هیچ تردیدی وجود ندارد که قهرمانی در چمپیونز لیگ، مهمترین دستاورد و احتمالا نهایی ترین آرزوی یک باشگاه اروپایی است. از همین رو معمولا آخرین هدف در برنامه های بلند مدت باشگاههای فوتبال اروپا هم قهرمانی در همین معتبرترین و سودآورترین رقابتی است میتوانند در آن درگیر باشند.
اگر شکوفایی همه جانبهی اقتصادی همه ی معنای قهرمانی در چمپیونز لیگ نباشد، بدون شک دربرگیرنده ی بخش اعظم نتایج این قهرمانی است. اما مدیریت نابه جا و سیاست های نادرست میتواند از این کاخ باشکوه قهرمانی، ویرانه ای دلگیر و تاریک بسازد و همه ی ماهیت بالفعل و بالقوه ی آن را به ورطه ی نابودی بکشاند. مثال؟ نیازی نیست برای پیدا کردن شاهدی بر اینگونه مدیریت ها به عصر دایناسورها برگردیم. نگاهی مختصر به دوره ی پایانی برلوسکونی - گالیانی در میلان، همه چیز را آیینه وار مقابل چشممان قرار خواهد داد.
- ۲۳ می ۲۰۰۷: میلان با شکست لیورپول قهرمان چمپیونز لیگ شده است. نه تنها این بار قهرمان شده، بلکه در ۵ سال گذشته هم یک قهرمانی و یک نایب قهرمانی در این معتبرترین صحنه ی نمایش فوتبال اروپا به دست آورده است. اما از پتانسیل اقتصادی حاصل از این نتایج چه استفاده ای درجهت تداوم آن شد؟ قاعدتا باشگاه باید می توانست برای فصل بعد راحت تر در بازار نقل و انتقالات فعالیت کند. باید میتوانست اگر ستارگان جدیدی برای تداوم موفقیت به مجموعه اضافه نمی کند، دست کم ستارگان کنونی را حفظ کند. اما نقل و انتقالات میلان بعد از این قهرمانی چگونه بود؟ امرسون و پاتو به رختکن آنچلوتی اضافه شدند و بازیکن مطرحی تیم را ترک نکرد. مهمترین خروجی ماسیمو دوناتی بود که شاید حتی اسمش را هم نشنیده باشید. نتیجه اما حیرت آور بود. کسب مکان پنجم سری آ، حذف در جام قهرمانان برابر آرسنال و خروج از چمپیونز لیگ فصل بعد.
- تابستان ۲۰۰۸: شوک از دست رفتن چمپیونز لیگ، گالیانی و برلوسکونی را به اضافه کردن رونالدینیو و زامبروتا به رختکن میلان وادار می کند. جیلاردینو نیز سن سیرو را ترک میکند. نتیجه؟ کسب مقام سوم سری آ و بازگست به لیگ قهرمانان.
- تابستان ۲۰۰۹: آنچلوتی بهعنوان مهمترین خروجی جای خود را به لئوناردو می دهد. او احساس میکند شرایط مهیای تکرار نتایج سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ نیست. سطح کیفی ورودی ها افت چشمگیری میکند. آباته و کلاس یان هانتلار به میلان می آیند. البته دیوید بکام نیز از MLS به ایتالیا می آید. میلان بازهم با اختلافی قاطع و ۱۰ امتیازی قهرمانی را به اینتر و رم واگذار میکند و در جای سوم می ایستد. در لیگ قهرمانان هم با شکستی در مجموع ۷-۲ برابر منچستر یونایتد، تحقیرآمیز با بازیها وداع میکند.
- تابستان ۲۰۱۰: مدیریت به این نتیجه رسیده که قمار روی مربی ارزان قیمتی چون لئوناردو شکست خورده است. مکس الگری جوان که با کالیاری بد کار نکرده کنترل نیمکت را به دست می گیرد. زلاتان و روبینیو هم برایش خریداری میشوند و هانتلار و روبینیو به فروش میرسند. کیفیت زلاتان، قهرمانی سریا را به موزه ی میلان برمیگرداند. اما در لیگ قهرمانان همچنان ترکیبی برنده و تعیین کننده در اختیار میلان نیست. این بار حذف در برابر تاتنهام.
