مطلب ارسالی کاربران
مصلحت
💎 شاه انگشتش را برید و وزیر گفت: مصلحت بود. شاه به خشم آمد و وزیر را زندانی کرد. روز بعد که شاه برای شکار رفت، گم شد و گرفتار آدمخوران گشت اما دست بریده اش را خوش یمن ندانسته، رهایش کردند.
به قصر آمد و به وزیر گفت: مصلحت دست بریده ام را دانستم، مصلحت زندانی شدن تو چه بود؟
گفت: همراه نشدن با شاه و رهایی از تیغ آدمخوران…'!!!!!