشتیپی که سابقه بازی در چند تیم لیگ برتری را دارند و عموما نیز برای تحلیل بازی تیم سابقشان به برنامه می آیند. از در و دیوار و زلزله و سرمای هوا و عدم حضور تماشاگران و فلان و بهمان حرف می زنند اما قبل از بازی هیچ برداشتی از ترکیب ابتدایی ندارند، هیچ اشاره ای به آمار و ارقام و بازی های گذشته نمی کنند، حتی خاطره های شاید جالب دوران بازی خود را نیز فراموش کرده اند و پس از تبلیغ اسپانسر و صحبت های احساسی مجری برنامه و ارتباط زنده با گزارشگر بازی که در ورزشگاه است و از سرمای هوای ورزشگاه حرف می زند و تبلیغ آبمیوه بازیگر معروف در پیام های بازرگانی، 2-3 دقیقه نوبت آنها می شود که اگر مجری برنامه اجازه دهد آنها در مورد نکات فنی بازی صحبت کنند اما همان 2 دقیقه را نیز با استرس مشهود در صورتشان به پایان می رسانند و عملا هیچ حرف به درد بخوری نمی گویند.
بازی شروع می شود، در مورد گزارشگران در گذشته بارها گفته ایم و حالا نیمه اول تمام می شود. پیام بازرگانی، تبلیغ اسپانسر، مجری برنامه و حالا 2 دقیقه مانده است به شروع بازی و حالا انتظار می رود که کارشناس برنامه از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را بکند اما این پیشکسوت هیچ ایده ای در مورد تحلیل بازی ندارد و چند جمله کلیشه ای را با خوب بود و خوب نبود به پایان می رساند و حتی ترکیب و سیستم و چیدمان دو تیم را هم هنوز پیدا نکرده است و آخرش نیز زمان اضافه می آورد تا مجری برنامه باز هم از زلزله صحبت کند و پیام های بازرگانی ما را به ادامه این بازی دعوت کند.
بازی تمام می شود و سناریوی قبل تکرار می شود، هفته ها، ماه ها، فصل ها، همین روند و سناریو ادامه دارد. و تنها پیشرفتی که در این برنامه ها به چشم می خورد مجری تبلیغاتی این برنامه است که از ضد تبلیغ های کلیشه ای به جوانی خوشتیپ بدل شده است که شاید ما را راضی نکند اما همچون قبلی ها آزار نیز نمی دهد.
از تمام این ها گفتیم و از مجری برنامه نیز می گوییم، پیشکسوت عرصه اجرا به لطف نمره های کم در نظرسنجی کانال برنامه دیگر کمتر از گذشته فرصت گزارش را به دست می آورد و به عرصه اجرا روی آورده است. سوالاتی عجیب که تنها کارشناس را در تنگا قرار می دهد، اظهار نظرهای عجیب تر و بعضا خنده دار که هیچ سودی برای هیچ کس ندارد مگر فعالان فضای مجازی که دنبال این چنین سوژه های خنده داری هستند.
از تبلیغ اعصاب خردکن کانال اطلاع رسانی برنامه نیز می گذریم. تبلیغی که هر چند دقیقه یک بار روی پایین صفحه تلویزیون می آید و گزارشگر و مجری نیز به آن اشاره می کنند و اصرار دارند با عضو شدن در آن این امکان را دارید که در نظر سنجی برنامه شرکت کنید و لابد توقع دارند که شما بعد از شنیدن این جمله به دوستتان بگویید «هی پسر چه فوق العاده، بریم و توی نظرسنجی شرکت کنیم».
سالهاست که اینجا فوتبال دیدن را باید جزو مشاغل سخت به حساب آورد که اگر شانس شما بگیرد و بازی مورد علاقه شما پخش شود آن وقت تنها از خان اول عبور کرده اید.