Zaraki Kenpachiصلح وقتی به معنی صلح است، که پذیرنده سنگری دارد
و اگر صلح را قبول نکرد، پُشتگرمی به لشکری دارد
و اگر پرچم سفید نداشت، یا به یاران خود امید نداشت
سر به زانوی غم اگر که گذاشت، دامن مهر مادری دارد
دامن مادری اگر که نداشت، چاره دیگری اگر که نداشت
باز در اوج بی کسی هایش، سر در آغوش همسری دارد
سنگری نیست، لشگری هم نیست، چند وقتی ست مادری هم نیست
پشت این مرد ظاهرا خالی ست؛ نه ... که در پشت، خنجری دارد
همه درها به روی او بسته، همه درها به روی او بسته
همه درها به روی او ...؛ اما همچنان رو به غم، دری دارد
زنی آمد میان بیت نشست، کاسه زهر را گرفت به دست
به خیالش که خانه تاریخ، شیشه های مُشجّری دارد
هرچه گشتم میان باطل و حق، هیچ حرفی به غیر جنگ نبود
ای لغتنامه ها قبول کنید، صلح معنای دیگری دارد.
محمدحسین ملکیان