مطلب ارسالی کاربران
چمنیان نمونه یک مربی بد برای نوجوانان...تحلیلی بر تیم ملی نوجوانان
تیم ملی نوجوانان ایران نتایج خوب و قابل قبولی گرفت و اگر مثل همه فقط به نتیجه نگاه کنیم از مسایل اساسی غافل میمانیم.پس ابتدا خسته نباشید میگوییم به مربیها و نوجوانان فوتبالمون و کسانیکه برای تیم زحمت کشیدند و میرویم سر بحث اصلی
من بازیهای گروهی را آنچنان تعقیب نکردم بجز نیمه دوم بازی با آلمان و این دو بازی با مکزیک و اسپانیا.و تحلیلم روی این دوبازی بیشتر است که نقش مربی و آموزش های او بیشتر نمود دارد.
شما یک عده بازیکن با استعداد را در اختیار یک مربی قرار میدهید که با دویدن مثل اسب در زمین و تخلیه انرژی در چند بازی نتیجه میگیرد.با استعداد از این نظر که وقتی تیمهای آلمان و کاستکاریکا و مکزیک را میبرند و گلهای زیبایی میزنند پس معلوم است استعداد لازمه را دارند.و وقتی جلوی تیمهایی که به خوبی روی زمین کار میکنند مثل مکزیک و اسپانیا میبینیم آموزشهای مربی به این نوجوانان چیزی نیست جز همان فوتبال دیمی و هدر رفتن اینهمه استعداد که پایه فوتبال یک کشور هستند و اگر اکنون کار گروهی و ترکیبی را نیاموزند فوتبال بزرگسال اصولا رشد نمیکند.
شاید چمنیان بهترین مربی ایرانی در سطح بقیه مربیان امتحان پس داده باشد و بکارگیری مربی خارجی هم برای فوتبال پایه نادرست باشد. پس آیا بهتر نیست خود مربیان ایرانی که در این سطح کار میکنند مورد آموزش درست قرار گیرند؟
اینکه مربی اسپانیا در هر لحظه کارهای تاکتیکی را به بازیکنها گوشزد میکند و مربی ایران در کنار زمین چالش مانکن اجرا میکند و مهمترین کار مربیگری اش داد زدن سر نوجوان که عقب تر بازی کند و چشم غره رفتن و ژست گرفتن باشد و بازیکنهای با استعداد بجای پاسکاری و کار گروهی توپ را در همه زمان بازی بلند بفرستند روی دفاع اسپانیا که تنها مهاجم ما اثری شاید روی توپ بگذارد و اتفاقی حمله ای شکل بگیرد به این آموزش در سطح پایه نمیگویند! شاید این برای ما جالب باشد مربی با چنین کاراکتری.حتی گزارشگر مسابقه جناب سرهنگ علیفر هم که ادعای مربیگری دارد هم هیچ توجهی به این شیوه بازی ندارد و در حساسیتهای بازی پاسکاری دلنواز اسپانیایی ها و پاس های بلند از هرجای زمین بازیکنان ایران را نمیبیند! حتی در بازی با مکزیک هم شاهد همین نوع بازی بودیم.چه آموزشهایی به این بچه ها داده شده؟
شاید آن مهاجم با استعداد نوک خط حمله نوجوانان روزی تبدیل شد به علی دایی دیگری که در زمین جان بکند و برای توپهای هوایی بپرد و روی دفاع حریف تکل برود و تنها بدود و بدود و یک بازیکن دیمی دیگری شکل بگیرد.و یا آن یکی استعداد دلفی که اگر اصول پایه فوتبال را بیاموزد چیزی شود شبیه رونالدوی ایرانی و یا قادری ریز نقش و یا بقیه این استعدادهایی که دیدیم. فوتبالی که باید مربیان یاد دهند ولی این اسمش آموزش فوتبال به بازیکنان پایه نیست.کاش یکی به چمنیان میگفت به این استعدادها باید فوتبال یاد داد که با پا بازی کنند و نه هدبال که همش روی هوا دنبال توپ باشند!