✏️نویسنده : محمد نوپسند
کاری از گروه فنی تاکتیکال آنالیز
TacticalAnalysis@
🔎 در این مقاله سعی داریم جوانب مثبت و منفی انتقال احتمالی توماس توخل را بررسی کنیم؟
🚫 منفی - شخصیت بی ثابت
توخل آرام است یا پرشور؟! صبور است یا عجول؟!
توخل در ماینز شخصیتی آرام و منطقی داشت؛ ولی در دورتموند، گاهی شخصیتی تهاجمی و برونگرا از خود بروز می داد.
✅ مثبت - نبوغ تاکتیکی
هوش فنی و تاکتیکی او بر هیچکس پوشیده نیست، آنچه او با ماینز انجام داد؛ بسیار قابل تحسین بود.
او توانست سه آرایش اصلی ۴-۲-۳-۱و ٣-٣-٣-۱ و ۳-۴-۳ را در تیم های خود پیاده کند، به بیانی بهتر می توان گفت؛ پتانسیل او وابسته به قالب خاصی نیست.
🚫 منفی - عدم پایبندی به اصول سبک بازی خود
می گویند" ترکیب تیم برنده را عوض نکنید" خصوصا اگر سبک بازی شما، سبک پیچیده ای باشد.
او چندین و چندبار در چند بازی متوالی، سبک های پیچیده ای را - آن هم در شرایطی که تیم در حال بردن بود - در دورتموند پیاده سازی و انجام داد که این تعداد تغییر، آن هم در یک بازه زمانی کوتاه، قطعا در هیچ تیمی موثر نخواهد بود.
✅ مثبت - سن کم و تجربه بالا
او سن کم و تجربه بالایی دارد و قطعا وقتی سن اوج مربیگری (۴۵ الی ۵۵ سالگی) برسد، مربی بزرگتر و برتری خواهد شد و شاید همین موضوع؛ نکته جذاب تری برای باواریایی ها باشد.
🚫 منفی - لجوج و خودمحور
مربی های آلمانیِ عصر جدید، اکثرا دو نقطه مشترک دارند:
اول اینکه، بسیار از لحاظ فنی و بینش مربیگری قوی هستند، (حتی مربیان پایه و کوچکتر آلمانی) دوم اینکه، اکثرا لجوج و یک دنده هستند.
فصل گذشته دو مربی بزرگ آلمانی، یعنی توخل و اشمیت، با شرایطی مشابه تیم های خود را ترک کردند.
پرخاشگری و عدم هماهنگی با خط مشی باشگاه، قطعا بزرگ ترین ترس مدیران بایرن مونیخ خواهد بود.
✅ مثبت - توانایی بالا در استفاده از بازیکنان جوان
اگر بایرن مونیخ به دنبال پوست انداختن و جوان کردن تیم خود باشد؛ به جرات می توان گفت توخل بهترین گزینه است. او به خوبی می تواند نقاط ضعف بازیکنان جوان را شناسایی و تقویت کند، به آنها اعتماد به نفس داده و هوش تاکتیکی آنها رو بالا ببرد.
اگر قرار است بایرن مونیخ به صورت آلمانی با بازیکنان آلمانی به اوج برسد؛ حداقل برای سه سال اول، کار کردن با توخل آرزوی هر بازیکن جوانی است.
🚫 منفی - طوفان ایده هایی عجیب که هنوز خوب بودن آنها ثابت نشده است.
آیا به یاد دارید که مربی تیمش را با ۵ فولبک وارد میدان کند؟
گینتر را یک خط جلوتر آورده(هافبک دفاعی) و بندر را یک خط عقب تر ببرد(مدافع وسط) البته هر دو بازیکن سابقه بازی در این پست ها داشته اند.
سال گذشته هارمونی تاکتیکی دورتموند، معادله چندمجهولی بود که جواب مشخصی نداشت.
سال قبل از آن، توخل تیمی انتقالی و پرس بالا را که ۴-۴-۱-۱ بازی می کرد را از کلوپ تحویل گرفته بود و در نهایت سبک بازی این بازیکنان انفجاری را مالکیتی و آرایش را ۳-۴-۳ کرده بود.
تا اینجا مشکلی نیست ولی حضور پیژچک و اشملز در دفاع میانی، گوئریرو در هافبک میانی و دورم در وینگ راست و غیره آن هم در این سبک و آرایش، کاملا غیرقابل هضم است.
قطعا دورتموند و بایرن مونیخ، جای مناسبی برای آزمون و خطا کردن و پیاده کردن ایده ها و تئوری های طوفانی نیست و نخواهد بود.
در آخر، باید منتظر ماند و دید که آیا مدیران بایرن مونیخ، قرارداد بلندمدتی را در آینده ای نزدیک با توخل امضا خواهند کرد و یا تا آخر فصل با سانیول سر کرده و به سراغ مربی هایی دیگر مانند ناگلزمن خواهند رفت؟