پیش گفتار: ابتدا لازم است تاکید کنم یادداشتی که در زیر خواهید دید، قطعاً به مذاق طرفداران رئال مادرید و بارسلونا خوش نمیاد و بنده توصیه میکنم که هواداران این دو تیم وقتشون رو برای خوندن این مطلب نذارن که بعداً بخوان نظرات خشونت آمیزی در کامنتهاشون بدن. نام نویسنده این یادداشت "سامان زمان زاده" می باشد. من موافق صد درصدی کل این یادداشت نیستم ولی محتوا و چارچوب کلی این مطلب رو پسندیدم و باهاش موافق بودم و مایلم با هواداران سایر باشگاههای دنیا این مطلب رو به اشتراک بذارم چون معتقدم باید همه حقایق رو به مردم گفت تا خودشون درست قضاوت کنن نه اینکه القای سلیقه رسانه ها بخواد نظرشون رو عوض کنه.
بر کسی پوشیده نیست که رسانه ملی ما با غلظت زیادی طرفدار رئال و بارساست و این ماجرا تا حدودی در همین سایت طرفداری در بین نویسنده ها هم مشاهده میشه. نگذارید کسی سلیقه خودش رو بهتون تلقین کنه. حقایق رو بدونید، بسنجید تا در آخر قضاوت درست تری داشته باشید.
========================================================================
========================================================================
اووه آنها این همه پول از کجا آوردهاند؟ اووه روح فوتبال با این همه پولی که خرج کردند خدشه دار شد! وافوتبالا وا فلانا...
اینها واکنش عموم لالیگا دوستان به تحرکات پاریسن ژرمن در پنجره تابستانی بود.
خلیفی نه تنها وراتی را به بارسلونا نفروخت، بلکه نیمار را هم به پاریس آورد. در روزهای اخیر هم که صحبت از رفتن توماس مونیر به رئال بود، و سران پی اس جی روشن کردند که این اتفاق رخ نخواهد داد. دی ماریا هم به بارسلونا نخواهد رفت. آقا اصلا هیچ ستارهای پاریس را به مقصد این دوتیم ترک نخواهد کرد!
به جز بحث فیرپلی مالی که موضوع علی حدهایست و اتفاقا در آن مورد هم رای من با این برداشت یک خطی که «وای این همه پول از کجا!» متفاوت است، (از کجا؟ از جیب صاحب باشگاه!) رویکرد پاریس در تقابل با رئال و بارسلونا را بسیار میپسندم.
هرکس نظر خودش را دارد و این هم نظر من است که آسیبی که در یک دهه اخیر رئال و بارسا با دوقطبی کردن فوتبال به «فرهنگ هواداری» زدند با هیچ تخریبی و با هیچ تاثیر منفی قابل قیاس نیست.
فروکاستن چیزی که از فوتبال میشناختیم به یک دوگانه جنگ ستارگانی و به قول معروف pop culture چیزی نیست که به این زودیها آثارش محو شود.
رئال و بارسلونا نقش مهمی داشتند در این افول فرهنگی. در اینکه در یک کشور فوتبالدوست مانند ایران هواداران سایر تیمها باید برای حق مسلمشان یعنی پخش زنده بازی تیمشان از تلویزیون فریاد بزنند و در میان هیاهوی اکثریتی با نگاه نازل گم شود.
حالا اگر به پی اس جی نگاه کنیم و اینکه نهایتا فرض کنیم این تیم چندصد میلیون یورو از جیب مالک خود باشگاه آورده خرج کرده در فوتبال، و بپذیریم این کار جوانمردانه نیست (که گفتم از نظر من به این سادگی هم نیست. اگر پول تمیز باشد واقعا جای بحث دارد که چطور و چرا باید این محدودیت برقرار باشد و حکم یک خطی نمیتوان صادر کرد).
خب حالا برگردیم به رئال و بارسلونا. این دو تیم در دهه اخیر خصوصا انواع و اقسام تقلب، تخلف در ثبت قرارداد، دورزدن قوانین فیفا در مورد بازیکنان زیر سن قانونی که منجر به محرومیت هردو باشگاه نیز شد و... را در کارنامه دارند.
این که شما بالای برج عاج بنشینید و همه بازیکنان را به فریب و دروغ و دغل ببرید باشگاه خودتان گند ماجرا هم بالا بیاید، بعد حالا در موضع مظلوم فریاد واجوانمردیا وافیرپلیا سر بدهید که بازیکنان ما را میبرند! از آن حرفهاست.
پاریسن ژرمن رویه درستی را در پیش گرفته. مبارزه با این فوتبال دوقطبی بی روح و سطحی که هیچ رنگ و بویی از فوتبال دهههای گذشته ندارد «با تمام ابزارهای ممکن». حالا اگر در این میان چارچوب و خط قرمزی رد شد هم شد.
چرا که جنگ است. و طرف مقابل یعنی مجموعه فرهنگی ورزشی بارسلونا و رئال مادرید! خود از خلافکارترین باشگاههای جهانند.
عمری نام باشگاههای ایتالیا بد در رفت و امثال بارسلونا با شعارهای فرهنگی و «فراتر از یک باشگاه» و این عبارات زیرآبی خلاف خود را کردند (که حالا شاید هنوز نیمی از آن نامکشوف باشد) و سایر باشگاهها را نابود کردند. عرصه بین المللی را تا حد زیادی از توازن و چند گونگی خالی کردند، هواداران سایر تیمها را به حاشیه راندند و یک مبارزه دو اسبه ساختگی را یک دهه به عنوان فوتبال به خورد جهان دادند. حالا که از یک سو یکی پید شده و در مقابل این اجحاف سیستماتیک حق سایر تیمها ایستاده. پاریسن ژرمنی پیدا شده که اینطور در مقابلشان رفتار کرده، یا لیورپولی پیدا شده که میگوید بارسا هستی باش دست از سر بازیکن ما بردار نمیخواهیم بفروشیم (که برهم نداشتند) آقایان مظلومیتشان گل کرده.
به هر قیمتی باید به این دوگانه بی معنی و بی مزه خاتمه داده شود. این ماموریتی برای نجات فوتبال است و هرچه تیمهای بیشتری از کشورهای بیشتری در آن شرکت کنند، بیشتر نزدیک خواهیم شد به نابودی و فراموشی این دوران.
به نظرم پاریسن ژرمن هم با تیمی که امسال ساخته حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت و حداقل با دمیدن در آتش این جنگ در جام باشگاهها یک نبرد گلادیاتوری تمام عیار دیگر میان فرانسه و اسپانیا خواهیم دید.
فرهنگ نازلی که صحبتش بود در همین ماجرا خلاصه میشود. یک عده هوادار که چیزی از هواداری نمیفهمند. عشقشان این است بنشینند و یک بازی 7-0 ببینند صفا کنند و دور هم باشند.
همانها که چندسال تیمهای دیگر را به فحش میکشیدند که چرا میآیند جلوی بارسا دفاع میکنند!!!! (هشتصدهزار علامت تعجب هم کم است)
در واقع «چرا نمیآیند هفت گل بخورند ما حال کنیم؟»
حالا هم شروع به نق زدن کردهاند که «چرا جلوی پی اس جی را نمیگیرند»
در واقع «چرا جلوی کار غیرقانونی پی اس چی را نمیگیرند که فقط ما خودمان کار غیرقانونی کنیم و تیم دیگری شاخ نشود»
نقطه بازگشت این جنگ فرارسیده عزیزان. فریب شما پیروز نخواهد شد.
نوشته : سامان زمان زاده