طرفداری-داندی یونایتد، باشگاهی که در 1909 تاسیس شد و برای 62 سال تقریبا هیچ افتخار خاصی نداشت و در عرصه رقابت های بین المللی کاری نکرده بود با انتصاب جِری کر به عنوان مربی در سال 1959، پیشرفت را آغاز کرد.
- داستان سال های اعجابانگیز داندی یونایتد؛ روزهایی پر از افتخار با جیم مک لین (بخش اول)
- داستان سال های اعجابانگیز داندی یونایتد؛ روزهایی پر از افتخار با جیم مک لین (بخش دوم)
یک هفته بعد، آبردینِ فرگوسن قهرمان شد. آن ها رنجرز را شکست داده بودند تا قهرمان جام حذفی اسکاتلند شوند. فرگوسن در مصاحبه بعد از بازی، مانند مک لین بازیکنانش را سرزنش کرد. حالا دیگر نه فرگوسن و نه مک لین آدم های سرسخت گذشته نبودند، بلکه این دو ترسناک تر از گذشته بودند. با این حال این دو مرد بزرگ تفاوت های زیادی داشتند. فرگوسن جذاب و با نظم بود در حالی که مک لین درهم برهم و لجوج بود. او رفتارهایی که با شخصیتش مناسب باشد انجام نمی داد و برای همین هیچوقت عشقی که مطابق عملکردش بود را از بقیه دریافت نمی کرد.
با این حال، اخلاق و ناسازگاری های جیم مک لین قابل ستایش بود. پس از فصلی موفق، به او پیشنهاد شد هدایت رنجرز را برعهده بگیرد. او به انجام یک مصاحبه و ملاقات با جاک استاین در همپدون پارک دعوت شد. استاین، افسانه ای که همیشه بهترین و بیشترین عملکرد را از خود و بازیکنانش می خواست، از مک لین سوالی حیاتی پرسید. "آیا با داندی یونایتد قهرمان لیگ خواهی شد؟" جواب مک لین نه بود. "پس تو یک شکست خورده ای." این صحبت های استاین در ذهن مک لین ماندگار شد تا با مدیران تیم دیداری داشته باشد.
هرآنچه می خوانید، از زبان خود جیم مک لین است: "مدیران؟ اوه، آن ها شروع کرده بودند در مورد دستمزد من صحبت می کردند اما من گفتم یک لحظه صبر کنید. چند چیز وجود دارد که می خواهم بدانم. به کجا می رویم و خواسته شما از تیم چیست؟ تیم خوبی دارم اما برخی از آن ها کاتولیک و برخی پروتستان هستند که اهمیتی هم نمی دهم. اگر قادر نیستیم بازیکنان کاتولیک بخریم همینجا صحبت را قطع کنیم بهتر است. چون دورویی است که من با وجود اینکه بدانم نمی توانم بازیکن کاتولیک بخرم با شما بحث کنم."
هیئت مدیره با صحبت های او موافقت کردند و مک لین ماندگار شد. مک لین باور داشت: " ترجیح می دادیم در 10 یاردی محوطه جریمه آن ها دفاع و پرس را آغاز کنیم نه اینکه 11 نفره در منطقه دفاعی خودی باشیم. در اروپا که بازی می کردیم، 4 دفاع ما در عقب زمین می ماندند تا مطمئن شویم حریف فضای کافی در اختیار نخواهد داشت."
در اروپا، پیش از آنکه داندی اسپارتان را از پیش رو بردارد، 4-0 استاندارد لیژ را شکست داد و با راپید وین هم 2-2 کرد تا به نیمه نهایی برسد. در تانادیس، باید با رم بازی می کردند. در میان بهت و حیرت همگان، داندی با یک بازی خیره کننده موفق شد آاس رم ایتالیا را در بازی رفت 2-0 شکست دهد.
عملکرد داندی به حدی خوب بود که رسانه های ایتالیایی می گفتند داندی یونایتد دوپینگ کرده و باید از آن ها تست گرفته شود. مک لین در ابتدا فکر می کرد این شوخی است اما نبود. بدبینی و حاشیه به زمین هم کشیده شده بود. برگشت باید در المپیکو رم برگزار می شد. تنش ها پس از آنکه مک لین رمی ها را "حرامزاده های ایتالیایی" خطاب کرده بود افزایش یافت.
جوزپه ویولا، رئیس وقت رم طبیعتا یونایتدی ها را به دوپینگ متهم کرد. اتوبوس داندی در رم مورد حمله هواداران خشمگین قرار گرفت که باعث شد مک لین بعد ها بگوید: " بدترین جوی بود که در فوتبال با آن مواجه شدم. با درنظر گرفتن جو بازی سلتیک و رنجرز، بازهم رفتار ایتالیایی ها بدترین بود."
رمی ها بنرهایی در دست داشتند که بر روی آن نوشته شده بود "لعنت خدا بر داندی یونایتد"، "برو گم شو مک لین" و " رم از مک لین متنفر است چون او یک [ غیرقابل ترجمه] است." بازی آغاز شد. در دقیقه 58 آگوستینو دی بارتولومی پنالتی را تبدیل به گل کرد تا در گرمای رم، کار سخت تر شود. بازی پایان یافت و رم به فینال صعود کرد اما در پایان بازی، بازیکنان رم به مک لین حمله کردند. این حرکت توهین آمیز که با ضرب و شتم همراه بود، با دخالت جان گاردینر، دروازه بان دوم و والتر اسمیت با کمترین آسیب به مک لین پایان یافت.
شادی فرانچسکو گرازیانی در پایان بازی
چند سال بعد مشخص شد رم سعی داشت میشل ووتروت، داور بازی را با رشوه به سمت خود بکشد. اقامت در هتل های عالی شهر و کمی پول کافی بود. در 1984، مک لین که تبدیل به دیکتاتور شده بود، از سوی مدیریت تیم، سمتی در هیئت مدیره هم به دست آورد. دو عنوان سومیِ پیاپی در لیگ و باخت های عجیب و غریب در فینال جام های حذفی حاصل کار بود.
در تابستان 1986، ریچارد گاف به تاتنهام پیوست. بازیکنی که بعد از گری، اولین خروجی داندی محسوب می شد اما خب لین فرگوسن، جیم مکینالی، ایان ردفورد و دیو بومن به داندی پیوستند که این تغییرو تحولات پیامد هایی داشت.
کوین گالاشر، وینگر تیم جای میلن را گرفت که به الکل روی آورده بود و جان کلارک که از 12 سالگی عضو باشگاه بود، باید نقشی مهم تر در تیم ایفا می کرد. اما مشکل میلن فقط الکل نبود. در 1983 میلن به خاطر تنبلی بیش از حد و اینکه به هیچ چیز اهمیت نمی داد، مورد غصب قرار گرفته بود و یک بار دیگر در 1984 در حال صحبت با برایان کلاف دیده شد که هیچ تعبیری جز تلاش برای انتقال به ناتینگهام فارست نمی شد برداشت کرد. پس از بررسی تخلفات، او جریمه شد. او فوتبال را برای رضایت امیال خود و درآمد آن انجام می داد و وقتی اشباع شد، روی به اعتیاد آورد.
"هیچ تردیدی نیست که من در مورد نگه داشتن بازیکنانم بی رحم هستم چون باشگاه به من پول می دهد برای شان موفقیت بیاورم و این هدف من در هنگام تمرین دادن به جوانان بود. این تنها و مهم ترین وظیفه من بود تا باشگاه را به بهترین جا هدایت کنم." مک لین در خصوص میلن این حرف ها را بر زبان آورده بود.
به قلم Daniel Harris از سایت گاردین