طرفداری - زمانی که در پایان فصل جیمی کرگر بازنشسته شود، لیورپول چیزی به مراتب یش از یک بازیکن را از دست می دهد.
یک پسر بومی که پیش از استیون جرارد به لیورپول آمد و این دو برای سال های سال، تنها چیزهای ثابت باشگاه بودند. مربیان، بازیکنان و حتی مالکان باشگاه چندین بار عوض شدند اما این دو برای 15 سال در جایگاه کنونی حضور داشتند و سمبل باشگاه و حتی شهر لیورپول بوده اند. به عنوان کسی که برای چندین نسل در بهترین خاطره هایشان حضور داشت و نقش داشت و از پایه های قهرمانی خاطره انگیز اروپا در سال 2005 بود. آخرین بازی او در آنفیلد یک خداحافظی کاملا احساسی و به یاد ماندنی برای قرمزها خواهد بود.
فقدان او همچنین یک مشکل جدی برای راجرز خواهد بود. در 35 سالگی او از فوریه به طور دائم در ترکیب اصلی بوده و این کیفیت کسانی را نشان می دهد که در این پست در حال حاضر با او رقابت می کنند. در نبود کارا، دفاع لیورپول به بازسازی نیاز دارد. حتی با وجود او این خط دفاعی گاها شکننده بود و در مصاف با رقبای قدر تیم مجازات خواهد شد و در نتیجه از رده های بالای جدول دور خواهد ماند.
لیورپول به یک رهبر تنومند در خط دفاعی نیاز دارد. در این فصل لیورپول در این زمینه از سوی مت اسمیت ( اولدهام ) و کریستین بتکه ( ویلا ) آسیب دید. مارتین اسکرتل کسی که راجرز بخواهد نیست. علارغم حضور درخشان در فصل گذشته، او در این فصل افت کرد و جایگاهش را نزد راجرز از دست داد. به همین ترتیب به نظر نمی رسد سباستین کواتس اروگوئه ای نیز آینده ای در لیورپول داشته باشد. او نتوانست خود را با سبک فیزیکی مورد نیاز مدافعان در لیگ برتر هماهنگ کند و بعید به نظر می رسد در پایان فصل لیورپول را ترک کند.
با این حساب در پایان فصل سه مدافع لیورپول را ترک خواهند گفت و باشگاه به یک بازسازی عمده در خط دفاعی نیاز دارد. اشلی ویلیامز از سوانزی و توبی آلدرویرلد از آژاکس گزینه های مد نظر راجرز هستند و به نظر می رسد باشگاه بتواند موفق به جذب آن ها شود. اما راجرز به مدافع دیگری نیز نیاز دارد.
خصوصیات رهبری جیمی کرگر در خط دفاعی به مرور سال ها به وجود آمده بود. اگر به آنفیلد برای دیدن بازی لیورپول رفته باشید به طور واضحی صدای کارا را وقتی بر سر بازیکنان فریاد می کشد شنیده اید. او ذاتا یک کاپیتان بود و در نبود او جای خالی اش باید به نحوی پر شود. جدای از جانشین او در تیم باید پرسید در نبود او چه بازیکنی کاپیتان دوم تیم خواهد بود ؟ این نقش چیزی دور از یک عنوان بی اهمیت است. در شرایطی که استیون جرارد مرتبا در خط حمله حضور دارد، برندان راجرز چهار نامزد برای این عنوان پیش روی خود می بیند.
1. پهپه رینا :
او بخت شماره یک این عنوان است. او پیش از این نیز در غیاب جرارد و کارا این بازوبند را بسته است. کاراکتری تاثیر گذار و البته مجبوب حتی در رختکن تیم دارد و جرارد در سال 2009 او را کاپیتان آینده باشگاه دانسته بود. حالا او 8 سال است که در لیورپول حضور دارد و پس از جرارد و کارا؛ قدیمیترین بازیکن تیم است.
با سابقه دو قهرمانی یورو و یک قهرمانی در جام جهانی به طور واضحی جایگاه افتخارات جذاب تری نسبت به سایر نامزدها دارد و در مورد عشق و افتخار خود به لیورپول در زندگی نامه خود نکته های بسیاری را نوشته است. او همیشه در ترکیب قرار دارد و این یک الزام برای کسی است که کاپیتان دوم تیم خواهد بود. همیشه یک شک در مورد حضور دروازبان به عنوان کاپیتان وجود دارد. علارغم وجود دروازبانان بزرگی مانند ایکر کاسیاس، دینو زوف، خوزه چیلاورت و جیانپیرو کومبی بسیاری اعتقاد دارند دروازبان نمی تواند آنطور که باید تیم را از درون دروازه رهبری کند.
فرم بازی و آینده پهپه خود مسئله پیچیده و مبهمی است. بسیاری اعتقاد دارند او اعتماد خود را به باشگاه از دست داده است و این دلیل افت او در فصول اخیر است. بسیاری اعتقاد دارند او در تلاش است که خود را با سبک راجرز مطابقت دهد. انتظار راجرز از یک دروازبان ارائه نقش سوئیپر کلاسیک در تیم و بازی با پای خوب است که رینا از این خصیصه برخوردار است و عمدتا اعتماد به نفس خوبی نیز دارد. اگرچه او در چند هفته اخیر کمی بهتر کار کرده اما هنوز هم خبرهای زیادی در مورد تلاش لیورپول برای پیدا کردن جانشین وی وجود دارد. اما از طرف دیگر چندی پیش پدر وی در مورد احتمال انتقال پهپه به بارسلونا در پایان فصل خبر داده بود.
