مطلب ارسالی کاربران
از پست باران تا نامه جواد؛ دل و قلوه "باران کوثری" و "جواد خیابانی" !!
پس از آنکه باران کوثری از رفتار و گفتار خیابانی در فاجعه زلزله غرب کشور ستایش کرد : https://www.instagram.com/p/BbwsJAVlcbJ/?taken-by=barankosari
( اصالت مهمه ، خيلی . اصالت در شخصیت ، در رفتار ، در کنشها و واکنشهای اجتماعی . هیچوقت فکر نکردم بعد از یک بلای طبیعی خودم و به اونجا برسونم و کمک کنم ، چون فکر میکنم کمکی از دستم برنمیاد و فقط جای یه امدادگر یا متخصص و میگیرم . آیا صرف شهرت در این شرایط بحرانی به مصیبتزدهها کمکی میکنه ؟ “ جواد خیابانی “ و حضور صادقانه و مسئولیتپذیرانهاش و استفاده درستش از تریبون شهرت ثابت کرد میشه موثر بود . جدا از اطلاعرسانیهای تاثیرگزارش ، جسارتش در بیان واقعیتهای محل حادثه و اعتراضهایی که شاید خیلی در چارچوب سازمانی که در آن کار میکند نمیگنجد ، مهری بود بر اثبات مردمی بودنش .
من از حضورتان در کرمانشاه خیلی چیزها یاد گرفتم آقای #خیابانی . سرتان سلامت !)
جواد خیابانی در نامه ای پاسخ او را داد : http://www.ana.ir/news/308984
(«خانم کوثری ، سلام ... شما فرزند مردی هستید که همیشه دوستش داشتهام و دانش و بینش ایشان را الگوی کارم در گزارش فوتبال کردهام و نیز مادری که هنرمندی روشنفکر هستند، ایشان مرا ببخشند که شاگرد تنبل و بیسوادی بودهام . اما شما باران خانم، ای دختر خوب ایران، که نماد دختران پاک طینت و هنرمند کشورم هستید، لطفا نگویید کاری نکردهاید، هیچ نفری از نفرات میلیونی ایران نگویند که کاری نکردهاند و کاری از دستشان بر نمی آید، بیایید اینجا و ببینید که شمایان چه داستان باشکوهتری از اسطوره عشق فرهاد به شیرین را نوشتهاید ... جای جای این کرمانشاه عزیز لبریز است از عشق مردم به مردم ... باورکنید انسان خوشبخت نمیشود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد و شما خوشبخت هستید چون قلبتان برای مردم کشورتان میزند، راست این است که من به مردم کمک نکردهام و آنهایند که به من یاری رساندهاند تا گناهانم را بشویم، به نوشته پابلو نرودا: به آرامی آغاز به مردن میکنی زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند، بنابراین هرگز خود را و مهر خود را کم ندانید، میدانید که راست مینویسم لذا شما مثل همه این مردم بزرگ و مهربانید و مهربانی اصلا کم نیست ...
ببخش مال و مترس از کمی که هر چه دهی، جـزای آن به یکی ده ز دادگر یابی ...»)