شما رو نمیدونم اما ما بچه ها تیرون مخصوصا متولدا 65 به بعداش با این آهنگا زندگی میکردیم و یادمه زمانی که این آهنگ پخش شد تهران شرق ترکید...به یاد اونموقعا
و مرگ چستر عزیز که شدیدا حالم رو خراب کرده...
I’m tired of being what you want me to be
خسته شدم از اونی که شما می خواین باشم
feeling so faithless
احساس می کنم اختیاری از خودم ندارم
lost under the surface
انگار زیر زمین گم شدم
I don’t know what you’re expecting of me
نمی دونم از من چه انتظاری دارین 2
put under the pressure
of walking in your shoes
که زیر فشار پاهاتون له بشم
[caught in the undertow, just caught in the undertow]
انگار تو یه دام گیر افتادم، درست انگار تو یه دام گیر افتادم
every step that I take is another mistake to you
با هر قدمی که بر میدارم یه اشتباهی از من می گیرید
[caught in the undertow, just caught in the undertow]
انگار تو یه دام گیر افتادم، درست انگار تو یه دام گیر افتادم 0
I’ve become so numb
بی حس و حال شدم
I can’t feel you there
نمی تونم احساستون کنم
become so tired
خیلی خسته شدم
so much more aware
بیشتر از اونی که فکرشو بکنین 0
I’m becoming this
من اینطور شدم
all I want to do
تنها کاری که می خوام بکنم اینه که
is be more like me
and be less like you.
بیشتر شبیه خودم باشم تا شما
can’t you see that you’re smothering me
نمی بینین داری خفم می کنین؟ 0
holding too tightly
محکم به من چسبیدین
afraid to lose control
میترسین کنترلم رو از دست بدم
cause everything that you thought I would be
چون تمام اون رشته هایی که برای من بافته بودین
has falling apart right in front of you.
درست جلوی روتون پنبه شد 0
[caught in the undertow, just caught in the undertow],
انگار تو یه دام گیر افتادم، درست انگار تو یه دام گیر افتادم
every step that I take is another mistake to you
با هر قدمی که بر میدارم یه اشتباهی از من می گیرید
[caught in the undertow,just caught in the undertow]
انگار تو یه دام گیر افتادم، درست انگار تو یه دام گیر افتادم
and every second I waste is more than I can take.
و وقتهایی که حروم میکنم بیشتر از اونایی که استفاده میکنم 0
I’ve become so numb
بی حس و حال شدم
I can’t feel you there
نمی تونم احساستون کنم
become so tired
خیلی خسته شدم
so much more aware
بیشتر از اونی که فکرشو بکنین 0
I’m becoming this
من اینطور شدم
all I want to do
تنها کاری که می خوام بکنم اینه که
is be more like me
and be less like you.
بیشتر شبیه خودم باشم تا شما
And I know
و میدونم که 0
I may end up failing too
در آخر هم ممکنه شکست بخورم
But I know
اما میدونم که
you were just like me
شما هم همین کار رو می کردین
with someone disappointed in you.
با کسی که ازتون نا امید شده 0
I’ve become so numb
بی حس و حال شدم
I can’t feel you there
نمی تونم احساستون کنم
become so tired
خیلی خسته شدم
so much more aware
بیشتر از اونی که فکرشو بکنین 0
I’m becoming this
من اینطور شدم
all I want to do
تنها کاری که می خوام بکنم اینه که
is be more like me
and be less like you.
بیشتر شبیه خودم باشم تا شما
I’ve become so numb
بی حس و حال شدم 0
I can’t feel you there
نمی تونم احساستون کنم
[tired of being what you want me to be]
خسته شدم از اونی که شما می خواین باشم
I’ve become so numb
بی حس و حال شدم
I can’t feel you there
نمی تونم احساستون کنم
[tired of being what you want me to be]
خسته شدم از اونی که شما می خواین باشم0