2. لوکاس لیوا :
داستان لوکاس، داستان کسی است که همه معادلات را بر هم می زند. او که با بازی های خوب خود در گرمیو به عنوان هافبک هجومی به لیورپول پیوسته بود در لیورپول به عنوان هافبک دفاعی به کار گرفته شد و برای مدت ها به مضحکه کارشناسان و حتی هواداران تبدیل شده بود. از کسی که در زمان رافائل بنیتز در آنفیلد هو شد، او آنقدر در دوره هاجسون و سپس کنی دالگلیش پیشرفت کرد که به عنوان بهترین بازیکن فصل باشگاه انتخاب شد. این پیش از آن بود که در اوایل فصل گذشته مقابل چلسی مصدوم شود و حدود یک سال از بهترین سال های خود را از دست دهد.
در نبود او لیورپول بد بازی می کرد. نتیجه این شد که ارزش او بیشتر از پیش مشخص و محبوبیت او روز افزون گشت. البته او هنوز هم دور از شرایط آرمانی به سر می برد. با این حال همیشه با بازیکنانی مانند استیون جرارد و جردن هندرسون که در کنارش بازی می کنند این اجازه را می دهد که با خیال راحت به سوی دروازه حریف هجوم ببرند و نگران پشت سرشان نباشند.
او می تواند یک رهبر باشد ؟ می توان روی این بحث کرد. هاجسون در نخستین بازی خود به عنوان مربی به او بازوبند کاپیتانی را در لیگ اروپا داد اما او هیچگاه آنطور که باید رهبری تیم را نکرده است. او شخصی آرام و منظبط است و ممکن است مایه کاپیتانی را نداشته باشد اما با این حال لایق بودن در لیست راجرز است.
3. دنیل اگر
اگر تا حدود زیادی گزینه محبوب هواداران است. نه تنها به خاطر ارزش های فنی وی در خط دفاعی، که به خاطر علاقه واضح او به باشگاه و خال کوبی YNWA ( شعار باشگاه ) وی بر روی انگشتانش. با مقاومت نسبت به پیشنهاد منچستر سیتی در تابستان، او در اکتبر قراردادش را تمدید کرد. یک بازیکن سطح بالا با توانایی شروع و پایه ریزی حمله از خط دفاعی که مربی تیم او را در رده بهترین مدافعان اروپا جای می دهد.
حتی بارسلونا یکی از تمجدید کنندگان او است و از وی به عنوان یکی از کاندیداهای تابستانه خود یاد می کند. او در فصل اخیر در سطح بهترین های خود حضور نداشت و احتمالا حضور یک مدافع بزرگ در کنارش می تواند به وی نیز کمک کند تا بهترین هایش را ارائه دهد. این را هم باید افزود که او کاپیتان تیم ملی کشورش است. او شخصیتی محکم و نترس دارد و به شکل وصف ناپذیری برای هواداران محبوب است
4. لوئیس سوارز
او آخرین گزینه در این لیست برای جانشینی کارا به عنوان کاپیتان دوم است. درست است که او به هیچ وجه گزینه محبوب رسانه ها و هواداران تیم های حریف نیست، اما فراموش نکنیم او استعدادی درخشان است. در ابتدای فصل او به شکل واضحی تیم را به جلو می برد. او قلب تمام حرکات هجومی تیم است و می تواند گزینه ای جذاب باشد. البته این سوال وجود دارد که آیا لیورپول موفق به حفظ وی می شود؟
پیشنهاد کاپیتان دوم بودن به او، می تواند او را وسوسه کند تا با مسئولیت پذیری بیشتر در تیم باقی بماند و تلاش کند با لیورپول به روزهای درخشان در اروپا برسد. او در شکست جام حذفی مقابل اولدهام، در آژاکس و برای تیم ملی کشورش در المپیک کاپیتان بود. پیشنهاد کاپیتان شدن از سوی راجرز می تواند ایده اینکه راجرز برای بلند مدت برنامه ریزی می کند را قوت ببخشد. نگرانی هایی در مورد رفتار او وجود دارد، اما همین صحبت ها وقتی هولیه بازوبند را از هیپیا گرفت و به جرارد داد وجود داشت. پس از آن بود که استیوی از بسیاری از جهات برای دفاع از این انتخاب خود را بهبود بخشید.
شاید سوارز یک رهبر مادرزاد نباشد اما بدون شک او بهترین بازیکن ماست. کسی که در بسیاری از اوقات امید و چشم ما به او و حرکاتش در زمین است. با توجه به حضور دائم او، وی می تواند حتی چشم به کاپیتانی در باشگاه حتی پس استیون جرارد داشته باشد. کاپیتانی او در تیم احتمالا چیزهای بسیاری را در او دست خوش تغییر مثبت خواهد کرد.
برای هر تیم دیگری نیز پیدا کردن جانشینی برای کسی که 15 سال در تیم اصلی بازی کرده دشوار است. اوضاع بغرنج تر می شود وقی بدانیم یکی از نقاطی که از آن در لیورپول انتقاد می شود این است که از کمبود رهبر و بازیکن با تجربه در تیم رنج می برد. در یک شب سخت در خارج از خانه شما به بازیکنانی نیاز دارید که جلوتر از بقیه احساس مسئولیت پذیری کنند. برای سال ها کرگر در کنار جرارد عهده دار این مسئولیت بود و این نسل در سالهای واپسین خود است. به رهبران جدید نیاز است، چه کسی می تواند این را قبول کند ؟