- تابستان ۲۰۱۱: الشعراوی جوان از جنوا به میلانو میآید اما جوان مصری ایتالیایی خریدی برای آینده است ، باید حتی برای پیدا کردن جایگاهش در ترکیب اصلی بجنگد. درواقع خرید مهمی برای قهرمان سری آ انجام نشده است. نتیجه؟ علیرغم مونتاری گیت، یوونتوس به قهرمانی می رسد. داستان حذف در یک هشتم و یک چهارم اروپا هم که تکراری شده. این بار مقابل بارسلونا.
- تابستان ۲۰۱۲: بالوتلی، سیب گندیده ی برلوسکونی، به همراه پاتزینی به تیم اضافه می شوند و تیاگو سیلوا، زلاتان و پاتو به فروش می رسند. در هر سه خط حمله، میانی و دفاع، اصلی ترین مهره ها از دست رفته اند. در آخرین ثانیه ها و با خوششانسی محض سهمیه از فیورنتینا به میلان می رسد و در اروپا بازهم سناریوی تکراری. قتل به دستان بارسلونا.
- تابستان ۲۰۱۳: شاید بدترین خریدهای تاریخ باشگاه اینجا اتفاق افتاده باشند. آندره آ پولی و الساندرو ماتری با ۲۳ میلیون یورو خریداری می شوند و بواتنگ فروخته می شود. نتایج کابوس واری رخ می دهد که به اخراج الگری منجر شده و حاصل آن جز هشتمی لیگ و شروع غیبت در لیگ قهرمانان نیست. غیبتی که تا به امروز ادامه دارد.
- تابستان ۲۰۱۴: شاید همه ی ریاضت های اقتصادی قبل از این تابستان سوءتفاهمی بیشتر نبوده باشند. سوءاستفاده مدیریت از عشق اسطورهای چون فیلیپو اینزاگی او را به قبول مسولیت وا می دارد. برای ترمیم تیم افتضاح پارسال چه خریدهایی شد؟ فقط عادل رامی و جک بوناونتورای جوان. بالوتلی هم فروخته شد. نتیجه؟ واضح بود. دو پله سقوط و دهمی در ایتالیا.
- تابستان ۲۰۱۵: قمار همچنان ادامه دارد. اینبار سینیشیا میهاییلوویچ. خریدها؟ بهتر از فصل قبل هستند اما تا مرز کفایت فرسنگ ها فاصله دارند. ظاهرا افول اقتصادی از دست رفتن چمپیونز لیگ ضربهی محکمی به مدیریت زده که تصمیم به خرید یکی دو بازیکن غیر آزاد گرفته است. رومانیولی و باکا میآیند و الشعراوی هم البته می رود. نتیجه هم به اندازه ی همان خریدها بهبود پیدا می کند. این بار ششم انا همچنان پشت دیوار بلند لیگ قهرمانان و اروپا.
- تابستان ۲۰۱۶: مونتلا نیمکت را در اختیار می گیرد. خرید باکیفیت؟ همچنان خبری نیست. مهمترینش لاپادولایی است که از سری بی آمده. منز و لوییز آدریانو هم خروجی ها هستند. ششمی تکرار میشود این بار با طعم سهمیه ی لیگ اروپا. اما همچنان دست میلان از سهمیه لیگ قهرمانان کوتاه مانده است.
به دنبال دلیل می گردید که چرا قهرمان افسانهای سال ۲۰۰۷ به این مرداب افسردگی رسید؟ باید دید که چرا سطح فنی ورودیها از سیدورف، نستا و اینزاگی به مرور و هیپنوتیزم وار طی این ده سال به پولی، پاتزینی و رامی رسیدند. چگونه سودآوری حاصل از قهرمانی سال ۲۰۰۷ و سالهای قبلتر، به صدها میلیون یورو بدهی تبدیل شد؟ برلوسکونی و گالیانی با کمک هم این شاهکار را خلق کردند، همانطور که سالها قبل شاهکار ساخت آن بنای بزرگ را خلق کرده بودند.