کاربر مهمان"پس از آخرین بازی فصل در گاراژ استادیوم بودم که شنیدم کسی میگوید «هی! کلارنس. آیا با من به رئال مادرید میآیی؟» من هم گفتم: «بله. آقا». آن فرد، فابیو کاپلو بود و باقی داستان، تاریخ است"
چقدر قشنگ
شبیه سکانس پایانی یه فیلم سینمایی می مونه